اما پرسش این است؛ چرا مجلس یازدهم در عمر اندک خود بارها اسیر حاشیهها شده و چرا درباره افراد و رفتار مجلس و حتی کلیّت آن تا این حد حاشیه وجود دارد؟ ضمن آنکه انتقاد به این مجلس محدود به رقبای سیاسی نمیشود، بلکه بخش مهمی از شخصیتها و رسانههای همسوی آنان نیز از این مجلسیها انتقاد میکنند. در حالیکه این مجلس که از یکدستترین مجالس پس از انقلاب است، باید کارآیی بیشتری از خود نشان دهد. پس علت این وضعیت چیست؟
پاسخ به این سؤال مستلزم آن است که اصل ماجرای این دوره از مجلس را بار دیگر مورد توجه قرار دهیم. نمایندگان این دوره همگی از یک تفکر خاص و بخش مهمی از آنها نیز به اصطلاح صفر کیلومتر هستند و تجربهای در حوزه سیاسی در سطح یک نماینده مجلس ندارند. رئیس مجلس نیز گمانه زنیهایی درباره عملکرد او در دوره مسئولیتهای گذشتهاش وجود دارد و به اصطلاح، با گذشته خود تسویه نکرده است. ضمن آنکه مجلس یازدهم در فضایی شکل گرفت که چهرههای معتدل و منطقی و با تجربه نتوانستند برای این دوره رقابت کنند. بنابراین وقتی مجلسی با رأی حداقلی شکل گیرد، از همان ابتدا میتوان حدس زد که بیش از آنکه در راستای منافع مردم و مصالح کشور گام بردارد، درگیر حواشی خواهد شد، چرا که در واقع کسانی از حاشیه و با حاشیه در این دوره وارد خانه ملت شدهاند.
به همین دلیل در طول حدود چهارماه سپری شده از عمر پارلمان يازدهم، نمایندگان حاضر در ساختمان هرمي شكل ميدان بهارستان، بهواسطه كردار و گفتار متناقض با وعدههای انتخاباتی خود، با چنان حاشیههايي مواجه شدهاند كه در طول ادوار مختلف مجلس بیسابقه است. راه یافتگان به مجلس یازدهم از همین ابتدای کار در پیاده کردن وعدههای انتخاباتی خود نه تنها درجا زدهاند بلکه در خیلی موارد یک گام هم به عقب نشستهاند. آنها در طی این مدت حتی در طرحهایی که فکر میکردند در جهت معیشت مردم است نیز نتوانستند نمره خوبی کسب کنند و نمونه واضح و روشن آن، ماجرای تصویب مالیات بر خانههای خالی است که با چندین ایراد به مجلس برگشت داده شد یا ماجرای توزیع قیر رایگان که برای هرکسی واضح است در دل این طرحها چه حجمی از فساد و رانت میتواند نهفته باشد.
نمايندگان مجلس يازدهم که با شعار “انقلابيگري” داوطلب شدند و پی در پی در شیپور حمایت از سفره مردم میدمیدند، هنوز چند ماه از حضورشان در مجلس نگذشته که تصویر دیگری از خود نشان دادند و شعار انقلابیگری آنها خيلي زود يقهی خيلي از آنها را گرفت و تضاد دروني آنها را آشكار كرد. مجلس انقلابی كه با توجه به لقبش انتظار میرفت اقدامات اساسی برای حل مشكلات كشور انجام دهد، گویا فقط در امور رفاهی خودش انقلابی عمل كرده است. آنها از يك طرف شعارهاي انقلابي از جمله گسترش عدالت، نابودي فقر، توجه به قشر آسيبپذير، مبارزه با فساد اعم از اخلاقي و مالي و… ميدادند و ميدهند و از سويي ديگر نتوانستند از بعضي رانتهاي نمايندگي دل بکَنند. البته موج انتقادها و مخالفتهاي مردم به استفاده از رانت توسط نمايندگان، تنها برای دریافت دناپلاس، وام 500 میلیونی و واکسن آنفلونزا نیست، بلکه به این دليل است که مردم ميدانند امروز دناپلاس است اما فردا استخدام نورچشميها، عزیمت بعد از پایان نمایندگی مجلس به وزارتخانهها، احتمال گرفتن پورسانت از پيمانكاران ريز و درشت و هزاران عمليات غيرشفاف مالي ممکن است اتفاق بیفتد. بنابراین، ترس امروز مردم و اعتراضشان به استفاده از رانت نمايندگي به اين دليل است. به قول دهخدا: «حالا تازه ميفهمند كه شأن مقنّن از آن بالاتر است كه به قانون عمل كند.»
