خانوادهها مراقب این ماده مخدر ارزان در جیب فرزندانشان باشند ایران 1402 این گونه گذشت از فقدان امکانات تا تصمیمات احساسی نیمنگاهی به ادبا و شعرای ترشیز «یک مویز و چهل قلندر» هوایِ فرهنگ و هنر و سیاست و اقتصادِ ترشیز بهاری هست؟! مروری گذرا بر اتفاقاتی که در یک سال گذشت مردم، قهرمانان میدان سیاست در نوروز، از ترشیز لذت ببرید وصلتی زیبا تقارن بهار قرآن و بهار طبیعت در ماه رمضان
صدای خاوران-درست10 روز بعد از اعلام نظری که هیاتاجرایی کرد، جلسات منظمی با آقای دکتر خباز و آقای عارف و سایر دوستان داشتیم، وقتی خواستیم ایشان اعتراض کنند، گفتند من وظیفهای داشتم و خودم را عرضه کردم به هیچ عنوان اعتراض نخواهم کرد. شرایط وقتی که به گونهای رقم میخورَد که خباز را به عنوان ضدولایت فقیه و به بهانه عدم التزام به اسلام و جمهوری اسلامیایران رد صلاحیت میکنند، تکلیف هم از من ساقط است و هم تکلیف من با برگزارکنندگان انتخابات روشن است و نامهای سرگشاده خطاب به ملت ایران نوشتند که به نظر من خودش یک سند ماندگار است.
صدای خاوران-حالا این سوال پیش میآید که آیا به این اهداف رسیدهایم؟ پاسخ قاطع آن "خیر" است. ولی این نرسیدن به اهداف به معنی اشتباه مطلق راه نیست. هر ملت آزادهای وقتی ببیند که ظلم از یک مرحلهای گذشت، قیام میکند! همه عدالتخواهان در برابر تبعیض و فقر و فلاکت مردمشان سکوت نخواهند کرد! ذات انسان با دیکتاتوری و زورگویی همخوانی ندارد! بیشک در هر دوره و زمانی که باشد، بلاخره روزی طاقت مردم در برابر ظلم و فساد طاق خواهد شد.
بدون شک، گذر از این موقعیت فوق حساس کنونی تنها با آشتی ملی در داخل(پوزش متواضعانه از مردم) و تعامل با جهان خارج (با سپردن کار به کاردانان) میسر است تا بتوانیم این کهن بوم و بر را از این گذرگاه حساس به سلامت عبور دهیم. این، (درد مشترک) یک وظیفه ملی و میهنیست؛ هرچند کورسویی پدید نیست!
صدای خاوران- در منطقه ترشیز با حذف گزینه اصلی منتسب به اصلاحطلبان شوک بزرگی به مشارکت انتخابات و امیدواری مردم وارد گردید و در عین ناباوری، برای اولین بار بعد از انقلاب، از ترس موفقیت و پیروزی اصلاحطلبان، گزینه آنها با کارت قرمز مواجه و پیش از شروع مسابقه، حذف شد و بازی طرف مقابل بدون رقیب ادامه یافت و هرچه به زمان برگزاری انتخابات نزدیکتر میشویم، رقابت(شما بخوانید تخریب) درون گروهی اصولگرایان شدت بیشتری پیدا کرده و هریک از کاندیداها در پی آن است که بر دیگری که از بخت بدشان خودی هم هست، پیروز شود. اما نکته مهم چگونگی این پیروزی بر رقیب حتی خودی است، که با زیر پا گذاشتن قواعد اخلاقی و با افترا، تهمت دوستان خود را به هر قیمتی از میان بر میدارند!
صدای خاوران-در این اوضاعواحوال که به ادعای روزنامه جمهوریاسلامی بهجای اینکه فقر را شکست بدهیم، این فقر است که ما را شکست داده و نهادهای انقلابی متعددی با شرح وظایف کمک به محرومین تأسیس کردهایم، ولی از یکطرف آمار محرومین را بالاتر بردهایم و از طرف دیگر خود این نهادها را فربهتر کردهایم. در بخش دین و معنویت همدلمان را به امور ظاهری از قبیل مهمانی ۱۰کیلومتری خیابانی، راهپیمایی اربعین، جاماندگان و اعتکافهای دستهجمعی خوش کردهایم و از این واقعیت تلخ و آزاردهنده غافل شدهایم که در کلان ماجرا فاصله مردم از دین بیشتر شده است. روزنامه کیهان خبر از جشن عمل به وعدهها در حمایت از دولت مطرح کرد و گویا آقای رئیسی در سفر به هرمزگان جشنی با عنوان جشن عمل به وعدهها برگزار کرده است، اما ایکاش روزنامه کیهان به افزایش تورم و آمار گرانی و وضعیت معیشت مردم هم میپرداخت تا ابعاد این جشن بیشتر روشن شود.
