• امروز : پنجشنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 21 November - 2024
پارس وی دی اس
10

ما و تهاجم روسیه به اوکراین

  • کد خبر : 6434
  • ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۹:۲۸
ما و تهاجم روسیه به اوکراین
صدای خاوران- اصولگرایان، کشورهای غربی را متهم به تنها گذاشتن اوکراین در برابر نیروهای متجاوز می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که کشورهای دموکرات غربی غیرقابل اعتماد و جفا کارند و پشت متحدان خود را به هنگام خطر خالی کرده و نتیجه می‌گیرند حکومت دیکتاتوری بهتر است، زیرا با تمام وجود از متحدان خود دفاع می‌کند. اصولگرایان همچنین ولادیمیر زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین را دلقک خطاب کرده و اعلام می‌کنند؛

سرانجام پس از ماه‌ها گمانه‌زنی و به‌رغم تکذیب‌های مکرر پوتین مبنی بر این‌که روسیه قصد حمله به اوکراین ندارد، بامداد پنجشنبه پنجم اسفند، ولادیمیر پوتین فرمان حمله نظامی همه جانبه به اوکراین را صادر و این کشور بی‌دفاع را زیر ضربات سهمگین موشک و بمباران هوایی قرار داد، رويه‌اي كه قبلاً نيز روسيه بارها به آن متوسل شده است. به‌عنوان‌ مثال، در سال 2008، لشکرکشی روس‌ها به اوستیای جنوبی در گرجستان، موجب پیروزی استقلال‌طلبان این منطقه از گرجستان شد و سرنگونی میخائیل ساکایشویلی رهبر طرفدار غرب در گرجستان را تسهیل کرد.

تردیدی نیست که این حمله ولو به بهانه احتمال تهدید امنیتی علیه روسیه، به‌هیچ‌وجه توجیه حقوقی و انسانی ندارد، چرا که صاحبان قدرت نظامی حق ندارند از توان نظامی خود علیه همسایگان و کشورهای دیگر برای پیش‌برد مقاصد سیاسی و امنیتی خویش استفاده کنند. اما متأسفانه پوتین، در سال‌های اخیر مکرر از نیروی نظامی خود در کشورهای همسایه استفاده کرده است و پیشینه اَبَرقدرتی شوروی را مستمسکی برای اراده نظامی در حوزه نفوذ آن قرار داده است. ضمن آن‌که روسیه در حالی به اوکراین حمله نمود که در سال 1994 در معاهدۀ بوداپست در کنار انگلیس و آمریکا تعهد کرد هرگز به اوکراین حمله نکند و حتی از آن دفاع نماید و اوکراین هم سلاح‌های هسته‌ای خود را در همان توافق بوداپست در اعتماد به روسیه تحویل آن کشور داد، اگرچه کنترل بسیاری از این تجهیزات و امکان عملیاتی کردن آن‌ها در اختیار روسیه بود.

*چرا روسیه به اوکراین حمله کرد؟

تحولات اخیر اوکراین یک ماجرای ریشه‌دار است و ریشه آن نیز به این باز می‌گردد که اولاً پوتین معتقد است رهبر ملتی است که در نتیجه‌ی یک رویداد تلخ به چند دسته تقسیم‌ شده است. لذا روس‌ها اوکراین را از خودشان می‌دانند و می‌گویند که۸۰ درصد آن‌ها به زبان روسی تکلم می‌کنند، اکثرشان از نظر مذهبی اُرتدکس هستند و قرابت‌های مختلط و فامیلی‌های بسیاری بین روس‌ها و اوکراینی‌ها وجود دارد. نکته دوم این‌که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی که به ۱۵کشور تبدیل شد و اوکراین نیز یکی از آن کشورهاست، کشورهای جداشده از اتحاد جماهیرشوروی به سمت غربی‌شدن رفتند و بعضی از آنها و نیز برخی کشورهای بلوک شرق، عضو ناتو شدند و‌ روسیه همواره آن‌ها را برای خود تهدید تلقی می‌کرد. عضویت اوکراین در ناتو هم به این معناست که ناتو کاملاً همسایه روسیه خواهد شد و تا مرزهای روسیه پیش خواهد آمد.

کارشناسان معتقدند؛ رئیس‌جمهور روسیه با حمله نظامی به اوکراین، اهداف متعددی را دنبال می‌کند که دور ساختن خطر ناتو از کشورش فقط یکی از آنهاست زیرا این هدف را می‌توانست بدون حمله نظامی و وارد ساختن این‌ همه خسارت جانی و مالی و روحی به ملت اوکراین محقق سازد، ولی پوتین اهداف دیگری را نیز دنبال می کند که، بازگشت به امپراطوری روس، نشان دادن اقتدار به اجزاء سابق شوروی، در دست گرفتن نبض اقتصاد منطقه، در اختیار گرفتن شاغول سیاست خاورمیانه و احیاء مرکزیت اردوگاه شرق برای روسیه، از جمله اهداف ولادیمیر پوتین هستند. پوتین قصد دارد مرزهای روسیه را تا حد ممکن به مرزهای شوروی سابق برساند و در این راستا، قبلاً بخش‌هایی از گرجستان و اوکراین را در سال‌های 2008 و 2014 تصرف کرده و امروز نوبت باقیمانده اوکراین است.

