یک روانشناس بالینی گفت: مسئله مهم در جامعه ما این است که نسل z، نسلی رها شده هستند که نه آدمهای جوان جامعه ما از جمله افراد دهه ۶۰ و ۷۰ که بین ۳۰ تا ۴۰ سال سن دارند و ممکن است پدر و مادرهای این فرزندان باشند، این نسل را میپذیرند و نه نسل قدیمیتر؛ به طوری که این نسل را کسی گردن نمی گیرد.
سپیده مشایخی در گفتوگویی اظهار کرد: امروزه ما خانوادههایی را میبینیم که مادر و پدر شاغلند و برای خودشان زندگی میکنند و فرزندان هم در اتاق خود و با دوستانشان زندگی دیگری را تجربه میکنند و پیش میبرند. بزرگترین نگرانی والدین نسل جدید این است که ما اصلا دنیای فردی را که فرزند ماست نمیتوانیم درک کنیم و هیچ تصویری از دنیای زندگی فرزندمان که نیمی از مادر و نیمی از پدر در وجودش هست را نداریم.
وی گفت: وقتی که والدین، دنیای فرزند را نمیتوانند درک کنند، طبیعتا درک متقابلی از هم ندارند و زمانی که درک متقابلی بین والدین و فرزندان وجود ندارد، مدام از هم دورتر میشوند.
جداشدن زود هنگام بند ناف روانی نسل z
این روانشناس بالینی با بیان اینکه هنوز خانوادههایی هستند که فرزندان با پدر و مادر رابطه صمیمی دارند، اما اغلب خانوادهها در نسل z، فرزندان از سنین پایین، بند ناف روانیشان را از پدر و مادر جدا کردهاند، گفت: این اتفاق خوب است در یک سن مناسب روی دهد.
مشایخی افزود: برای نسل z اتفاقی که میافتد این است که بند ناف آنها به تدریج جدا نمیشود بلکه به یک باره پاره میشود و این اتفاق خوبی برای فرزندان نیست.
وی بیان کرد: در این شرایط، فرزندان از خانواده دور میشوند و در نتیجه این دور شدن، در زندگی آنان اتفاقاتی میافتد که به پدر و مادر نمیگویند و احساساتی را تجربه میکنند که با والدین آنها را مطرح نمیکنند و اگر هم قصد گفتن داشته باشند به قدری این رابطه تخریب شده که پدر و مادر نمیتوانند از شرایط آنها ادراکی داشته باشند و واکنش آنها در برابر ابراز هیجانات و دغدغه فرزندانشان، به احساس ناامنی بیشتر آنان دامن میزند.
افزایش فاصله بین فرزندان با والدین
این روانشناس بالینی با بیان این که امروزه فاصله بین فرزندان با پدر و مادرها در حال افزایش است، گفت: فرزندان ما اگرچه دوست زیاد دارند و روابط اجتماعی شان، گسترده است اما فرزندانی تنها از نظر امنیت خانوادگی هستند.
وی افزود: در این میان فرزندانی که هم از خانواده فاصله گرفته باشند و هم روابط اجتماعی قوی نداشته باشند و دوستها و اجتماع خود را نداشته باشند، نوجوانهایی افسرده هستند که بسیار به ما مراجعه میکنند و به نظر آنها زندگی معنایی ندارد و بسیاری از انها افکار آسیب به خود در ذهنشان دارند. افسردگی و احساس تنهایی در نوجوانان، مبنا و اساس خاصی ندارد و بیشتر براساس عدم امنیت شکل میگیرد.
نسلی z، نسلی رها شده
این روانشناس بالینی گفت: مسئله مهم در جامعه ما این است که نسل z، نسلی رها شده هستند که نه آدمهای جوان جامعه ما از جمله افراد دهه ۶۰ و ۷۰ که بین ۳۰ تا ۴۰ سال سن دارند و ممکن است پدر و مادرهای این فرزندان باشند، این نسل را میپذیرند و نه نسل قدیمیتر؛ به طوری که این نسل را کسی گردن نمیگیرد.