اين رفتارهای متناقض با شعارهای ایام انتخابات، انتقادات ریز و درشتی را متوجه افراد راه يافته به مجلس نموده و حالا اهالی مجلس یازدهم که زمانی در جایگاه منتقد نشسته بودند و هر روز ایرادی به مجلس دهمیها میگرفتند، جایشان را عوض کرده و امروز در سیبل انتقادات قرار دارند؛ انتقاداتی که عمدتاً مالی است و اتفاقا خیلی هم زود شروع شده است. آنان هنگامي كه در پي سر دادن شعارهاي سادهزيستي، انقلابیگری و نفي ثروتاندوزي و… بودند، بايد فكر اين روز را ميكردند كه حق ندارند چنین رانتهایی را به خود اختصاص دهند.
“غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی” نماینده مجلس دهم در رابطه با امتیازات تعلق گرفته به نمایندگان مجلس یازدهم میگوید: «مجلس یازدهم از همان ابتدا خود را از سایر مجالس تفکیک کرد و به خود لفظ “انقلابی” را نسبت داد که من از جمله مخالفین بودم زیرا فقط یک کلمه “انقلاب” برایمان باقی مانده این را هم مجلس یازدهم، خراب نکند.» وی میافزاید: «نمیشود که شعار داد و گفت راه شهدا را ادامه میدهیم اما دم از امتیازات اقتصادی زد! اگر امتیازات مجالس دیگر خوب بود، چرا در انتخابات آنها را دستاویزی برای تخریب قرار دادید!»
اما در این میان برخی در مقام دفاع از این اقدامات نمایندگان برآمده و اعلام میکنند که در گذشته هم اینگونه امتیازات وجود داشته ولی اعتراضی صورت نگرفته است، که در پاسخ باید گفت:
اولاً: در شرایط عادی کشور که مردم در تنگنا نیستند، اعتراضی به اینگونه امور نمیکنند. در واقع موضوع نه تحویل خودرو به نمایندگان یا توزیع واکسن بلکه شرایط ویژه کشور است. اگر همه مردم میتوانستند از خودروسازان به همان قیمت خودرو دریافت کنند یا اگر واکسن به تعداد لازم برای همه گروهها وجود داشت در اینصورت هیچ اشکالی وجود نداشت که نمایندگان خودرو دریافت کنند یا واکسن به آنها تخصیص داده شود، اما وقتی به دلیل کمبودها، بخشهای عمده مردم از این قبیل موارد دستشان کوتاه است واقعاً جای سوال است که چطور نمایندگانی که مدیون مردم هستند و با رأی آنها انتخاب شدهاند در صف اول قرار میگیرند؟ آیا متوجه نیستند برای هر امتیازی که در این شرایط به آنها داده میشود، در واقع حقّی از یک نفر از مردم عادی گرفته میشود؟ از همه مهمتر اینکه نمایندگان قبلی مجلس هیچگاه واژه “مؤمن” و “انقلابی” بر خود ننهادند. لذا هنگامي كه شعارهای سادهزيستي سر میدادند بايد فكر اين روز را ميكردند كه حق ندارند خودرويی به نصف قیمت و تمام قسط بگيرند.
البته برخی معتقدند؛ اين سر و صداها دير يا زود فرو مينشيند و نمايندگان نيز به خودروي خود ميرسند، حتي اگر نرسند هم به نحو ديگري هزينهاي چند برابر را به جيب ملت و از طريق بودجه مجلس بار ميكنند. مهمتر اينكه راههاي دیگري وجود دارد تا بدون اطلاع عمومي، از منابع و رانتهاي فراوان ديگري برخوردار شوند.
بعضی نیز بر این عقیدهاند که دريافت خودرو دناپلاس و واکسن حتي اگر حق هيچ نمايندهاي نباشد، باز هم گرفتن آنها شاید قابل تحمل باشد ولی چنانچه آنان نتوانند گِرهی از مشکلات کشور و مردم باز نکنند، آن رانتها در برابر این ناتوانی نمايندگان هيچ است زیرا افرادی که به مجلس ميروند چنانچه درك درستي از امور نداشته باشند، حتي اگر حقوق هم نگيرند، ناهار هم از خانه بياورند، باز هم زيانرسان به مردم و كشور است و نبودشان بهتر از بودنشان است.