*جنگ اوکراین و موضع‌گیری جریانات سیاسی ایران

با آغاز تجاوز روسیه به خاک اوکراین، یک فضای دوقطبی دیگری در کشور ما شکل گرفت که در یک سو “اصولگرایان” در حاکمیت و دولت به دنبال حمایت از روسیه و تطهیر چهره پوتین در این لشکرکشی هستند، اما در مقابل، “اصلاح‌طلبان” همراه با مردم جامعه، مخالفت خود را با تجاوز پوتین به خاک اوکراین بیان داشتند. به عبارت دیگر، قاطبه اصولگرایان پشت روسیه درآمدند اما اصلاح‌طلبان ترجیح دادند جنگ را محکوم و سیاست خارجی دولت را نقد نمایند.

با آغاز حملۀ روسیه به اوکراین، اصول‌گرایان تندرو از این اتفاق ابراز شادمانی نمودند و صدا و سیما هم به جای استفاده از واژه حمله یا تجاوز، از اصطلاح «عملیات ویژه» استفاده نمود. به قول مهدی نصیری که سابقه مدیرمسئولی هفته‌نامه صبح و روزنامه کیهان را در کارنامه دارد: «در حالی که حمله تزار جدید روس ولادیمیر پوتین به اوکراین و اشغال این کشور که نقض همه ارزش‌های انسانی و دینی و قوانین بین‌المللی است، جهان را متعجب و نگران کرده است، قند در دل برخی نیروهای موسوم به انقلابی و ارزشی آب شده و نه انگار که پای یک تجاوز و اشغالگری و ریختن خون انسان‌های بی‌گناه و تخریب زیرساخت‌های اقتصادی یک ملت در میان است و به حکم آیین و انسانیت و شرافت حداقل باید این اقدام را تقبیح و متجاوز را محکوم کرد. انقلابیون و ارزشی‌ها گویا کمترین اطلاعی هم از این امر ندارند که این تجاوز و اشغالگری را روزی همین روس‌ها نسبت به خاک ایران داشته‌اند و مناطق گرجستان، آذربایجان و ارمنستان را از ایران جدا و منضم به خاک خود کردند و همچنان در طمع اشغال گیلان و آذربایجان و کردستان هم بودند که موفق نشدند.»

اصولگرایان، کشورهای غربی را متهم به تنها گذاشتن اوکراین در برابر نیروهای متجاوز می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که کشورهای دموکرات غربی غیرقابل اعتماد و جفا کارند و پشت متحدان خود را به هنگام خطر خالی کرده و نتیجه می‌گیرند حکومت دیکتاتوری بهتر است، زیرا با تمام وجود از متحدان خود دفاع می‌کند. اصولگرایان همچنین ولادیمیر زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین را دلقک خطاب کرده و اعلام می‌کنند؛ وی هیچ پشتوانه مردمی ندارد، در حالی که وی در انتخابات ۲۰۱۹ریاست‌جمهوری کشورش در رقابت با ۳۸ نامزد دیگر، بیش از70 درصد از آرای شرکت‌کنندگان در انتخابات با نرخ مشارکت ۶۳ درصدی را کسب و رئیس‌جمهور اوکراین شده است. این جریان سیاسی، همچنین مردم اوکراین را افراد ضعیفی معرفی می‌کنند که به اندازه یک مَترسَک هم مقاومت نکرده‌اند، در حالی که اوكرايني‌ها در لوهانسك با دست خالي جلوي خودروهاي روس‌ها را سد كرده و ارتش روسيه باور نمی‌کرد اين‌طور با مقاومت اوكرايني‌ها مواجه شود. روزنامه کیهان هم مردم اوکراین را متهم به همكاري با هیتلر كرد و نوشت: وقتی هیتلر به روسیه لشکر کشید، بخشی از اوکراینی‌ها با ارتش نازی همدست شدند و تعداد زیادی از هموطنان خود را به طرز فجیعی کشتند. در مجموع، اصولگرایان در این ماجرا طرف روسیه را گرفتند. حسین شریعتمداری می‌گوید: «با هرجنگی که مردم در آن کشته شوند مخالفیم، اما در حمله به اوکراین حق با پوتین است!»

