• امروز : شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 27 July - 2024
پارس وی دی اس
8

معیشت با طعم «شوخی» و «جدّی»!

  • کد خبر : 8822
  • ۰۳ تیر ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۴
معیشت با طعم «شوخی» و «جدّی»!
صدای خاوران-عزیزان من! شما بدانید که دشمن شما، دشمن این انقلاب، دشمن این نظام، بُرنده‌ترین حربه‌ای که در اختیار خواهد داشت، فقر و گرفتاری اقتصادی مردم است. روی این مسأله باید فکر کرد. گرفتاری‌های اقتصادی مردم، همین بیکاری‌ای است که در کلمات شما تکرار می‌شود و درست هم هست؛ همین کمبودها و همین مشکلات فراوان است. البته فسادهای گوناگون، سوءاستفاده‌های گوناگون، تبعیض‌های گوناگون، مشکلات اداری و مشکلات قضایی هم در کنارش هست. اولویّت اوّل برای شما این است که امید مردم را حفظ کنید. اولویّت اوّل این است که شکم مردم را سیر کنید». (رهبری،79)

بی‌شک این روزها آنچه بیش از همه قاطبه مردم را آزار می‌دهد، گذران امور زندگی اهل و عیال‏شان است. تا دو دهه قبل یکی از تفریحات سالم خانواده‌ها به‌خصوص هنگام سفر، بازارگردی و خرید سوغات بود، اما الان خرید مایحتاج زندگی به یک مصیبت بزرگ تبدیل شده است. از یک‌طرف تأمین هزینه‌های زندگی سرسام‌آور شده و از طرفی دعاهای خریدار و فروشنده و الفاظی که نثار زمین و زمان می‌شود به یک فرهنگ و جایگزین عبارت‌هایی هم‏چون “خدا برکت بدهد” یا “خدا خیرشان دهد”، تبدیل شده و نباید هنگام خرید، فرزندان خردسال خود را همراه برد.!!

از بزرگان کشور توقع حضور در میدان نیست، اما ای‌کاش لااقل وزیران هم‏چون شاه‌عباس و گشت‌های شبانه‌اش یک سری به بازار بزنند. بازار مسکن و خودرو را بیخیال، آن‌ها تا دوسال دیگر با ساخت چهارمیلیون مسکن ملی و واردات ماشین! روبه‌راه می‌شود. نابسامانی و قیمت‌های نجومی نیز ناشی از نرخ‏سازی‌های الکی توسط دشمنان داخلی و خارجی است. خداییش فکر نکنید طنز می‌نویسم… ببینید پولدار شدن برای جوانان خوش‌شانس امروزی در دولت سیدمحرومان راحت شده!

یک زوج جوان دو تا بچه میارن. هم بنیان خانواده تحکیم شده و هم لذت داشتن فرزند را چشیده و اگر تولد آخرین فرزندش جدید باشه، بهشون یک ماشین میدن که توی بازار آزاد به دو برابر قیمت می‌فروشند، در حالی‌که پدر و مادر همون جوونا که ممکنه چند تا پسر تاریخ گذشته و دختر تو خانه مونده داشته باشن، نمی‏تونن از این قانون بهره‌مند بشن!! چرا؟؟! خب معلومه چون شامل قانون جوانی جمعیت نمیشن!! یا زمین رایگان که دولت بهشون میده، با هزینه‌های نظام‌مهندسی و تأمین اجتماعی و مصالح ساختمانی و اجرت ساخت و همه معضلاتش به نرخ امسال فرضاً براشون یک میلیارد تموم بشه، توی بازار مسکن دو برابر از اونا می‌خرند!! یعنی در عرض یک‌سال حداقل یک و نیم میلیارد به یک زوج جوان کمک شده است!! از این بهتر چی می‏خواستین؟!

من از خوانندگان محترم که هنوز بر اعصاب خود مسلط بوده و عفت کلام را حفظ نموده‌اند، تشکر می‌کنم. خواستم ثابت کنم این‌جور حساب‌وکتاب‌ها فقط مخصوص نخبگانی که در دولت فعلی با یک‌میلیون تومان شغل ایجاد می‌کنند، در سال یک‌میلیون مسکن می‌سازند، با چند صدمیلیون دلار نرخ ارز را پنجاه‌درصد کاهش داده و آن را کنترل می‌کنند، با گروگان‌گیری بیگانگان تأمین ارز کرده و نرخ تورم را ابتدا به نیم و سپس تک‌رقمی می‌کنند، نیست! ماهم بلدیم فقط کمی… می‌خواهد (نقطه‌چین رو با هرچی آرومت می‏کنه پُر کن). وگرنه کیست که نداند:

«کدام نقض کرامت انسانی بالاتر از این‌که انسانی، رئیس عائله‌ای، پدر خانواده‌ای، در جامعه‌ای که در آن همه‌چیز هم هست، نتواند اوّلیات زندگی فرزندان خودش را تأمین کند؟! کدام تحقیر از این بالاتر است؟! کدام نقض شخصیّت و شرف و کرامت انسانی از این بالاتر است؟! صبح تا شب کار کند، آخرش به من یا به شما یا به آن مسؤول دیگر نامه بنویسد که من دو ماه است به خانه‌ام گوشت نبرده‌ام! یک وقت در جامعه گوشت و میوه نیست، من و شما هم نمی‌خوریم؛ یک وقت در جامعه امکانات رفاهی نیست، من و شما هم استفاده نمی‌کنیم؛ یک وقت ایام عید که می‌شود، فرزندان من و شما هم لباس نو بر تن نمی‌کنند. در این حالت کسی احساس سرشکستگی نمی‌کند – الْبَلَيَّةُ إذا عَمَّتْ طابَتْ – اما وقتی همه چیز هست، وقتی کسانی در جامعه با استفاده از فرصت‌های نامشروع توانسته‌اند برای خودشان آلاف و الوف و زندگی‌های تجمّلی فراهم کنند، وقتی طبقاتی در جامعه هستند که برایشان پول خرج کردن هیچ اهمیتی ندارد، جمع کثیری از مردم که در بین آنها رزمندگان و عناصر نظامی و کارمندان دولت و معلمان و روستاییان و مردم مناطق محروم و دور و مناطق جنوب هستند، نتوانند نان و پنیر بچه‌هایشان را فراهم کنند، کدام شکستن شخصیّت و شرف انسانی از این بالاتر است؟! شما می‌خواهید جواب چه کسی را بدهید؟ شما می‌خواهید دل چه کسی را خوش کنید؟ شما می‌خواهید چه کسی از شما راضی باشد؟

بله، مسأله معیشت قطعاً در اولویّت اوّل است. معیشت که نبود، دین هم نیست؛ اخلاق هم نیست؛ حفظ عصمت و عفت هم نیست؛ امید هم نیست. کسی را که به موقعیتی دست پیدا کرده، به خاطر این‌که برای رفع نابسامانی و فقر، تلاش و مجاهدت کند و شب و روزِ خودش را صرف نماید، ملامت نخواهند کرد. اولویّت‌ها را پیدا کنید. مسائل اساسی جامعه اینهاست.

عزیزان من! شما بدانید که دشمن شما، دشمن این انقلاب، دشمن این نظام، بُرنده‌ترین حربه‌ای که در اختیار خواهد داشت، فقر و گرفتاری اقتصادی مردم است. روی این مسأله باید فکر کرد. گرفتاری‌های اقتصادی مردم، همین بیکاری‌ای است که در کلمات شما تکرار می‌شود و درست هم هست؛ همین کمبودها و همین مشکلات فراوان است. البته فسادهای گوناگون، سوءاستفاده‌های گوناگون، تبعیض‌های گوناگون، مشکلات اداری و مشکلات قضایی هم در کنارش هست. اولویّت اوّل برای شما این است که امید مردم را حفظ کنید. اولویّت اوّل این است که شکم مردم را سیر کنید». (رهبری،79)

اگر منصفانه قضاوت کنیم بی‌تردید وضعیت اقتصادی کشور و معیشت مردم در سال 1379 بسیار بهتر از زمان حال بوده است. به علت و علل آن‌هم کاری ندارم چون اگر تحریم و خروج آمریکا از برجام را دلیل اصلی آن بدانیم جماعتی منکر آن می‌شوند و علت را بی‌عرضگی مدیران می‌دانند! و چون موضوع این نوشتار نیست به آن ورود نمی‌کنیم. فقط به مدعیان ولایتمدار به‌ویژه نمایندگان مجلس انقلابی و دولتمردان دولت انقلابی عرض می‌کنیم بیانات رهبری مختص یک‌زمان خاص و یا دولت و گروه خاصی نیست، اگر به بیانات فوق باور داشته باشید که اگر معیشت نبود، دین نیست؛ اخلاق نیست؛ حفظ عصمت و عفت نیست؛ امید هم نیست و حتی به فرمایش رسول خدا(ص) باور داشته باشید که فقر می‌تواند منجر به کفر شود! آن‏وقت اولویت‌های شما تغییر می‌کرد. شاید اگر باور واقعی داشتید و می‌دانستید که بنا به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، در طی یک دهه میزان خط فقر به30 درصد افزایش‌یافته است و خط فقر در تهران به 30 میلیون تومان رسیده است به‌راحتی سر بر بالین قدرت نمی‌گذاشتید. اگر باور داشتید که سه میلیون خانوار یعنی قریب 15میلیون نفر در فقر مطلق به سر می‌برند شاید اولویت اوّلتان دیگر تدوین قانون حجاب نبود! شاید اولویت‏تان اصلاح قانون انتخابات نبود! آری مشکل اساسی کشور ما باور نداشتن بسیاری از مسئولان به آموزه‌های دینی است. همان‏هایی که در دولت قبل در برابر مشکلات معیشتی مردم حنجره می‏دراندند و مردم را برای تظاهرات برعلیه دولت فرا می‌خواندند امروز مُهر سکوت بر لب زده‌اند و دَم فرو بسته‌اند! غافل از این‌که مردم عادی این تناقضات در گفتار و کردار را به‌پای شخص نمی‌نویسند بلکه به‌پای دین می‌نویسند چون قرن‌ها به همگان اعلام شده است که اینان نشانه‌های الهی (آیت الله) و حجت‌های دین هستند! و این یعنی ظهور حدیث نبوی: «كادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً» نزدیک است که فقر، انسان را به کفر برساند. اگر نشانه‌های آن را نمی‌توانید درک کنید حتماً بر قلب‌های‏تان قفل زده شده است.

 

 

لینک کوتاه : https://sedayekhavaran.ir/?p=8822
  • نویسنده : حسین نجاتیان شجاعی
  • منبع : صدای خاوران
پارس وی دی اس

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.