مشایخی با اشاره به نگرانی خانوادههای نسل z برای بینقشی خود در برابر این نسل گفت: داستان امروز شبکههای مجازی این است که وارد زندگی همه ما شده و هم در بین بچهها و هم بزرگترها اعتیاد اینترنتی را میبینیم.
وی گفت: پدر و مادرها بیشتر به بچهها و زمانی که با فضای مجازی ارتباط دارند توجه می کنند و به خودشان نگاه نمیکنند که چقدر درگیر اعتیاد فضای مجازی هستند و چقدر محتوای خوب در این فضای مجازی وجود دارد و آنان دنبالکننده محتوای نامناسب هستند.
مشایخی با اشاره به اینکه اغلب ما دنبال کننده محتواهای خوب فضاهای مجازی نیستیم، ادامه داد: با توجه به داستان فضای مجازی برای خانوادهها واقعیت این است که این فضا را الان نمیتوانیم برای نسل z حذف کنیم و این نسخه را بپیچیم و بگوییم که این فضا را حذف کنند بلکه باید از کودکی خانوادهها برای فرزندان استفاده از فضای مجازی را نهادینه کنند.
ضرورت مراجعه به مشاور برای فرزندانی که بیش از حد از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند
این روانشناس با تاکید بر اینکه نباید از موبایل و تبلت به عنوان ابزار بازی یا تشویق استفاده کرد، گفت: موبایل، تبلت، تلویزیون و غیره نباید اسباب بازی بچهها باشد و نباید برای اینکه بچه را ساکت کنیم به او گوشی بدهیم یا اگر کار خوبی کرد یک بازی در گوشی پدر یا مادر نصب کنیم.
وی با بیان اینکه باید از کودکی فرزندان را سرگرم فعالیتهای سرگرمکننده فعال که مبتنی بر تعامل هست کنیم و شرایطی را فراهم آوریم که فرزندمان با همسالان خود در پارک و… باز ی کند یا با پدر مادر تعامل داشته باشند، اظهار کرد: ما الان پدر و مادرهایی داریم که خودشان دائم از موبایل استفاده و با موبایل بازی میکنند لذا فرزندان آنها هم از آنها الگو میگیرند و در آینده تنهاییهای زیادی به سراغ فرزندان شان میآید .
مشایخی افزود: والدین باید روی تعامل و بازی کردن فعالانه با فرزندان متمرکز شوند زیرا بازی فعالانه هم روی رشد هیجانی آنان موثر است و هم روی رشد شناختی، فیزیکی و حرکتی فرزندان تاثیرگذار است و با این روش تعامل مناسب با والدین شکل می گیرد و فضا برای فرزندان امن میشود؛ در نتیجه فرزند به هنگام سر رفتن حوصلهاش سراغ موبایل نمیرود بلکه بازی میکند و سراغ دوستان و همسالانش میرود.
وی اظهار کرد: الان این رویه در خانوادهها خیلی کم رنگ است و فرزندان گوشه مبل لم دادهاند و موبایل پدر و مادرها دست شان است یا بدتر تبلتهای خودشان را در دست دارند و مشغول بازیاند حال آنکه داستان استفاده معقول و مطلوب از فضای مجازی باید از کودکی اتفاق بیفتد و نباید به عنوان سرگرمی از این وسایل استفاده شود.
این روانشناس افزود: اگر فرزند ما در سنین نوجوانی است یا دوران کودکی اول و دوم است در رده سنی حساسی قرار دارد با توجه به اینکه تقریبا کودکی اول، دو تا ۷ سال و کودکی دوم ۷ تا ۱۳ سال است و اگر فرزندمان در این سنین قرار دارد و والدین میبینند فرزندان شان بیش از حد از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند حتما باید از یک متخصص و روانشناس کودک و نوجوان کمک بگیرند.
وی گفت: البته والدین برای فرزندان نوجوانشان که بیش از حد از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند باید خیلی محتاطانه تر رفتار کرده و از آنها مشورت بگیرند و از او بپرسند که میخواهد از یک روانشناس در این خصوص کمک بگیرد یا نه؛ زیرا اگر مشاوره گرفتن به زور و ضرب پدر و مادر باشد، اوضاع بدتر شده و همان حداقل رابطهای که بین فرزند و والدین وجود دارد از بین میرود.