عبدالرضا داوری از اصولگریانی که به‌تازگی از حلقه احمدی‌نژادی‌ها طرد شده نیز در این میانه طرف روسیه را گرفته و نوشته: بدون تردید از بزرگ‌مردی چون پوتین که برای نخستین بار پس از جنگ سرد، هژمونی ناتو را لگدمال کرده و نیروهای ضدگلوبالیسم را در سراسر جهان نمایندگی می‌کند، حمایت می‌کنم.» روزنامه اصولگرای جوان هم نوشت: «کسانی که با جنگ روسیه علیه اوکراین مخالفند، فتنه گران 88 هستند.»

اما اصلاح‌طلبان همراه با افکارعمومی جامعه، تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم کردند. زیرا روسیه آشکارا مرتکب نقض حاکمیت اوکراین شده و اشغال نظامی یک کشور کاملاً برخلاف قوانین بین‌المللی، موازین اخلاقی و ضوابط شرعی است و معتقدند؛ راه صحیح، پیگیری مسأله از مجرای سیاسی و گفتگوهای مسکو ـ کی‌یف است. اصلاح‌طلبان اعلام می‌کنند؛ نباید فراموش کنیم روس‌ها در غیرقابل اعتماد بودن اگر بدتر از آمریکائی‌ها نباشند، بهتر از آنها نیستند.

در همین ارتباط، علی مطهری هم رسانه ملی را مورد نقد قرار داده و در توییتی نوشت: «‏ایران برای آن‌که استقلال خود را نشان بدهد، باید تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم کند. فعلاً که صداوسیما اخبار را مانند یکی از مستعمرات روسیه گزارش می‌کند. جداشدن گرجستان و آذربایجان و ارمنستان از ایران توسط روسیه و حمایت شوروی از صدام در حمله به ایران را همواره به یاد داشته باشیم.»

*جنگ اوکراین و مذاکرات هسته‌ای

از آنجا که همزمان با حمله روسیه به اوکراین، مذاکرات هسته‌ای هم در جریان است، برخی تحلیلگران بر این عقیده‌اند که بحران اوکراین بر این موضوع می‌تواند تأثیرگذار باشد. عبدالرضا فرجی‌راد تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک در این خصوص می‌گوید: تداوم و تشدید بحران اوکراین می‌تواند آثار و تبعات مخرّبی بر مذاکرات وین داشته باشد، اما به طور قطع و صددرصدی نمی‌توان عنوان کرد که جنگ اوکراین عملاً باعث شکست و بُن‌بست مذاکرات وین خواهد شد. به خصوص آن‌که اکنون طرف‌های مذاکره کننده در وین بیش از هر زمان دیگری به مراحل پایانی مذاکرات و حصول توافق نزدیک شده‌اند.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم هم می‌گوید: من بارها عنوان کرده‌ام کاش زودتر از اینها مذاکرات وین به نتیجه می‌رسید تا امروز نگران وقوع جنگ در اوکراین و تاثیرات مخرّب آن بر مسائل مختلف به خصوص مذاکرات هسته‌ای نبودیم. چون با آغاز جنگ در اوکراین، روسیه برای موازنه‌سازی علاوه بر ورود به خاک اوکراین تمام برگ‌های دیگر منجمله پرونده مذاکرات هسته‌ای در وین را هم در راستای منافع خود به کار خواهد گرفت تا این موازنه‌سازی انجام شود.

در تأیید همین سخن فلاحت‌پیشه، اخیراً اعلام شد که روس‌ها تعارف را کنار گذاشته‌ و آشکارا برای احیای برجام از آمریکا ضمانت خواسته‌ا‌‌ند و سرگئی لاوروف، وزیرخارجه روسیه گفته است: «از ایالات متحده تضمین‌های کتبی می‌خواهیم که تحریم‌ها علیه روسیه آسیبی به همکاری‌های روسیه و ایران وارد نکند.»

