در حقیقت؛ رتبههای نه گانه و وسایل نمادین ورزش باستانی، با ضرب و آوای مرشد، راهی روشن، از گود معرفت، به عرش و کرسی خلیفه الهی بوده، و این منشور، نسل به نسل و سینهبهسینه، در حال انتشار است.
نگاهی کوتاه به تاریخچه و رسم و رسوم ورزش پهلوانی
ظهور زورخانه، به زمانهای خیلی قدیم، و جنگهای تنبهتن برگشته، که در آن، تعلیم فنون رزم، به سبک و شیوههای مخصوص، آموزش داده میشد. این ورزش، آداب و سنتی، نشأت گرفته از پهلوانان و دلاوران افسانهای و مذهبی دارد. ضرب زورخانه، با صوت خوش و روحانی مرشد، برای برانگیختن ورزشکاران و هماهنگ با حرکات گوناگون، نواخته میشود. این نوا، شور و شوق و انرژی را با نام و یاد ائمهاطهار، به ورزشکار هدیه داده و بعد از هر بخش، صلواتی نثار گذشتگان میگردد و دوباره، ضربآهنگ و ورزش، ادامه مییابد. یکی از رسمهای شیرین و معروف زورخانه گلریزان است، که در جشنها، اعیاد و میلادها، برگزار میشود. شنو، میل گرفتن، پازدن، سنگ گرفتن و چرخ زدن از حرکات معروف این ورزش بوده و باید اشاره کرد؛ منکری فرستادن و زنگی شدن اولین و آخرین رتبه ورزشکاران باستانی، محسوب میگردد.
گودهای سنتی کاشمر
نام و نشان چند باشگاه و زورخانه، که به همت بزرگان و ورزشکاران این رشته، تأسیس گردیده، در تاریخ کاشمر دیده میشود. باشگاه حسینی(جوانان) در جنوب شهر، باشگاه تاج ، ناظمی و فرمان، در محلههای پر جمعیت، در کنار باشگاه تختی، مکانهایی بودند که در آنها، پهلوانان قدیم از جمله محمد قرائی، علیاکبر مؤذن، محمد مشتاقی، محمد فیض، رمضاننژاد، حسین حسینی و دهها بزرگ دیگر، با ضرب و نوای مرشدی به فعالیت میپرداختند.
باشگاههای فعال کاشمر
در حال حاضر سه باشگاه؛ تختی، برق و حضرت علیاکبرع، چراغ ورزش باستانی کاشمر را، روشن نگهداشتهاند. گود تختی که یادگار عهد قدیم و محفل بزرگان، بوده، قدمتی بالغ بر 50 سال، دارد و دو باشگاه برق و علیاکبری، “با شکل و شمایل جدیدتر” از دهههای شصت و هفتاد شمسی، ورزشکاران و علاقمندان این ورزش را، به خود جذب نمودهاند. مرحوم رمضاننژاد (حاجآقا مدیر) وارث گنجینه پدری خود شده و در سال 74 شمسی، به همت متولیان هیئت مذهبی حضرت علیاکبر(ع) و مرحوم حاج حسین فاطمی، باشگاه علیاکبری را بنا نهاد. با تجهیز این باشگاه، و با جذب جوانان و نوجوانان، شکلی آکادمیکی، به ورزش زورخانهای کاشمر داده شد. دبیر هیئت باستانی کاشمر در این مورد میگوید؛ کار با فرهنگیان آغاز شد و ما با تجربهای که از بردسکن داشتیم، درصدد توسعه این ورزش برآمدیم. هرچند در آغاز، مشکلاتی بود، اما با همفکری، پیشکسوتانی چون؛ برادران رمضاننژاد، آقايان محمد صاحبی، محمد بهشتی، طهماسبی و تختی توانستیم قدمهای خوبی برداریم و حاصل آن ظهور نخبگانی همچون؛ زمان نداف، ابوالفضل و حجت رمضاننژاد بوده، که رتبههای کشوری فراوانی را به خود اختصاص دادهاند.
جوانان و گود زورخانه
متأسفانه باید گفت؛ در مقیاس جمعیت ورزشکاران شهر، و احتساب جوانان فعال، در این رشته آمار کم و نگرانکنندهای را ملاحظه خواهیم نمود. نایبرئیس هیئت باستانی میگوید؛ آموزشگاهها باید در این زمینه سرمایهگذاری کنند، تا این ورزش در بین خانوادهها ایرانی، جایگاه مناسبی پیدا کند. برای کشور ملی مذهبی ما، افتخاری نیست که، اسطورهی جوانانش در بین بیگانگان و ورزشهای غیرایرانی باشد.
شرایط باشگاهها
مجموعه تختی، غم و دلتنگی ورزشکاران باستانی کاشمر است. کهنهسرای پهلوانان کاشمر، علیرغم کاستیها، همچنان پابرجاست. دلنگرانیهای ورزشکاران باستانی این مجموعه، عدم توجه مناسب به آن، “علیرغم دولتی بودن،” است، هرچند؛ گود قدیمی آن، منصوب به گود حاجی مدیر، به همت مردانی چون؛ چوباز، حسین شیخی، یزدانفر، همچنان پابرجاست. با این وجود، این زورخانه، از حداقلهای لازم، محروم است. شیخی که مسئولیت کمیته مرشدان هیئت باستانی کاشمر را، برعهده دارد، میگوید؛ این مجموعه با آنکه دولتی است اما بهوسیله بخش خصوصی اداره میشود. ما توانستیم، محل زورخانه را مجزا کنیم، و از ورزشکاران به میزان توانایی آنان، شهریه میگیریم، و اگر همت پیشکسوتان نباشد. یقیناً، سالها پیش آن را رها میکردیم. دبیر هیئت باستانی مدعی است؛ گود تختی در اختیار هیئت میباشد و باید به اجاره داده شود، هیئت با توجه به بضاعت خود، آن را بیمه کرده و کمکهایی هم خواهد داشت.
