یکی از ویژگیهای قرار گرفتن در آستانه سال نو، انداختن نگاهی به رویدادهای پشت سر است، در این میان مهمترین رویدادها و اتفاقاتی که رخ داده پیش چشم میآید. بهویژه آنکه سال 1400، آخرین سال قرن اخیر بود و میتوان آن را یکی از سالهای پرحادثه در میان یک دهه اخیر دانست. در واقع امسال در حالی رو به پایان است که پستی و بلندیهای فراوانی در مدت ۳۶۵ روز داشته است. از اینرو با نظر داشت به مهمترین رخدادهای منطقه، مروری بر اتفاقات، عبرتها و تجربههای آن داریم.
برگزاری انتخاباتی سرد!
هیاهوی انتخابات شوراها و ریاستجمهوری که از سال 1399شروع شده بود، به سال1400رسید. قرار بود، همزمان با انتخابات ریاستجمهوری، انتخابات شوراها هم برگزار شود. کمکم نامنویسی کاندیداها آغاز گردید، شوراهایی که مانند ریاستجمهوری از مدتها قبل با ردصلاحیتهای گسترده توسط کسانی که بدون در نظر گرفتن ضرورت حضور حداکثری انگار، فقط میخواستند انتقام شکستهای دورههای قبل را بگیرند! و کرسیها را از آن خود کنند! نتیجه آنهم کاملاً مشخص بود، شورائیانی که برخی از آنها بدون داشتن هیچ تجربهای با شعارهایی عجیب و تکیه بر قومیت توانستند به ویلای خرمشهر راه یابند، هرچند تاکنون در انجام مهمترین وظیفهشان که انتخاب شهردار است معطل ماندهاند.
کاندیداهایی هم بودند که برای رسیدن به ویلای خرمشهر، دست به هر کاری زدند، حتی مشکلات اهالی حاشیهنشین شهر از جمله منطقه حسینآباد را ابزار کار خودساخته و سعی کردند این قشر محروم و از همهجا بیخبر را با دادن وعدههایی وارد بازیهای سیاسی خود کرده و به تجمع مقابل فرمانداری وادار سازند. راهنماییهای غلط و وعدههای دروغین، نهتنها مشکلی از روی دوش حسینآبادیها برنداشت بلکه پروندهشان را به شورای تأمین استان کشاند. اکنون هم این قشر مانده با کولهباری از مشکلاتی که این مدعیان خدمت بر سرشان آورده و قطعاً تا انتخابات بعدی هم اثری از آنها در این منطقه نخواهد بود.
غربت واحدهای تولیدی در سال حمایت از تولید!
فصل بهار، روزهای پایانی خود را سپری میکرد اما موانع پیش روی تولید، بدتر از تمامی سالها همچنان ادامه داشت. تعدادی از مسئولانِ شعارزده هم وقتی برای بازدید میرفتند، برای عبور از مقابل کارخانههایی که مدتها درب آنها بسته بود، چشمان خود را میبستند و فقط از موفقیتهای چند واحد انگشتشمار به تکرار میگفتند! و هیچگاه حاضر نبودند مسئولان استانی و کشوری را برای بازدید و شنیدن درد دلهای صاحبان کارخانههای ورشکسته تقلایی بکنند!
مشکلات معیشتی گریبانگیر مردم!
