در این هشتروز هفته خطونشانهای آمریکا را دیدیم البته این بار برای دولت محلی جبلطارق، زیرا درست زمانی که وزارت خزانهداری آمریکا نتوانست دولت محلی جبل طارق را به ادامه توقیف نفتکش «آدریاندریا» که در ماه جولای در این منطقه توسط تفنگداران دریایی انگلیس توقیف شد متقاعد کند، هشدار داد کسانی که به سوخترسانی به این نفتکش کمک کنند خودشان هم در فهرست تحریم قرار خواهند گرفت. جالب اینکه رئیسجمهور آمریکا پیش از این تأیید کرده بود قصد داشته با پیشنهاد رشوه چندین میلیارد دلاری به ناخدای این نفتکش آن را توقیف کند.
در این گیرودار، پیشنهاد “دونالد ترامپ” برای گفتوگو با هدف تنشزدایی با ایران، شبیه”زمینلرزه”ای برای نهادهای سیاسی و امنیتی اسرائیل بود چون در آستانه برگزاری انتخابات عمومی در تاریخ 17سپتامبر، نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل موضعی سرسختانه علیه تهران اتخاذ کرده و میخواهد درباره احتمال درگیری با ایران، ایجاد هراس کند تا از این طریق آرای انتخاباتی را از آن خود نماید. اما واقعیت آن است تکرار سناریوی مشابه کره شمالی و دیدار ترامپ با “حسن روحانی” رئیسجمهوری ایران ترسناکترین سناریو برای نتانیاهو است، زیرا پس از حملات شدید اخیر اسرائیل علیه منافع وابسته به ایران در عراق، لبنان و سوریه، رأیدهندگان اسرائیلی میتوانند بگویند که بدتر از صلح با ایران، جنگ با آن کشور است.
در این اوضاع و احوال، شاهد خطونشانهای رئیس دولت تدبیر برای کشورهای 4+ 1 بودیم در شرایطی که آمریکا به اتحادیه اروپا اجازه نمیدهد به ایران نزدیک شود. نزدیک شدن اروپا بعد از برجام به ایران و سیل گروههای مذاکرهکننده اروپایی برای افزایش ارتباطات اقتصادی با ایران زنگ خطری معنادار برای آمریکا بود و باید آن را مخدوش میکرد. چرا که نزدیک شدن اروپا به ایران و ورود به اروپا میتواند چارچوب حرکت آنها را مخدوش کند؛ این در حالی است که التیماتوم ایران به اتحادیه اروپا رو به اتمام است و توقعات ایران تا سطح فروش نفت پایین آمده لذا مقامات کشورمان اتحادیه اروپا را تهدید کردند اگر این توقعات هم برآورده نشود گام سوم کاهش تعهدات برجامی را محکمتر از دو گام قبلی برمیدارند، زیرا با وجود کش و قوسهای فراوان بعد از بیش از یک سال اروپا هنوز هم موفق نشده اقدامی برای تأمین منافع مالی ایران انجام دهد. البته بعید نیست تهدید آمریکا برای اروپا، پررنگتر از التیماتوم ایران باشد.
این روزها درحالیکه جریانهای سیاسی چپ و راست، مقدمات کار برای گرم کردن تنور انتخابات اسفندماه را آماده میکنند؛ مدیرکل سیاسی و دبیر کمیسیون ماده ۱۰ قانون احزاب مدعی شد؛ به نظر ما جبهه پایداری وجاهت قانونی ندارد. به گفته او این حزب تقاضای تأسیس داده و قرار شد مجمع خود را برگزار کند تا مراحل تأسیس را با ضوابط جدید پیگیری کند. این در حالی است که جبههها باید حضور خود را به اطلاع کمیسیون ماده ۱۰ قانون احزاب برسانند. اما سخنگوی جبهه پایداری این اظهارنظر را رد کرده و گفته قانونی هستیم و فقط در تعدادی از شهرستانها مجوز اخذ نشده است! جالب اینکه پایدارچیها سالهاست با برخی رفتارهای تندروانه خود در سپهر سیاسی ایران نقشآفرینی میکنند و تازه حالا یاد اخذ مجوز افتادهاند.
در این میان اگرچه اصولگرایان در یک دهه اخیر تلاش کردهاند برخی از خوانندگان برجسته موسیقی سنتی را جذب کنند که یکی از این تلاشها در مورد علیرضا افتخاری صورت گرفت و پس از انتخابات جنجالی سال ۸۸ در یک مراسم در حضور محمود احمدینژاد از افتخاری تقدیر شد و دولت وقت و رسانههای نزدیک به آن مانور تبلیغاتی زیادی روی آن دادند اما افتخاری آرامآرام از احمدینژاد و دولت جدا شد و از آنها فاصله گرفت، حالا اصولگرایان که سرمایهگذاری معنوی و تبلیغاتی خود را متوجه سالار عقیلی کرده بودند، اجرای یک برنامه و انجام برخی حرکات موزون در آن را دستمایه حمله به این خواننده برجسته موسیقی سنتی کردند هرچند او موضوع راتکذیب کرد اما بعید نیست تا انتخابات از این اتفاقات عجیبوغریب بیفتد!
عزاداریهایتان موردقبول درگاه الهی.
تا هشت روز هفته بعدی خدانگهدار