“عباس عبدی” فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص علت حاشیهها و اعتراضات مردم به عملکرد نمایندگان مجلس یازدهم میگوید: «بهنظر بنده، ترکیب چند عامل موجب بروز چنین وضعی شده است. علت اصلی، سردادن شعارهای پُرطمطراقی بود که در انتخابات دادند. در چند زمینه ادعاهای زیادی شد. اول در زمینه اصلاح امور کشور و مردم و دیگر درباره سادهزیستی و عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد که در همه این موارد و در عمل گویا با شکست مواجه شدند و طی این چند ماه هیچ کار مهمی نکردند و مهمترین طرح آنها توزیع رانت قیر بود که با اعتراضهای فراوان مواجه شد. همه آنچه وعده داده بودند، شعار بود و نتیجهای برای مردم نداشت. عملکرد آنان در مبارزه با فساد نیز با مشکل مواجه شد. گرفتن وام و خودرو و حقوق بالا و واکسن افراد نیازمند و… همه آن ادعاها را باطل کرد.»
“محمد فاضلی” عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی هم در این زمینه معتقد است: «حساسیت مردم و رسانهها به دریافت دناپلاس توسط نمایندگان، حداقل نتیجه دو عامل است: اول، شعارهای حداکثری نمایندگان پیش از انتخاب؛ دوم، فقیر شدن جامعه بر اثر ناکارآمدی، انباشت بحرانها و فرسایش ظرفیتهای اقتصادی کشور. نمایندگان شعارهای حداکثری دادهاند ـ از انقلابیگری تا ضدیت با اشرافیگری و وعده سادهزیستی و مردمی بودن ـ و حالا به اقتضای کارشان، مجبورند خودرو سوار شوند. آن هنگام که شعار حداکثری میدادند ملزومات کار یادشان نبود. مردمی که شعارهای حداکثری درباره اخلاقی و سادهزیست بودن شنیدهاند، تحمل دیدن نمایندگان در خودروی ششصد میلیونی را ندارند، بالاخص که اکثریتشان در انتخابات هم شرکت نکردهاند و احساس بیگانگی با نمایندگان هم دارند.»
“ولیالله شجاعپوریان” نماینده سابق مجلس و مدیرمسئول روزنامه همدلی هم میگوید: «نمایندگانی که با پشتوانه نهادهای نظارتی و کاهش مشارکت مردم، مجلسی یکدست و با تابلوی “انقلابیگری”، “مبارزه با رانت و فساد” و “بهبود وضعیت اقتصادی مردم” تشکیل دادهاند، مشخص شد که پیش از هر طرح و لایحهای، به دنبال دریافت حق مسکن، خودروی دناپلاس با نصف قیمت بازار و واکسن آنفلوآنزای کمیاب هستند. بدیهی است که در شرایط عادی کشور ایرادی بر این رویه نیست و بر اساس توجیه آنان عُرف چنین بود، اما برای نمایندگانی که با ژست انقلابی، سادهزیستی، همراهی با مردم، مبارزه با اشرافیگری و تخریب رقبا با این ادعاها، به مجلس راه یافتهاند، یک افتضاح سیاسی است که ماستمالی آن نزد افکار عمومی ناممکن است.»
“سید محمود میرلوحی” فعال سیاسی اصلاحطلب هم میگوید: «یکی از دلایل حساسیت بیشتر به این مجلس این است که آنها شعارهای بسیاری دادند و با ژستهایی چون عدالتخواهی و همدلی با قشر ضعیف آمدند و اگر سابقه آنها را بررسی کنید تندترین و صریحترین نقدها را به کوچکترین موضوعات این چنینی از سوی دیگران شاهد بودهایم. بنابراین افکارعمومی حق دارد حساس باشد و واکنش نشان دهد چرا که این نمایندگان همانهایی هستند که بارها خود را طوری معرفی کردند که به دنبال مزیتهای شخصی و مالی نیستند.»
در پایان، گفته میشود که برخی نمایندگان از دریافت خودرو انصراف دادهاند و نیز قرار است مجلس واکسنها را بازگرداند، لذا این سؤال وجود دارد؛ آیا باید حتماً خبر دریافت رانتها به بیرون درز پیدا کند و موجی رسانهای و مردمی ایجاد شود تا نمایندگان واقعیتها را متوجه شوند؟ با این حساب باید پرسید مواردی که خبر آن درز پیدا نکند چه تکلیفی پیدا خواهد کرد؟