*فرصت بحران اوکراین برای جمهوری‌اسلامی

براي ديپلماسي جمهوري‌اسلامي ايران كه اين روزها مشغول مذاكرات احياي برجام در وين است، بحران اوكراين مي‌تواند يك “فرصت” باشد زیرا اين بحران، شكاف ميان روسيه و غرب را تشديد كرده و اكنون جمهوري‌اسلامي ايران بهتر مي‌تواند از اين شكاف به نفع خود در مذاكرات استفاده كرده و بيشتر از حمايت روسيه و چين برخوردار شود. همچنین از آنجا كه در حال‌ حاضر دغدغه اصلي طرف‌های غربی، بحران اوكراين است، جمهوري‌اسلامي مي‌تواند از شرايط به وجود آمده براي پاك كردن پرانتزهاي باقي‌مانده در مذاكرات و اتمام آن در كوتاه‌ترين زمان ممكن استفاده نمايد، چراكه نگاهی به تاريخ سياست خارجي غرب به‌ويژه آمريكا، بيانگر اين است كه اين كشور و متحدين آن به‌ندرت خود را همزمان درگير دو بحران خارجي مي‌كنند. علاوه بر این، بحران اکراین و درگير شدن آمريكا در آن، سبب كاهش توجه آمريكا به موضوع تحريم‌هاي ايران گرديده و اين فرصت را در اختيار جمهوري‌اسلامي قرار داده تا با توجه به اختلال ايجادشده در بازار انرژي و نياز جامعه جهاني به نفت، با فراغ بال بيشتري اقدام به صادرات نفت و بازپس‌گیری جایگاه و مشتریان خود گام بردارد، همان کاری که روسیه در سال‌های تحریم ایران انجام داده است.

*در پایان

زماني كه بحث تجاوز و اشغال به ميان مي‌آيد، شايد هيچ كشوري به اندازه ايران و هيچ ملتي مانند ايرانيان، درك نكنند كه معني و مفهوم تجاوز و اشغال چيست. روح و روان ملت ایران با نفرت و انزجار از اشغالگري عجين شده كه با حمله روسيه به اوكراين، بار ديگر يكي از زخم‌هاي مهم تاريخ معاصر كشورمان سر باز كرد و ناخودآگاه جمع بسياري از ايرانيان، خاطرات تلخ تجاوزات روسیه به ایران را مرور كردند. زیرا سابقه تاريخي مناسبات ارتباطي ايران با روسيه نشان مي‌دهد كه روسيه در دو مرحله به ايران تجاوز كرده و در قالب قراردادهاي ننگين تركمانچاي و گلستان، بخش قابل توجهي از مناطق ايران را از سرزمين اصلي جدا كرده است. بنابراین، مردم ما زخم خورده اعمال و سیاست‌های دیروز و امروز روسیه بوده و هستند و روس‌ها هم، پس از جدا کردن قفقاز از ایران، نه تنها گامی در جهت کاهش این نفرت برنداشتند بلکه با عملکرد خود بر دامنه آن افزودند. از جمله رفتار خصمانه روس‌ها علیه مردم ایران در جریان مشروطیت، تلاش روس‌ها برای تجزیه ایران در جنگ اول و دوم جهانی، کمک به صدام در دروان جنگ تحمیلی، همراهی در صدور قطعنامه‌ها علیه ایران در موضوع هسته‌ای، بدقولی در تحویل نیروگاه بوشهر، تأخیر در تحویل اس300ها و در آخرین مورد، در نحوه استقبال از رئیس‍‌مجلس و رئیس‌جمهوری ایران تحقیری ملی نسبت به ایرانیان به نمایش گذاشتند که زخم و نفرت نسبت به روس‌ها در ایران عمیق‌تر از هر زمانی شده است.

اکنون نیز ولادیمیر  پوتین با حمله به اوکراین جنگی را علیه صلح جهانی آغاز کرده که پایانش با او نیست و افکارعمومی و جبهه سیاسی دولت‌ها به شدت علیه روسیه است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز با اکثریت قاطع، رأی به محکومیت حمله روسیه به اوکراین داد و ۱۴۱ کشور از ۱۹۳ عضو سازمان ملل این حمله را محکوم کردند و جمهوری‌اسلامی هم به قطعنامه محکومیت حمله روسیه به اوکراین به همراه ۳۴ کشور دیگر رأی ممتنع داد. ضمن این‌که فقط چهار کشور اریتره، سوریه، کره‌شمالی و بلاروس موافق این حمله بودند. ناظران، این رأی‌گیری در مجمع عمومی سازمان ملل را تصویری از فضای جهانی و برخورد جهانیان در مواجهه با جنگ اوکراین می‌دانند.

همچنین، ماجرای روسیه درس‌های فراوانی داشت. در این جنگ مشخص شد نه تنها تضمین‌های غرب، که تضمین‌های روسیه نیز قابل اعتماد نیست، اما این به معنی نادیده گرفتن موازنه در رابطه با این دو نمی‌باشد. روسیه علیرغم وسعت سرزمینی و ظرفیت‌های بالقوه و توان نظامی، اکنون مقهور عدم توازن اقتصادی، انزوا و وجهه ناخوشایند در عرصه بین‌المللی است و این مسأله بیش از هرچیز ذهن ما را متوجه استقلال در سیاست خارجی، در نظر گرفتن عامل توسعه اقتصادی و سیاسی و موازنه در رابطه با قدرت‌ها می‌کند. 

لینک کوتاه : https://sedayekhavaran.ir/?p=6434
  • نویسنده : علی محمد خزاعی
  • منبع : صدای خاوران
پارس وی دی اس

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.