قدمت باشگاه برق به سالهای انتهایی دهه شصت بر میگردد. جواد شمس در این مورد میگوید؛ هرچند مکان این باشگاه دولتی است اما باهمت بزرگان اداره میشود. شمس که از بیتوجهی مسئولین غیرورزشی به این رشته، گلهمند میباشد، معتقد است؛ این ورزش صد در صد ایرانی اسلامی، در محجوریت تمام بسر برده و گویا سرنوشت آن در نزد ایرانیان اهمیتی ندارد. حتی رسانه ملی و مطبوعات نیز اقبالی در پرداختن به این ورزش ندارند.
زورخانه علیاکبری، در حال حاضر، مجهزترین، باشگاه باستانی کاشمراست. مجموعهای مناسب، که در ابتدای سال98 بازسازی گردیده و شرایط نسبتاً بهتری نسبت به دیگر باشگاهها دارد. رمضان نژاد، در این مورد میگوید؛ این باشگاه بدون هیچ کمکی از طرف اداره ورزش و با هزینه شخصی تکمیل شده است.
زورخانههای روستایی
در هیاهوی ورزشهایی چون فوتبال و رشتههای رزمی، و علیرغم اینکه، معمولاً مردان روستا، در قدیمالایام، اوقات بیکاری خود را به کشتی و زورآزمایی اختصاص میدادند، جوانان عصر حاضر، بیگانگی عجیبی با زورخانه دارند. با این حال، میتوان از زورخانهی امیرالمؤمنین فروتقه، که به همت محمد صحرایی بنا شده و زورخانه حضرت علی ع فرحآباد با مدیریت شبان، و نیز زورخانه بسیج با سرپرستی ابوالفضل رمضاننژاد، یاد نمود. با این اوصاف، این باشگاهها، شرایط نسبتاً امیدوارکنندهای در ترویج و برپایی ورزش پهلوانی، در روستاهای اطراف دارند.
اختلافات و سرمنشأ آن
دبیر هیئت معتقد است؛ ریشه اختلافات ریز و درشت این رشته در کاشمر که شاید از قدیمالایام به ارث رسیده است، منیت و عدم وجود همدلی و همزبانی است. در واقع هیئت و اعضای آن یکدل نیستند. رمضاننژاد میگوید، ما عملکرد سالیانه خود را به مرکز استان ارسال کردیم، اما عکسالعملی مناسبی دریافت نكرديم. جواد شمس معتقد است؛ در این رشته افراد فرهیخته و دانشگاهی در کنار عوام، به ورزش میپردازند، علیرغم وجود روح پهلوانی، گاهی، درک شرایط و آیندهنگری، دیده نمیشود و این معضل به ورزش پهلوانی، لطمههای فراوانی زده است. هرچند، در کلام و مرام مردان این رشته، “حتی، جوانان تازه پیوسته،” افتادگی و احترام به پیشینیان نمایان است. اما باید دید؛ ریشه این منیت ادعا شده و سرچشمه این اختلافات، در کجاست؟. دبیر هیئت، در این مورد میگوید، در زمان حضور در شهرستان بردسکن، به علت حمایت ریاست وقت اداره ورزش و شهرداری، توانستیم کارهای زیربنای خوبی را انجام بدهیم. و همان تفکر را نیز به کاشمر آوردیم و امید داریم؛ بتوانیم با درایت متولی ورزش و شهردار محترم که ریاست هیئت را به عهده دارند و ایجاد یکدلی، به اتحاد و وحدت رویه برسیم.
مشکلات اقتصادی
قصه گود و پهلوانی، که ثروتمندان عهد قدیم را با خود همراه میکرد، در حال حاضر محلی از اعراب در نزد علاقمندان به ورزش ندارد. سه باشگاه فعال کاشمر در ورزش پهلوانی، دغدغههای اقتصادی فراوانی دارند. این مقوله در کنار هزینههایی که توسط اشخاص و بهصورت محدود پرداخت میشود، مبحث نوسازی و ترمیم و حتی معرفی این رشته را نیز تحت شعاع قرار داده و عدم حضور حامیان مالی و یا کمرنگ بودن حمایتهای آنان، هراندازه توجیه اقتصادی نداشته باشد، اما مقولهای است که نباید در لابهلای ورزش پنهان بماند.
حرف آخر
روزگاری، باستانیکاران کاشمر با بزرگانی چون حسین رمضاننژاد، مرحوم محمد فیض، جواد شمس، احمد مؤذن، کاظم فدائی، رقابت بینظیری در ورزش استان و حتی کشور، بهخصوص در چرخ جنگلی، چرخ تیز، چرخ سبک و چمنی، چرخ تکپر، چرخ سه تکپر و چرخ تبریزی، داشتند. در حال حاضر نیز، جوانان این رشته، رتبههای استانی و کشوری را به خود اختصاص داده و علیرغم کمبودها، هنرنمایی میکنند. اما، حکایت، پهلوانی و جوانمردی، مقولهای است که غریب افتاده است. بیشک، بر همگان فریضه است؛ روایت، پهلوانانی که جامع خدمت را، جایگزین ردای عافیت کردهاند، تا سرزمینشان زنده بماند، با دوات عشق و معرفت بر سر در زورخانههای شهر نگاشته، و آستین همت را برای اعتلای آن بالا بزنند.