• امروز : دوشنبه, ۲۳ مهر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Monday - 14 October - 2024
پارس وی دی اس
37

عدالت؛ اساس هر حکومت

  • کد خبر : 8616
  • ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۸:۴۶
عدالت؛ اساس هر حکومت
صدای خاوران-در اسلام ملاک عدالت‌ورزی، گماشتن فردی عادل به عنوان حاکم جامعه است که بین مردم به عدالت رفتار کند و در جای دیگر می‌فرماید؛ "عدل، سبب حیات است". برترین بندگان در نزد خداوند، امام عادل است که هم خود هدایت شده است و هم دیگران را هدایت می‌کند. بنابراین بر طبق آیات و روایات، "عدالت؛ بنیادی‌ترین رکن جامعه است" و از دیدگاه شیعه، امام عادل باید مجری آن باشد.

 

قال علی‌(ع): ثُباتُ الدُّوَلِ بِإقامَةِ سُنَنِ العَدلِ (غررالحکم ص397)؛ پایداری دولت‌ها با برپایی سنت‌های عادلانه است.

یکی از مهم‌ترین اهداف بعثت انبیاء، اجرای عدالت است. آنجا که خداوند در قرآن در سوره شوری آیه 15 می‌فرماید: لَقَد اَرسَلنا بِالبَیِّناتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکتابَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط. اصلاً هدف ارسال رُسل و انزال کتاب این است که قیام به قسط و عدل شود. در قران از قول پیامبر(ص) می‌فرماید: وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ (شوری 15) این امر خداست که باید عدالت انجام بگیرد. قرآن‌کریم حتی عدالت را در مورد دشمنان هم لازم می‌داند و می‌فرماید: کسی که دشمن ماست، در باره او هم نباید بی‌عدالتی کنیم. (مانده آیه 8)

عدالت از مهم‌ترین مسائل معرفتی است. البته یک مصداق مهم عدالت رفع تبعیض و نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی و مانند اینهاست، عدالت از قضاوت‌های شخصی ما شروع می‌شود. عدالت از عمل شخصی ما، حرف زدن ما، داوری‌های ما در مورد اشخاص و در تمام امور جاری است.

*معنای عدالت

عدل معانی مختلفی دارد. نهادن هرچیزی بجای خود. حد متوسط میان افراط و تفریط در قوای درونی. به تساوی تقسیم کردن. رعایت برابری در پاداش و کیفر دادن. قانون عدالت یک قانون کلی و عمومی است و هر نوع داوری و حکومت را در امور بزرگ و کوچک شامل می‌شود.

*عدالت اجتماعی

عدالت اجتماعی یعنی طراحی و اجرای نظام حقوقی به گونه‌ای که هرکس به حق عقلانی‌اش برسد و در مقابل آن حقوق، وظایفی را انجام دهد یا مسئولیت و عواقب تخلف از آن را بپذیرد.

عدالت از نظر فقه عبارت است؛ ملکه و نیرویی که سبب می‌شود انسان واجبات را انجام دهد و گناهان کبیره و محرمات را ترک کند. اسلام برای ترویج این صفت، امتیازات و شخصیت‌هایی به افراد داده است. مثل رهبریت، مرجعیت، قضاوت، شهادت، امام جماعت و…

*احترام به حقوق مردم

مصداق دیگر عدالت، احترام به جان، مال، آبرو و حقوق دینی و اجتماعی مردم است که باید مراعات گردد. این دادگری نیز حساس و ارزشمند است که باید به آن آراسته باشیم. اهمال یک پزشک در نجات جان بیمار، کوتاهی نیروی نظامی و انتظامی در ایجاد امنیت داخلی و خارجی، سستی یک قاضی در اعمال قانون، بی‌تفاوتی هر مسئولی در برابر حقوق مردم و تبعیض‌های دردآوری که مردم را رنج می‌دهد، این‌که عده‌ای از امتیازات و سهمیه‌های ویژه‌ای همچون سهمیه کنکور، خودرو و وام برخوردار باشند و دیگران بی‌بهره، اختصاص ویلاها و مراکز اقامتی تفریحی برای کارمندان بعضی از نهادها و یا سهام‌عدالتی که نام عدالت را خدشه‌دار نموده است و تبعیض‌های‌ بی‌شمار دیگر که مرتکبین چنین کارهایی هرگز عادل شمرده نمی‌شوند.