به دلیل سیاستهای غلط، کرونا سیاهترین روزهای خود را سپری میکرد. بسیاری از کسبه و صاحبان مشاغل مختلف ورشکسته شدند و عدهای برای تأمین معاش خود در این شهر بهصورت خانوادگی به زبالهگردی روی آورده بودند. میوههای پوسیده درب مغازهها، بیش از هر زمان دیگری مشتری پیدا کرد. در این میان عدهای برای دور ساختن اذهانعمومی از عملکرد غیرقابل دفاع دولت، مسئله شعبابیطالب را پیش کشیدند و مشکلات معیشتی را به گردن مردم انداخته و گفتند: «اگر مردم خدا را در نظر میگرفتند، مبتلا به مشکلات معیشتی نمیشدند!» هنوز چند صباحی از روزهای ابتدایی سال جدید نگذشته بود که خودکشی کارگری در یکی از معادن منطقه ترشیز به دلیل اخراجش از سوی کارفرما، خبرساز شد. در وانفسای سرکشی قیمتها، شعارهایی در حمایت از مستأجران هم داده شد، ائمهجمعه از طریق تریبونهایی که در اختیار داشتند، مالکان را نصیحت و توصیه کردند، اما وقتی پای عمل رسید کسی نبود به دادِ مستأجران برسد! حتی برخی مجبور به حاشیهنشینی شدند.
سفرهایی که دستاوردش را نفهمیدیم!
تیرماه، خشنترین موج گرما فرا رسید، نماینده جوان و انقلابی کاشمر برای اینکه از قافله وعده وعیدها عقب نماند، از مسئولان کشوری، کلیدداران وزارتخانهها و همفکرانش در بهارستان به منطقه دعوت میکرد. اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس به ترشیز سفر کردند، هرچند هنوز دستاوردهای این سفر مشخص نیست. محور کاشمر به شادمهر که به جاده مرگ شهرت یافته در سال1400 همچنان جان مردم را میگرفت و از سویی مسئولان فقط وعده سرعت گرفتن عملیات راهسازی این محور را میدادند. قطعه اول این محور توسط شهرداری کاشمر و در زمان مهندس سلیمانی به بهرهبرداری رسید، ولی قطعه دوم پروژه به دلیل رفتارهای سیاسی برخی شوراییان مدعی شفافیت به پیمانکار دیگری واگذار شد و حال با گذشت بیش از یکسال حتی یک کیلومتر آن به بهرهبرداری نرسیده و همین اشعریهایی که آن زمان خود حکم کرده بودند، سکوت کرده و جوابی برای مردم که عزیزانشان در جاده مرگ یکییکی پرپر میشوند، ندارند!
توسعه منطقه با پرهیز از سیاستزدگی!
روزها میگذشت؛ حاکمیت یکدست شده بود. با حمایت برخی مسئولان، کلاتهبزی به بهشت ویلاسازان تبدیل شد. شوراییان همچنان ناتوان در انتخاب گزینهای برای بلدیه و ساکنین مناطق کم برخوردار قهر با واکسن، روزگار میگذراندند. همچنان روزهای چهارشنبه جلسات ستاد کرونا برگزار میشد و در یکی از همان روزها لودرها با حکم قاضیالقضات شهر، غرشکنان، پشت به کلاتهبزی به جان ساختوسازهای دیگر مناطق حاشیهنشین افتادند.
شهریور بهروزهای پایانی نرسیده بود که پس از ششسال، چهارمین امامجمعه کاشمر جای خود را به فردی جوانتر و تازهنفستر با حدود 43 سال سن داد. او همزمان ریاست دانشگاه پیامنور را هم برعهده داشت، از همان روزهای شروع به کار، بر همکاری با تمامی جناحها و احزاب تأکید داشت! و بهعنوان اولین امامجمعه پا به دفتر نشریه آوایکاشمر گذاشت تا نشان دهد؛ نگاههای سیاه و سفیدی را بر نمیتابد.
ششماه از سال گذشت، خبری از دستاوردهای هیچکدام از سفرهای مسئولان به کاشمر اعلام نشد. در آن ایام، فرماندار همچنان به پلاک قرمزهایی که هنوز کسی حریفشان نشده و در خارج از وقت اداری حتی با خانوادهشان به تفریح میپرداختند و در سطح شهر رفتوآمد میکردند، هشدار میداد. از سویی امامجمعه تازهنفس، بازدیدهای خود از واحدهای تولیدی ورشکسته را آغاز کرد. ناتوانی رئیس اتاق اصناف در مدیریت صنوف هم بهقدری شدت یافت که صدای بسیاری از مسئولین را درآورد.
