جای خالی شایستهسالاری در عزل و نصبها
شایستگی و کفایت، معیار فراموششده در عزل و نصب مدیران
سالهاست که در انتخاب مدیران، شایستهسالاری جای خود را به آشنا سالاری و انتخابهای قومی و قبیلهای داده و بهنوعی شایستگی و کفایت، معیار فراموششده در عزل و نصب مدیران شده است. متأسفانه این رویه در دولت سیزدهم بهخصوص در شهرستانها بیشتر دیده میشود. بهطوریکه اغلب دارای سوابق قابل قبولی نیستند و اغلب افرادی بهعنوان گزینه مدیریتی مناصب گوناگون مطرح و انتخاب میشوند که صاحب نظریه و اندیشهای برای حرکت بهسوی وضع مطلوب نیستند. قبل از شروع به کار دولت سیزدهم، از طرف رئیس این دولت و نزدیکان وی بهکرات این شعار تکرار میشد که انتصابات نه بر اساس نزدیکی و حضور در ستاد انتخاباتی بلکه بر مبنای شایستگی و تعهد است. برخلاف این ادعا، اتفاقی که طی این چند ماه مثل همه دولتهای قبل شاهد آن هستیم این بوده که گزینشها و انتصابات ارتباط شفاف و معناداری باصلاحیت و شایستگی افراد ندارد. لذا با این وضعیت، نمیتوان امیدی به حل مشکلات داشت و باید به انتظار خسارات وارده ناشی از بحرانهای پیشرو نشست.
امروز رزومه سازی اصل شده است
بدونشک شایستهسالاری الزاماتی دارد. نمیتوان در خلأ و به دور از چشم مردم داعیه دفاع از شایستهسالاری داشت. افراد متخصص، شایسته، کاردان و متعهد، انسانهای بالغ و اخلاقمداری هستند که معمولاً برای تصدی یک پست، خویشتن را به آب و آتش نمیزنند. تا وقتی صاحبان قدرت سیاسی رقابتهای انتخاباتی را یک جنگ تلقی نموده و پستهای سیاسی را غنیمت جنگی بدانند، امیدی به برونرفت از وضع نامطلوب موجود وجود ندارد.
در همین خصوص یک کارشناس توسعه گفت: اگرچه زمانی در کشور خدمت اصل و ارزش بود اما متأسفانه امروزه رزومه سازی به یک اصل تبدیل شده است.
مهدی نایهدر رزومهسازی برای افراد مختلف که هیچ تخصصی ندارند را با بهکارگیری در سمتهای مختلف یکی از آسیبهای جدی دامنگیر مدیریت کشور دانست و گفت: متأسفانه بعضاً به پستهای مدیریتی در شهرستانها، به عنوانی برای پرکردن رزومه نگاه میشود.
این کارشناس با بیان اینکه هرچند شایستهسالاری همیشه یکی از شعارهای روسایجمهوری بوده اما در عمل به این موضوع توجهی نشده و به پستهای مدیریتی نگاه غنیمتی میشود؛ افزود: اکنون تغییر برای بهبود انجام نمیشود؛ بلکه تغییر، برای تغییر انجام میگیرد.
نایهدر با اشاره به اینکه همه دولتها با الفاظ بهخوبی بازی میکنند بهطوریکه شاهد تغییراتی به بهانه کادرسازی هستیم، اظهار کرد: مدیران نورچشمی در کشور داریم که هرسال یک پست میگیرند، و برای رزومهسازی در پستی حتی 9 ماه تا یکسال هم نبودهاند.
وی عنوان کرد: متأسفانه در وضعیت کنونی مسائلی غیر از تخصص، تجربه، شایستگی و داشتن برنامه در انتصابات حائز اهمیت است.
این کارشناس توسعه، ملاک بومی یا غیربومی برای انتصاب مدیران را نوعی سطحینگری دانست و گفت: زمانی میتوان از مدیران بومی و غیربومی صحبت کرد که دو مدیر در مرحله اول به لحاظ تخصص و تجربه شرایط برابری باشند.
وی شایستهسالاری را بر بومی و غیربومی بودن مقدم دانست و خاطر نشان کرد: هرگاه دو نفر از شایستگی لازم و برابر برخوردار بودند سپس میتوان متناسب با نوع سازمان و ویژگیهای شهرستان موضوع بومی و غیربومی بودن را مطرح نمود.
