ورزش زورخانهای یکی از اصیلترین ورزشهای کشور عزیزمان ایران میباشد که بهطور عام تأثیر فراوانی بر ادبیات و بهطور خاص بر ضربالمثلهای ایرانی داشته است. یکی از این ضربالمثلها که از این ورزش به ادبیات ما راه پیدا کرده، ضربالمثل «نشسته لبِ گود، میگه لِنگش کن» است و اشاره به کسی دارد که در موقعیت و موضوع راحت و بیدردسر قرار داشته و بهطرف مقابل، تکلیف یا پیشنهاد انجام کاری سخت میکند.
اکنون مذاکرات برجامی در وین ادامه دارد و آنچه در این شرایط عجیب و قابلتوجه به نظر میرسد، این است که هیچ خبری از مخالفان سرسخت و تندرو برجام و اعضای جبهه پایداری که در دوره محمدجواد ظریف، دائم با ادعاهای خیالی و جنجالی سعی در تضعیف روند مذاکرات داشتند، نیست و آنان در قبال این دور از مذاکرات سکوت کردهاند و دیگر خبری از انتقادهای شدید آنها درباره اینکه چرا باید با غربیها بر سر یک میز نشست، وجود ندارد. جالبتر آنکه این سکوت در حالی است که رویکرد دیپلماتیک دولت رئیسی در قبال مذاکرات، تفاوت آشکاری با دولت روحانی ندارد و خبرها حاکی از آن است که تیم دیپلماسی دولت همان مسیری را میرود که ظریف و عراقچی میرفتند اما با این حال، تندروهای اصولگرا با نگاهی جناحی و سیاسی، سیاست سکوت را در پیش گرفتهاند و مجتبی ذوالنوری هم که قبلاً برجام را آتش زده است، در پی نقد کردن چک مطالبات ایران است! چرایی این سکوت البته بعید است به دلیل منافع ملی باشد، زیرا اگر چنین بود، حالا که امیرعبداللهیان گفته است: «مطالبهای فراتر از برجام مطرح نکردهایم و درعینحال هیچ تعهدی نیز فراتر از برجام نمیپذیریم»، نباید اینطور سکوت میکردند.
تحلیلگران سیاسی اما معتقدند که نباید اصولگرایان را به خاطر این سکوت سرزنش کرد بلکه باید این سکوت را که ناشی از حضور یکپارچه اصولگرایان در قدرت و حاکمیت یکدست آنان بهویژه در قوه مجریه است، به فال نیک گرفت، زیرا نهاد دولت این خاصیت را دارد که همه را از وادی “شعار” به وادی “عمل” میآورَد، چرا که آشنایی با واقعیات بیرونی و محدودیت منابع و امکانات، عدول از شعار و هیجان را به همراه دارد و اکنون نیز نشانهها یا گوشههایی از ورود به این عملگرایی را بهوضوح نهتنها در دولت سیزدهم میتوان دید، بلکه در کنش و گفتار بخشی از حامیانش نیز قابل مشاهده است. این اتفاق، یعنی ضرورت عملگرایی در هیچیک از قوا و نهادهای دیگر همچون قوه مجریه اینچنین لُخت و عریان خودش را به جریانهای سیاسی تحمیل نمیکند زیرا “مسئولیت” و “پاسخگویی” پاشنه آشیل نهاد دولت است و مردم از قوه مجریه مطالباتی بسیار گسترده و متنوع دارند و سطح برخورد و درگیری این قوه با مسائل روزمره مردم بههیچعنوان قابل مقایسه با قوای دیگر نیست. این مسئولیت و پاسخگویی توأمان، عدول از برخی وادیها را اجتنابناپذیر میکند. برای نمونه میتوان بهاحتمال مذاکرات مستقیم با آمریکا که خودش را در سخنان رئیسی و امیرعبدالهیان نشان داد، و نیز چرخش و کوتاه آمدن نِسبی علمالهدی در مواجهه با حضور زنان در ورزشگاه اشاره کرد.
البته دستاورد نشستن اصولگرایان بر مسند قوه مجریه شاید در میانمدت یا کوتاهمدت، خوشایند جریان منتقد یا بدنه مردمی مخالف اصولگرایان نباشد، اما در درازمدت قطعاً رهآوردهای خوبی دارد و به تلطیف در شعارها و هیجانهای جناحی آنها منجر میشود. البته “عملگراشدن” با درجاتی و جهاتی، خاصیت همه جریانهایی بوده که در این چهل و اندی سال وارد قوه مجریه شدهاند. حتی این تجربه را بهوضوح در آقای احمدینژاد، رئیس دولتهای نهم و دهم هم میتوان دید که بخشی از بدنه جریان اصولگرایی را هم با خود کند و برد.
