مدتی پیش یکی از همکاران، گروهی مجازی جهت گفتوگو در مورد مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تشکیل داده و اجازه خواست که مرا هم جزو مدیران گروه مذکور قرار دهد پاسخ دادم مشکلی نیست ولی با توجه به مشغلهای که دارم مدیری کمکار و غیرمفید خواهم بود!
با این وجود بنده یکی از مدیران آن گروه شدم و گاهوبیگاه مباحث مطرح شده را مرور میکردم شبی یکی از اعضا پیام داد که فردی از طرفهای مباحثه که بهقولمعروف در بحث با وی کم آورده و از قضا جزو مدیران گروه است محدوش کرده من هم بلافاصله این محدودیت را برداشتم پس از مدتی یکی دیگر تماس گرفت و همین مطلب را بیان کرد، مشکل وی را هم برطرف کردم با شدت گرفتن مباحث این امر چند بار تکرار شد و بنده نیز فقط مسئولیت رفع محدودیت را بر عهده داشتم و سرانجام خوابیدم، روز بعد با مراجعه به گروه مذکور متوجه شدم که از مدیریت عزل شدهام!
آن روز با خود اندیشیدم که بسیاری از ما در زندگی روزمره به همین شکل عمل میکنیم یعنی هرجا که قدرت در اختیارمان است بدون توجه به نظر و خواست زیرمجموعه آنگونه که خود میپسندیم عمل مینماییم.
پدر یا مادری که در خانواده اختیار تام دارد، دانشآموزی که نماینده کلاس است، آنکه در نانوایی به مردم نان میدهد، منشی پزشکی که نوبتدهی مراجعان را بر عهده دارد، مدیر دفتر یک مسئول، آنکه بلیط اتوبوس، قطار و هواپیما میفروشد، روستایی کمسوادی که مسئول توزیع اقلام موردنیاز مردم است و… در اغلب موارد طبق میل و سلیقه خود عمل کرده و نظر و خواست طرفهای مقابل را کمتر موردتوجه قرار میدهند و جالب اینجاست که همهی این افراد جایی که عملی خلاف خواست خود میبینند فریاد برمیآورند و اعتراض میکنند!
واقعیت این است که مسئولیت امور کشور در دست افرادی است که در همین فضا و با همین فرهنگ پرورش یافتهاند پس نمیتوان از آنها انتظار داشت که عملکرد متفاوتی داشته باشند.
ناگفته پیداست صدها هکتار جو اگر مدتها در انبار نگهداری شوند تبدیل به گندم نخواهند شد و با این حساب اگر شخصی برآیند افکار تعداد زیادی از مردم با این سلیقه و فرهنگ باشد باز هم به شیوهی آنان عمل خواهد کرد و نمیتوان بهصرف برگزیده بودن، از او انتظار عملکردی متفاوت داشت!
نتیجه آنکه: اگر عملی را ناپسند میشماریم در محدوده اختیارات خویش از انجام آن خودداری نموده و برعکس چنانچه روشی را مفید میشماریم خود در اجرای آن پیشقدم شویم. تغییر از مجموعههای کوچک آغاز و به کل جامعه سرایت پیدا میکند پس اگر خواهان اصلاح هستیم نخست از خود شروع کنیم.