دهم آذرماه فرا رسید و نماینده کاشمر، خوشحال از میزبانی رئیسمجلس در منطقه بود. گویی پس از سالها نیامدن یک مسئول ردهبالای کشوری به منطقه، فتحالفتوح صورت گرفته بود. با این حال دستاورد سفر قالیباف هنوز هم مشخص نیست؛ شاید تنها حرف قابل قبولی که رئیسمجلس در آن مراسم به زبان آورد، این بود که «در بخش اقتصادی کارنامه قابل قبولی ندارند». البته ناگفته نماند؛ ـ به نقل از نماینده مردم کاشمرـ او در این سفر برای تخصیص اعتبار به جاده مرگ هم قول داده بود.
مشکلات پر شمار، همچنان لاینحل ماند!
بهرغم اینکه بهروزهای پایانی سال نزدیک شدیم اما همچنان سوژههای مختلفی در باب مشکلات منطقه، تخلفات مسئولان و… بر روی میز هیئت تحریریه نشریه آوایکاشمر قرار داشت. آرسنیک آب کوهسرخ یکی از همین پروندههایی بود که مسئولان در برابر این گزارشها، نتوانسته بودند نبودِ آن در آب شرب مردم این منطقه را به اثبات برسانند. به دلیل برداشتهای بیرویه آب و مواجهه با بحران کمآبی خبرهایی میرسید که زیرپای کاشمریها هر روز خالیتر میشود، کارشناسان مدعی شدند، تا 20 سال آینده به دلیل شدت فرونشست زمین، کاشمر به تاریخ خواهد پیوست. از سویی همچنان شاهد احداث استخرهای ذخیره آب حتی توسط برخی دولتیها بودیم. ویلانشینان کلاتهبزی، همچنان در حمایت کامل قرار داشتند و از سویی لودرها در روستاهای مختلف به تخریب ساختوسازهای غیرمجاز میپرداختند. البته تخریبهای دیماه در یکی از روستا کمی متفاوتتر شد. این بار از قضا ویلایی تخریب شد که صاحبش پیشتر مدافع انجام این دست اقدامات بود و این بار با تمام توان برعلیه عاملین تخریب، اقدام کرد.
مسئولان کشوری همچنان در رفتوآمد بودند و این آمدن و رفتنها جز بر جای گذاشتن هزینه و البته ایجاد زمینه تبلیغاتی، سودی برای منطقه نداشت! معاون رئیسجمهور در سفرش به منطقه بیتوجه به آنچه بهعنوان مشکلات بیان میشد، تنها به دفاع از عملکرد دولت پرداخت. همین روزها بود که استاندار خراسان یکی پس از دیگری، شروع به تغییر فرمانداران نمود، گویا در این تغییرات مهم نبود افراد به کار گرفته چه توانایی و چه کارنامهای داشتند بلکه هدف فقط تغییر وضعیت به نفع خودیها بود.
کاشمر روزهای پایانی سال1400 را در حالی با بیست و دومین فرماندار سپری کرد که فرماندار جدید توجه به مسائل اقتصادی و رفع مشکلات مردم را همانند 21 فرماندار دیگر جزء اولویتهای خود عنوان کرد که واکاوی و بررسی کارنامه او نیاز به زمان دارد.
با این حال سال 1400 با تمام خوشیها و تلخیهایش در حال رسیدن به ایستگاه پایانی است. امید میرود؛ در سایه اتفاقهای مهمی که امسال روی داد، عاقبتبهخیری برای همه در پی داشته باشد.
آوایکاشمر با آرزوی سالی خوش، از همه مخاطبان که در این 12 ماه، شمارگان متعدد این نشریه را تهیه و ما را همراهی نمودند، قدردانی کرده و سالی خوب برای همه عزیزان آرزو دارد.