مشایخی در خصوص بهترین روش تربیتی عنوان کرد: هر کودکی با نوعی خلق و خوی خاصی به دنیا میآید، همانطور که از کودکی میبینیم فلان کودک راحت میخوابد و و دیگری گریه زیاد میکند. روانشناسان آنچه فرزند به طور زیستی با آن به دنیا میآید را خلقوخو میگویند که بر اساس ژنتیک بسته میشود بهطوری که یک کودکی خوشغذاست و دیگری خوشخواب و دیگری نیست و یک بچهای مخالفت جویی دارد لذا والدین باید خلق و خوی فرزند خود را شناسایی کنند.
وی گفت: به عنوان مثال فرزندم وقتی آستانه تحمل بالایی به طور زیستی ندارد، نباید تمرینات محدودکننده زیادی برای او طراحی شود در واقع اشتباه است که این فرد را یک هفته در اتاق حبس کرد یا یک هفته با او قهربود یا یک هفته گوشی را از او گرفت، بلکه پدر و مادر باید براساس خلق و خوی فرزند خود روشهای متفاوتی را اجرا کنند.
لزوم شناسایی خلق و خوی فرزندان
مشایخی خاطرنشان کرد: این موضوع برای ما هم از این بابت مهم است که فرزندان با خودشان خلق و خویی را میآورند و والدین بلد نیستند این خلق و خو را شناسایی کنند و شیوه متفاوتی با این خلق و خو در پیش میگیرند مثلا کودک کند است و پدر نمیتواند با خلق و خوی او همراهی کند، یا خودش خم میشود بند کفش او را میبندد یا تذکر میدهد زود باشد که دیر شده وقتی ما چنین واکنشی را نشان میدهیم کودک احساس می کند پدرش تحمل او را ندارد یا برعکس بچهای که شلوغ است و او را دعوا میکنند.
وی به رفتار مناسب در جهت شناسایی خلقوخوی فرزندان تاکید کرد و گفت: باید فرزندان با پدر و مادر بنشینند و ببینند چه خلقوخویی دارند و والدین بدانند فرزند آنها چه خلقوخویی دارد وبه عنوان والد چه واکنش رفتاری در برابر این خلقوخو باید نشان دهند.
مشایخی با تاکید براینکه والدین نسل z باید آرام آرام روی بهبود رابطهشان با فرزندان خود کار کنند و حواسشان باشد که آنها یک نسل رها شده متفاوت هستند و در نتیجه نمیشود انتظار داشت از این نسل بچههایی شبیه بچههای دهه ۶۰ و ۷۰ به جامعه تحویل داد و چنین اتفاقی نمیافتد.
وی یادآورشد: باید خانوادهها بپذیرند که بچههایشان متفاوتند و باید با درک این تفاوتها، به طور موازی با فرزندان خود همزیستی داشته باشند. بخش بزرگی از تفاوتها غیر قابل اجتناب است و جامعه و سیستم، کاری برای آن نمیکند زیرا معیوب است لذا شما اگر بهترین روش فرزندپروری را هم اجرا کنید وقتی در سیستم آموزشی و روابط اجتماعی شرایط دیگری دنبال میشود، به طوری که هم سن و سالان فرزندتان حد و اندازهای برای استفاده از فضای مجازی ندارد، حتی پیجهایی در همین فضا دارد، در این شرایط برای خانوادهها و فرزندانشان مسئله به وجود میآید.
این روانشناس بالینی گفت: اگرچه در شرایطی که جامعه و سیستم معیوب است، هر خانوادهای باید از خودش شروع کند و مراقبت کند و مواردی را رعایت کند، اما باید انتظارات خود را تنظیم کنیم زیرا ما جامعه را نمیتوانیم تغییر دهیم و فرزند ما گرفتار ترکشهایی از آسیبها میشود از این رو هر خانواده در جامعه باید برای رفتار مناسب با نسل z از خود شروع کند.
انتهای پیام