بر هيچکس پوشيده نيست وقتي از واژهي «مهاجرت» ياد ميشود ناخودآگاه ذهن به سمت مهاجرت روستايي کشيده ميشود. پديدهاي نگران کننده و يا به عبارتي وحشتناک که در چراغ خاموشي توجه مسئولين آرامآرام به بمبي ساعتي تبديل شده و بيتوجهي به آن عواقبي را به دنبال خواهد داشت که جبران آن سالها کار و زحمت فراوان را ميطلبد و اين مسئله را در اذهان زنده خواهد کرد که آيا تلاش براي جبران ضربههاي وارده ناشي از مهاجرت بر پيکرهي جامعهي روستايي و شهري قابل جبران خواهد بود يا نه؟
صدای خاوران-علیرغم این موارد، باز هم ردصلاحیت چهرهای که بیش از دو دهه به نمایندگی رهبری در شورایعالی امنیتملی عضویت داشت و پس از هاشمیرفسنجانی در میان رجال زنده سیاسی ایران میتوان او را "مخزنالاسرار" و "مرد جنگ و صلح" خواند و تاکنون نیز در همه ادوار مجلس خبرگان رهبری عضویت داشته است، عجیب بود و شاید اگر این اتفاق در هر کجای جهان میافتاد، میتوانست شگفتیساز باشد اما در ایران، تقریباً به یک روال تبدیل شده است. گویی، به تعبیر "احمد زیدآبادی"، «ریاستجمهوری کارخانه "منحرفسازی" است، نهادی که در آن هرکس تاکنون وارد شده، ردصلاحیت و حاشیهنشین شده است؛ مگر دو کس که یکی به مقام شهادت رسید و دیگری که به مقام ولایت.» به قول حسن بیادی، فعال سیاسی اصولگرا: «این چه نوع حکومتی است که در آن هرکسی رئیسجمهور شود پس از پایان دوران ریاست، یا ممنوعالخروج میشود، یا مرعوب و یا محکوم؟!» و مهدی مطهرنیا استاد علوم سیاسی هم در این باره میگوید: «اکنون با ردصلاحیت روحانی اکثر بازماندگان نسلی که فجرآفرینان انقلاب ۵۷ دانستهاند به جز آنها که در مصدر مناصب انتخابی هستند، ردصلاحیت شدهاند. انقلابی که نتواند ارزشهای انقلابی را در درون نسل اول خود حفظ کند، آیا میتواند به نسلهای بعدی اطمینان کند؟»
صدای خاوران-تاکیدات مقام معظمرهبری در مورد انتخابات، در حقیقت همان نکاتی است که در "سیاستهای کلی انتخابات" به آن اشاره گردیده و حتی در بند یک این سیاستها، بر حداکثر عدالت انتخاباتی پافشاری شده است. همچنین در بند ۱۲ که موضوع نظارت شوراینگهبان به طور خاص مطرح شده، به تأمین سلامت انتخابات، جلب مشارکت حداکثری و تامین حقوق داوطلبان و رأیدهندگان پرداخته و در بند ۱۵بر رعایت کامل بیطرفی از سوی مجریان و ناظران و برخورد مؤثر با خاطیان، یعنی مجریان و ناظرانی که از بیطرفی خارج شدند، تاکید شده است.
صدای خاوران-در این گیر و دار یک پژوهشگر حوزه آب، با اعلام اینکه ما با بحران تامین آب شرب به ویژه در کلانشهرها مواجهیم، اما مسئولین به منظور سرپوش گذاشتن بر سوء مدیریتها، علاقمند به مخفی کردن بحرانها هستند. مدعی شد؛ "مسئولین نه تنها هشدارهای جدی نمیدهند، بلکه با تاکید بر اینکه آب جیرهبندی نمیشود، خیال مردم را برای مصرف بیرویه آب راحت میکنند. به طوریکه طی چندماه اخیر همه اخبار و گزارشهای رسانههای داخلی و خارجی معطوف به جنگ حماس و حوثیها با اسرائیل و حمله موشکی سپاه به عراق، سوریه و پاکستان شده و خبری از بحرانهای مرتبط با تامین آب، توسعه فرونشست و نابودی محیط زیست نیست."
صدای خاوران-امروز از عدالت سخن میگوییم ولی در فضایی که انصاف، مدارا، صبر و ملازم حق بودن وجود ندارد چگونه میتوان عدالت را محقق ساخت؟ از فرهنگ دینی سخن میگوییم اما مگر میشود بدون برخورداری از سعهصدر، عفو و گذشت را بهعنوان بخشی از پایههای این فرهنگ نهادینه کنیم. امروز از "مدینه فاضله" دم میزنیم ولی به این سؤال پاسخ نمیدهیم که مگر میشود بدون اخلاق، مدینه فاضله بنا کرد و به آن رسید. باید اعتراف کنیم که امروز در جامعه ما در اظهارنظرهایمان کمتر به انصاف و مدارا و حفظ حدود و حقوق دیگران توجه داشتهایم، حال آنکه بهگونهای رفتار میکنیم که از تهمت زدن دروغ گفتن و پایمال کردن حق نمیهراسیم و همه به فکر بستن بار خود هستیم و تلاش میکنیم گلیم خود را از آب بیرون بکشیم و حاضریم این کار را به قیمت غرق شدن در گرداب بیاخلاقی ادامه دهیم.