نایهدر خاطر نشان کرد: برای بهکارگیری افراد در یک سازمان ابتدا باید شایستهسالاری، تخصص، تجربه و دانش مدنظر قرار گیرد، البته چون نوع درخواستهایی که مردم از مدیران بومی و غیربومی دارند متفاوت است و از سویی چون هنوز به این سطح نرسیدهایم که بین جایگاه سازمانی و غیرسازمانی تفاوت باید قائل شویم، میطلبد مدیران برخی سازمانها غیربومی باشند.
وی در پاسخ به این سؤال که چه اتفاقی باید بیفتد تا شاهد بهکارگیری افرادی شایسته در سازمانها و ادارات مختلف باشیم، گفت: وقتی تکنوکرات بودن را بهعنوان ویژگی منفی جلوه میدهند خیلی نباید در بهکارگیری افراد شایسته امیدوار بود.
این کارشناس توسعه تصریح کرد: اگرچه هر سازمان در بهکارگیری افراد آئیننامههای خاص خود را دارد اما اصلاً به آن توجهی نمیشود و ضرر این بیتوجهی را علاوه بر خود سازمان، مردم و جامعه متحمل میشوند.
وی افزود: بدونشک وقتی فردی ناکارآمد در سیستم اداری بهکارگیری شود علاوه بر اینکه سیستم روزبهروز فشلتر میشود، نمیتواند تولید رضایتمندی کند و دائم بر نارضایتیها افزوده میشود.
نایهدر با اظهار تأسف از غلبه نگاه غنیمتی به پستهای مدیریتی بیان کرد: چون تعهد اجتماعی کاهشیافته، بیشتر منافع شخصی و قبیلهای مدنظر قرار دارد، به پستهای مدیریتی به چشم غنیمت نگاه میکنیم و رزومهسازی جای خدمت را گرفته است.
مخلص کلام
شوربختانه باید اذعان نمود؛ مصیبت اصلی در بحث مدیریت این است که در انتصابات مدیریتی افرادی به قدرت و منصب میرسند که فاقد شناخت از مجموعه و توانایی لازم هستند؛ وقتی توجه به مقوله شایستهسالاری در عمل جای خود را به قوموخویش سالاری، رفیقسالاری و نورچشمی سالاری میدهد، سیستم رو به افول میرود، انگیزههای درونی فروکش میکند، مخالفتها شدت میگیرد و دیری نخواهد پایید که دیگر سنگ روی سنگ بند نشود! به همین دلیل است که شاهد قهر مدیران تازه به دوران رسیدهای هستیم که به دلیل عدم توانایی، نیامده قصد رفتن میکنند و بهانههایی همچون کمی حقوق را دارند! و انگار قصدی دیگر از خدمت داشتهاند.
در دولت فعلی که با شعارهای انقلابیگری و سالمسازی بسترهای اداری توانسته آراء مردم را کسب کند، حضور چنین مدیرانی بههیچوجه قابلقبول نیست؛ مدیرانی که رابطهها را بر ضابطهها حاکم کنند، به افراد شایسته به سبب نداشتن رابطه بیتوجهی کرده و در مقابل فرصتها را در اختیار افرادی قرار میدهند حالآنکه افرادی بهمراتب توانمندتر از ایشان در مجموعه وجود دارد.
امروزه باید بیش از گذشته در منطقه ترشیز، بهخصوص شهرستان کاشمر اصل شایستهسالاری و توجه به نخبگان و افراد متعهد و مسئولیتپذیر موردتوجه باشد و افراد بهصورت برابر بتوانند از طریق طی مراحل قانونی منصبها را بر عهده بگیرند.
باید اذعان نمود؛ برخی دخالتها در عزل و نصبهای مدیران سبب ذبح شایستهسالاری و وامدار بودن مدیر و بلهقربانگویی میشود.
به عقیده نگارنده قطعاً اگر تدبیری وجود داشت کار به اینجا کشیده نمیشد! اساساً مشکل ما از بیتدبیریهای مسئولان ناشی میشود. و جای بسیار تأسف که باید بگویم این روزها اساساً تدبیر در اغلب حوزههای کشور وجود ندارد.
امید آنکه روزی برسد که انتصاب مدیران بر اساس نیازهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی شهرستان باشد و بر ویژگیها و مشخصات تخصصی مدیران تکیه شود و مدیرانی انتخاب گردند که لااقل از قوانین و تخلفات اداری مجموعهشان آشنایی لازم داشته باشند که خدای نکرده برای خودشان از این باب دردسری درست نکنند!