بسیاری از صاحبنظران سیاسی معتقدند که اصولگرایان همواره برای رسیدن به قدرت، بسیاری از امور را دستمایه و ابزار سیاسی قرار دادهاند و مخالفت با مذاکرات برجام از سوی آنان نیز در همین راستا تعریف میگردد. مثلاً هدایت آقایی، فعال سیاسی اصلاحطلب در این باره میگوید: بازیچه قرار دادن منافع ملی، سیاست خارجی و قراردادها و مذاکراتِ خیلی مهم از جمله برجام، چندسالی است که بهعنوان ابزار سیاسی محسوب میشوند. حتی برجام که در زمان خود با موافقت رهبری صورت گرفت و در مجلس هم تصویب شد، از سوی برخی کفر خواندهشده و آن را میکوبیدند. آنها اما امروز که قدرت را در دست گرفتهاند، متوجه شدهاند که باید در شرایط فعلی بالاخره با دنیا تعامل داشت و بده ـ بستان کرد. لذا دیگر در برابر افکارعمومی، رسانهها و فضای سیاسی کشور پاسخی ندارند.
وی میگوید: به هرحال وقتی کسی کنار گود نشسته باشد یکطور برخورد میکند و وقتی وارد گود شد مسئله فرق میکند. الان خودشان وارد گود و میدان شدهاند و میبینند که مشکلات بانکی، مسائل تجارت خارجی، صادرات و واردات و بهطورکلی اقتصاد کشور با جامعه جهانی گرهخورده و ما جزیره جدا نیستیم. خودشان هم خانواده دارند و خانوادههایشان در همین جامعه زندگی میکنند، لذا خوشبین هستم که همین سبب شود بهطور منطقی تصمیم بگیرند و از شعارهای پوچ و ذهنگرایی فاصله بگیرند و به کار مردم برسند.
علی صوفی دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات هم درباره علت سکوت اصولگرایان تندرو و جبهه پایداری درباره مذاکرات احیای برجام میگوید: مخالفان برجام از روی اعتقاد چنین باوری نداشتند بلکه رفتارشان سیاسی بود چون میدانستند چقدر به نفع کشور است. آقای جلیلی بیش از همه میدانست که چه مأموریتی دارد، او به مذاکرات میرفت تا با طرف مقابل تفاهم کند و بر اساس این تفاهم شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل خنثی و کشور از خطر دور شود. برجام نیز همین کار را انجام داد. ولی مخالفان برجام فکر میکردند رسیدن به تفاهم، دستاورد بزرگی است که جریان مقابل به دست میآورَد و در مقابل اعتبار سیاسیشان لطمه میخورَد، بنابراین میخواستند حقایق را بپوشانند تا تفاهم به انجام نشود. امروز این گروه ساکت هستند چون مذاکرات وین اگر به نتیجه برسد، آنها پس از لغو تحریمها میتوانند تمام دستاوردهای برجام را مال خود کنند و از مزایای آن بهره ببرند.
“داریوش قنبری”، دیگر فعال و تحلیلگر سیاسی هم درباره این موضوع میگوید: متأسفانه بازیهای جناحی با منافع ملی واقعیتی غیرقابلانکار در عالم سیاست ایران است. در کل میبینیم که همانهایی که روزگاری مخالف مذاکرات بودند امروز یا سکوت کردهاند یا از مذاکرات بهطور کامل دفاع میکنند. نگاههای سیاسی و جناحی به منافع ملی بسیار خطرناک است. لذا اکنون اصلاحطلبان سکوت کردهاند تا دولت آقای رئیسی بتواند در مذاکرات موفق عمل کند زیرا اصلاحطلبان میدانند نباید دعواهای سیاسی را به حوزه دیپلماسی کشاند و امیدوارم اصولگرایان هم یاد بگیرند تا بعد از این اگر روزگاری در قدرت نبودند، همهچیز را زیر پا نگذارند.
بههرحال، هفتمین ماه از عمر دولت سیزدهم آغاز گردیده و بهاینترتیب یکهشتم از دوره ریاستجمهوری آقای رئیسی میگذرد و از این تاریخ به بعد، شاهد مطالبهگری بیشتری از دولت خواهیم بود. امروز میزان تورم، فشارهای بینالمللی، ناآرامیهای اجتماعی و اعتراضات و اعتصابات همگی میتواند زمینههای ایجاد فضای فشار بیشتر بر دولت را فراهم کند و بیش از پیش آقای رئیسی و حامیان ایشان را به «تفاوت کنارگود و داخل گود بودن» واقف گرداند. اینجاست که بهنوعی میتوان گرایش شدید به عقبنشینی از شعارهای پیش از در اختیار داشتن قوه مجریه را، در گفتار و کردار بسیاری از افرادی که در حاکمیت یکدست اصولگرایان بر کرسی مسئولیت تکیه زدهاند، مشاهده نمود.