اگر عید ولادت پیامبر اسلام(ص) بزرگترین عید برای مسلمین است، باید بگوییم نیمه شعبان بزرگترین عید است برای تمام بشرو جهان. چرا که وقتی ظهور کند تمام بشریت را از انحطاط بیرون میآورد. یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً و زمین را پس از آنکه ظلم و جور فرا گرفته پر از عدل و داد مینماید و ستمگران را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان زمین مینماید. جهان را از دغلبازان و فتنهانگیزان پاک مینماید، حکومت عدل الهی را در سراسر گیتی گسترش میدهد و پرچم عدالت و رحمت خداوند را بر زمین افراشته مینماید. کاخهای ظلم و ستم ویران و آنچه غایت بعثت انبیاء بوده، تحقق مییابد و برکات خداوند بر زمین نازل میشود.
دوازدهمین حبت خدا و امام عصر(عج) در نیمه شعبان سال 255 هجری در شهر سامرا دیده به جهان گشود. پدرش امام یازدهم امام حسن عسکری(ع) و مادر گرامیش نرجس خاتون(س). حضرت حجت(ع) دو دوره غیبت دارند غیبت صغری و غیبت کبری. از سال260 هجری تا سال 329 هجری یعنی حدود 69 سال دوران “غیبت صغری” است که ارتباط شیعیان با امام بهکلی قطع نبود، آنان از طریق نواب خاص با حضرت در تماس بودند. نایبان خاص حضرت مهدی(عج) در دوران غیبت صغری چهارنفر بودند، اول ابوعمروعثمان بن سعید عمری که حدود پنجسال نیابت و نفر دوم محمدبن عثمان سعیدعمری به مدت 40 سال عهدهدار نیابت امام بود و نفر سوم ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی که مدت 21 سال نیابت کرد و نفر چهارم ابوالحسن علیبنمحمد سمری که حدود سه سال نیابت امام(ع) را عهدهدار بود و با درگذشت چهارمین نائب خاص امام در سال 329 هجری، دوران “غیبت کبری” آغاز گردید که تا به امروز مدت هزار و 114 سال میباشد. در دوره غیبت کبری علمای واجد شرایط از سوی امام زمان(عج) نیابت عامه دارند.
*علت غیبت امام زمان(عج)
مسئله غیبت امام(ع) را میتوان از رازهای غیبی خداوند دانست که آگاهی بر حقیقت و اسرار آن فراتر از توان و ظرفیت فکر بشری است ولی با استناد به براهین عقلی و نقلی میتوانیم به چند علل اشاره کنیم.
شکی نیست که رهبری پیشوایان الهی بهمنظور هدایت مردم به سر منزل کمال، در صورتی میسر است که آنها آمادگی بهرهبرداری از این هدایت الهی را داشته باشند، اگر چنین زمینه مساعدی در مردم وجود نداشته باشد؛ حضور پیشوایان آسمانی در بین آنها ثمری نخواهد داشت.
فشارهای خلفا جور بهویژه از زمان امام جواد(ع) به بعد بر امامان فوقالعاده بود و محدودیتهایی که برقرار گردید باعث شد فعالیت امام یازدهم و دوازدهم را به حداقل رساند و زمینه بهرهمندی از هدایتهای امامان در جامعه وجود نداشت از اینرو حکمت الهی اقتضاء کرد امام دوازدهم از نظرها غایب باشد تا زمانی که آمادگی لازم در جامعه به وجود آید که این یکی از رموز اساسی غیبت است و در روایات در زمینه علل و اسباب غیبت روی سه موضوع تکیه شده است.
الف) آزمایش مردم که در اثر غیبت حضرت مهدی(عج)، مردم آزمایش میشوند. گروهی که ایمان استواری ندارند دستخوش شک و تردید میگردند و آنها که ایمان در اعماق قلبشان ریشه دوانیده به سبب انتظار ظهور آن حضرت و ایستادگی در برابر مشکلات پختهتر و شایستهتر میگردند و به درجات بلندی از اجر و پاداش الهی نائل میشوند.
