تغيير مطالبات مردم بسته به شرايط و زمينهاي است که حاکميت تعيين کرده است، مطلب اصلي که جامعه به کدام سمت هدايت شود و چه مطالباتي داشته باشد در وهله اول توسط حاکميت مشخص ميشود، در ابعاد بعدي هم نخبگان در اين زمينه تاثيرگذار هستند که ميتوانند بهعنوان رهبران اصلي ايفاي نقش کنند؛ هرچند امروز نخبگان جامعه جايگاه اصلي خود را در عرصه سياست ندارند.
در حاکميت هم مشکلاتي بعد از تحريمها در دوسال اخير ايجاد شد و مشکلات اقتصادي هم زمينهساز محدوديت در ساير حوزهها خصوصا در حوزه فرهنگ شده است. مسالهاي که لازمه اين روزهاي کشور است اطمينانخاطر مردم از معيشت و رفاه آنهاست که پس از آن بتوانند نسبت به مسائل سياسي دغدغهمند باشند. امروزه و بعد از تحريمها موضوعات به اين سمت رفته که تقريبا همه اقشار جامعه بايد موضوع نان را در اولويت قرار دهند.
طبقات ضعيف از قبل دچار اين مشکلات بودهاند اما طبقه متوسط هم به اين سمت رفته و با مشکلات اقتصادي مستاصل شدهاند. در واقع اين روند ناخودآگاه دغدغهها و مطالبات مردم را به اين سمت پيش برده است؛ گرچه بخشي از آن قطعا مربوط به سوءمديريتهاي داخلي است اما نبايد آثار تحريمها را هم دست کم گرفت.
آن چيزي که مجلس آينده هم بايد اولويت قرار بدهد مباحث اقتصادي است. امروزه و با وجود اين بحران جهاني همه کشورها سعي دارند در جهت آباداني و رفاه مردم قدم بردارند و موضوعاتي که باعث جنگهاي سياسي ميشوند در اولويت نيستند. ارتباطات با ساير کشورها بايد براساس همين مبنا باشد و مجلس آينده هم بايد در اين راستا قدم بردارد تا بتواند در مراودات بينالمللي جايگاه کشور را ارتقا بدهد در غير اين صورت همين مسيري که دو سال است به منافع کشور آسيب زده ادامه پيدا ميکند. در زمان انتخابات ممکن است افراد شعارهايي را مطرح کنند و در پس آن توجهي به شرايط امروز کشور نداشته باشند که اين نگاه قطعا سطحي است.
در مجموع برخي فکر ميکنند در صورت ورود به مجلس ميتوانند اقدامات بسياري انجام بدهند اما با ورود به مجلس متوجه ميشوند اين تصورات واقعي نيست و بايد با مواجهه با واقعيات وعده بدهند يا در مورد موضوعات کشور تصميمگيري کنند. گفتارهايي که در خصوص نقد دولت و مسئولان انجام ميشود در کشور تکرار مکررات است و بايد طرحي نو ايجاد شود تا از اين شرايط عبور کنيم.