در حدیث از امام صادق(ع) نقل شده؛ اگر در میان مردمان به عدالت رفتار شود، همه احساس بی‌نیازی می‌کنند“. این سخن بدان معنا است که اگر فرصت‌ها و امکانات میان آدمیان به گونه‌ای توزیع شود که برای همه امکان دسترسی به آنها فراهم باشد؛ افراد قادر خواهند بود استعدادها و توان‌های نهفته خود را آشکار کنند و از این طریق هرکسی احساس رضایت‌مندی نسبی از وضعیت خود در اجتماع دارد؛ البته این به این معنا نیست که از این طریق رضایت‌مندی کاملی در اجتماع وجود خواهد داشت.

علی(ع) به فرماندار خود می‌فرماید: در چیزهایی که مردم در آنها برابرند، از ویژه‌سازی و انحصارطلبی پرهیز کن.

در اسلام ملاک عدالت‌ورزی، گماشتن فردی عادل به عنوان حاکم جامعه است که بین مردم به عدالت رفتار کند و در جای دیگر می‌فرماید؛ عدل، سبب حیات است. برترین بندگان در نزد خداوند، امام عادل است که هم خود هدایت شده است و هم دیگران را هدایت می‌کند. بنابراین بر طبق آیات و روایات، عدالت؛ بنیادی‌ترین رکن جامعه است و از دیدگاه شیعه، امام عادل باید مجری آن باشد.

علی(ع) فرمودند: «پایداری دولت‌ها با برپایی سنت‌های عادلانه است»؛ «با عدالت برکت‌ها فزونی می‌یابد» و «شهرها به هیچ چیز همانند دادگری آباد نمی‌شود».

قاضی القاضات و حضور در دادگاه

در زمان خلافت حضرت علی(ع) در کوفه زره آن حضرت گم شد و پس از چند روز نزد یک مسیحی پیدا شد. حضرت علی او را نزد قاضی برد و اقامه دعوی کرد که؛ «این زره از آن من است، نه آن را فروخته‌ام و نه به کسی بخشیده‌ام و اکنون آن را نزد این مرد یافته‌ام».

قاضی به مسیحی گفت: خلیفه ادعای خود را اظهار کرد تو چه می‌گویی؟ مسیحی گفت: زره مال من است، در عین حال گفته‌ی مقام خلافت را نیز تکذیب نمی‌کنم. ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد. قاضی رو کرد به حضرت علی(ع) و گفت: تو مدعی هستی و این شخص منکر است، بنابراین بر تو است که بر مدعای خود شاهد بیاوری.

حضرت علی(ع) خندید و گفت: قاضی راست می‌گوید، ولی من شاهدی ندارم. قاضی روی این اصل که مدعی شاهدی ندارد به نفع مسیحی حکم داد و او هم زره را برداشت و رفت. ولی مرد مسیحی که خود بهتر می‌دانست زره مال چه کسی است پس از آن‌که چند گامی برداشت، وجدانش بر آشفت و برگشت و گفت: این روش حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست از نوع حکومت انبیاء است و اقرار کرد که زره از آن امام علی است و طولی نکشید که او را دیدند در حالی که مسلمان شده بود و با شوق ایمان زیرپرچم امام علی(ع) در جنگ نهروان می‌جنگید. (ادامه دارد)

لینک کوتاه : https://sedayekhavaran.ir/?p=8616
  • نویسنده : حجت الاسلام رضایی
  • منبع : صدای خاوران
پارس وی دی اس

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.