ب) حفظ جان امام؛ که اگر امام زمان(عج) از همان آغاز زندگی در میان مردم ظاهر میشد او را میکشند و به انجام مأموریت الهی و اهداف بلند اصلاحی خود، موفق نمیگردید.
ج) آزادی از یوغ بیعت با طاغوتهای زمان. امام دوازدهم هیچ رژیمی را حتی از روی تقیه به رسمیت نشناخته و نمیشناسد. او مأمور به تقیه از هیچ حاکم و سلطانی نیست و تحت حکومت هیچ ستمگری در نیامده و در نخواهد آمد و طبق وظیفه خود عمل میکند و دین خدا را بهطور کامل و بیهیچ پردهپوشی و بیم و ملاحظهای اجرا میکند بنابراین جای هیچ عهد و میثاق و بیعت با کسی و مراعات و ملاحظهای نسبت به دیگران باقی نمیماند.
*خورشید پشت ابر
در روایات نحوه بهرهمندی انسانها از وجود امام زمان(عج) در عصر غیبت به بهرهمندی از خورشید پشت ابر تشبیه شده است، همانگونه که مردم از نور و گرمای خورشید هنگامیکه پشت ابر است به کلی محروم نیستند از نور وجود و معنویت خورشید ولایت نیز به کلی محروم نمیباشند.
وانگهی پنهان شدن خورشید از ناحیه خورشید نیست بلکه به دلیل ابر است که بین دیدگان انسانها و خورشید فاصله میافتد، غیبت امام عصر(عج) نیز از ناحیه او نیست بلکه موانعی در کار است که وجود قدرتهای جائر از یک سوی و عدم آمادگی روحی و فکری تودههای مردم از سوی دیگر در آن دخیل میباشد.
گرچه نباید در اثر طولانی شدن غیبت امام عصر ارواحنا فدا از ظهور او مأیوس گردید، بلکه باید با امید به ظهور او خود را برای بهرهمند شدن از نور وجودش بهطور کامل آماده ساخت.
*وظایف مؤمنان در عصر غیبت
مهمترین وظیفه ما این است بکوشیم تا کاریی که برخلاف رضای امام زمان(عج) است از ما سر نزند و پیوسته در فکر این باشیم که گفتار و رفتار ما مورد رضایت و تأیید آن حضرت باشد و چون رضای آن حضرت چیزی جز رضای خدا نیست و رضای خدا در انجام تکالیف دینی است پس مهمترین وظیفه ما عمل به تکالیف دینی است.
انتظار فرج آن حضرت نیز از وظایف مؤمن است. رسول خدا(ص) انتظار فرج آن حضرت را عبادت شمرد (الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَج). دعا برای تعجیل ظهور و دعا برای حفظ وجود مبارک آن حضرت (اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.) نیز وظیفه ماست همچنین صدقه دادن برای حفظ وجود مبارک امام عصر(عج).
علاوه بر این وظیفه ما استمداد و استغاثه به آن حضرت در شدائد و ناملایمات و فتنهها و شبهههاست. زیرا ائمه طاهرین نسبت به دوستان و شیعیان خود عنایت خاصی دارند و ناگواریهای آنها را تحمل نمیکنند. چنانکه از امیرالمومنین(ع) روایت شد؛ هرگاه مرد یا زن مؤمنی بیمار و اندوهگین شود ما نیز به سبب او اندوهگین میشویم و هرگاه برای رفع گرفتاری خود دعا کند ما آمین گوییم و هرگاه او ساکت باشد، ما برای دعا میکنیم. امید است که انشاالله خداوند ما را در زمره سربازان و یاران امام عصر(عج) قرار دهد.
زد و دیده خون فشانم، زغمت شب جدایی
همه روزگارم این شد که بگویمت کجایی؟
به خدا دلم شکسته، سر راه تو نشسته
به من غریب وخسته بنما تو یک نگاهی
تو که یار بی کسانی، تو که صاحب الزمانی
بده بر گدا امانی، تو که خوب و مهربانی