مهدی زراعتکار
کارشناسی و کارشناسی ارشد ادبیات فارسی
دکترای مدیریت دولتی (رفتارسازمانی)درحال تنظیم رساله و دفاع
بر هيچکس پوشيده نيست وقتي از واژهي «مهاجرت» ياد ميشود ناخودآگاه ذهن به سمت مهاجرت روستايي کشيده ميشود. پديدهاي نگران کننده و يا به عبارتي وحشتناک که در چراغ خاموشي توجه مسئولين آرامآرام به بمبي ساعتي تبديل شده و بيتوجهي به آن عواقبي را به دنبال خواهد داشت که جبران آن سالها کار و زحمت فراوان را ميطلبد و اين مسئله را در اذهان زنده خواهد کرد که آيا تلاش براي جبران ضربههاي وارده ناشي از مهاجرت بر پيکرهي جامعهي روستايي و شهري قابل جبران خواهد بود يا نه؟ البته اين را هم نبايد از ياد ببريم، نسلي که متحمل اين خسارت شده آيا فرصت بازگشت به آغوش جامعهاي متمدن و برخوردار را پيدا خواهد کرد يا نه؟ وقتي پاي صحبت روستاييان بنشينيم در اکثر موارد علت مهاجرت را مشکلات اقتصادي و فقدان شغل مناسب بيان ميکنند، مشکلاتي که ميتوان از آنها به عنوان منبع تمامي مشکلات فرهنگي و اجتماعي جامعه روستايي ياد کرد. «به بيان ساده پول نباشد، چرا بمانيم». و اين در حالي است که مهاجرت به شهرها و طبيعتاً ايجاد حاشيهنشيني در سطح وسيع نه تنها مشکلات مهاجران را مرتفع نخواهد کرد، بلکه به مشکلات جامعه شهري هم خواهد افزود.
در حاليکه برخي روستاهای منطقه ترشیز از ظرفيتهاي خوب کشاورزي، باغداري، دامداري و حتي جاذبههاي گردشگري برخوردارند اما افزایش لشکر بیکاران در پی نبودِ امکانات و زيرساختهاي مناسب، مهاجرت گسترده روستاييان به حاشیه شهرهاي بزرگ را رقم زده است، در واقع میتوان گفت که نبودِ منبع درآمد پايدار نيز به عاملي براي فرار جمعيت و گسترش پديده حاشيهنشيني تبديل شده است.
اگر بخواهیم واضحتر به این موضوع بپردازیم، براساس مستندات، مهاجرتها از روستاها موجب شده تا امروزه حاشیهنشینی در شهری مانند کاشمر از دو دهه قبل افزایش چشمگیری یابد به طوری که اکنون این شهر رتبه ششم حاشیهنشینی خراسانرضوی را به خود اختصاص داده و حدود 13درصد از جمعیت 102 هزار نفری و 156 هکتار از مجموع 1400 هکتار این شهرستان درگیر معضل حاشیهنشینی و سکونتگاه غیررسمی هستند.
تورم، خشکسالیهای پی در پی و نبودِ فرصتهای شغلی در روستاها را میتوان از عللی نام برد که منجر به مهاجرت ساکنان روستاها به حاشیه شهر کاشمر شده، به طوریکه در حال حاضر بیش از 12هزار نفر در مناطق حاشیهنشین شهر سکونت دارند که علیرغم کمبود امکانات رفاهی، اجتماعی و فرهنگی برای زندگی، ساکنان این مناطق چارهای جز زندگی در خانههای غیرمقاوم خود ندارند.
اکثر خانوادهها در سکونتگاههای غیررسمی یا مناطق حاشیهنشین شغل رسمی برای تأمین معاش خود ندارند و این افراد عموماً فاقد مهارت و تخصص و سرمایه هستند. برخی از آنها به مشاغل کاذب، مثل دستفروشی، تکدیگری، زبالهگردی و گاه فعالیتهای مجرمانه از جمله سرقت، خرید وفروش موادمخدر و انجام دیگر آسیبهای اجتماعی روی میآورند.
اما اگر بخواهیم به رفع این معضل بپردازیم براساس نظر بسياري از صاحبنظران راهکار حل اشتغال را در سرمايهگذاري ميدانند، آنچه که تاکنون به خوبی در روستاهای منطقه صورت نگرفته است، در واقع اگر تاکنون توجه به روستاها میشد امروز شاهد این میزان حاشیهنشینی فقط در شهری مانند کاشمر نمیبودیم.
بدون شک اگر امکانات لازم در روستاها فراهم و مدیریت لازم برای منابع آبي اعمال میشد، امروز مهاجرتهای گستردهای از نقاط روستايي و عشايري مانند بردسکن، خلیلآباد و کوهسرخ به شهری مانند کاشمر را شاهد نبوديم. قطعأ اگر شرايط کسب و کار و امکانات لازم در روستاهای منطقه ترشیز فراهم شود جوانان ماندن در روستا را به رفتن شهرها ترجيح میدهند.
اگر واقعأ به دنبال تثبیت جمعیت روستاها و جلوگیری از حاشیهنشینی هستیم باید به فکر اقتصاد روستا باشیم که در اینصورت حتی شاهد مهاجرت معکوس به روستاها خواهیم بود. بدون شک روستائیان عزیز منطقه ترشیز لایق بهترینها هستند و باید به دور از شعارزدگی در این خصوص کار جهادی انجام شود تا کارهای بزرگ در مدت زمان کوتاهی به سرانجام برسد.
قطعا اگر در کنار کشاورزی و دامداری به زمینههای شغلی دیگر مانند گردشگری و صنایع دستی نیز توجه شده بود، امروز شرایط متفاوت را شاهد بودیم و با چالشهای به مراتب کمتری در روستاها مواجه میشدیم.
امروز به دنبال تغییر رویه در روستاهای منطقه ترشیز باید باشیم و رویکرد باید این باشد که فعالیت روستائیان را از بخش کشاورزی به بخشهایی مانند صنایع دستی، گردشگری و مشاغل خانگی سوق دهیم تا بتوانند اقتصاد خانواده خود را اداره کنند.