در این هشتروز هفته که شدت زلزله در ترکیه و سوریه و برجای گذاشتن خسارات سنگین و رفتن چندین هزار نفر به کام مرگ، ما را از مصیبت زلزله خوی دور کرد، یاغیگری سکه در بازار ادامه یافت و پرواز دلار به نزدیک 50 هزار تومان را هم تجربه کردیم و با این اتفاقات باورمان شد؛ “فنر اقتصاد مملکت گل و بلبلمان در رفته است“، اما گویا هنوز مسئولان این قضیه را باور نکردهاند! با این حال به قدر مجال این ستون به مسائل ریز و درشت در این هشتروز هفته میپردازیم.
موج تورم جدید در راه است!
این روزها قیمت سکه امامی در قیاس با پارسال، بیش از۱۰۰درصد افزایش پیدا کرد، اما چرا راه دوری برویم؟ افزایش قیمت سکه امامی نسبت به همین یکماه پیش هم چشمگیر است و شاهد رشد تقریبا ۲۵درصدی ارزش آن در خرید و فروشهای بازار نسبت به دیماه امسال هستیم. شرایط به گونهای است که پیشبینیها حکایت از این دارد؛ موج تورمی جدیدی در راه است که میتواند شاخص قیمتها در بخش خوراکی را که در ماه گذشته به۷۰ درصد رسیده بود، از این هم بالاتر ببرد. این اوضاع بیسر و سامان اقتصادی باعث شده صدای اصولگرایان هم درآید به طوریکه یک فعال اصولگرا به رئیس دولت سیزدهم در جملاتی تلخند گفت؛ دو سه ماه سوئیچ قطار پیشرفت را بدهید به دولت غربگرای اشرافی ناکارآمد حسن روحانی (که حقوق وزیرانش نصف دولت شما بود) تا دلار را به۳۰ تومان، مرغ را به ۳۴ تومان، گوشت را به۱۸۰ تومان برگرداند. بعدش شما فرصت دارید قیمتها را ۳ برابر کنید و همچنان بگویید تورم را نصف کردید.
دراین گیر و دار گرانی و تورم، یاد سخنان سخنگوی وزارت صمت افتادم که یک ماه و نیم پیش، از عرضه یکمیلیون خودرو در ششماه آینده خبر داد و هشدار داد؛ تا کسی خودرو را برای ارزش پول نخرد و خیلیها اینک مغموم و دل شکستهاند که اگر همان روز که ایشان توییت زد یک پژو ٢٠٧ اتوماتیک میخریدند، تاکنون بیش از ۱۰۰میلیون تومان سود کرده بودند و این رقم حقوق یکسال و نیم یک کارگر است، البته اگر طبق قانون کار حقوق دریافت کند. در چنین شرایطی دولتمردان و دستگاههای مسئول به یک تماشاچی منفعل تبدیل شدهاند که نهتنها خاصیت مدیریتی خود را از دست داده بلکه همچون یک ماشین امضا برای توجیه گرانیها عمل میکنند. این روزها اقتصاد ایران به قدری ونزویلایی است که در خود ونزوئلا اینطور نیست!!
دستاورد بزرگ سفر رئیسی به چین، بیهیچ پروژهای
در این اوضاع و احوال در حالیکه اخیراً سندی دولتی در فضای مجازی منتشر شد که در آن مسئولین جمهوریاسلامی از کمکاری چین و روسیه در همکاریهای اقتصادی گلایه کرده بودند. سایت دولت سفر رئیسجمهور به چین را یک دستاورد بزرگ اقتصادی نامید. البته از هیچ پروژه یا طرح مشخصی در ایران که چینیها مایل به سرمایهگذاری در آن باشند، نام نبرد. بد نیست بدانید چینیها علیرغم وعدههایشان حاضر به سرمایهگذاری در پروژه مکران و بندر چابهار نشدند و بند گوادر پاکستان را جایگزین آن کردند. در این خصوص یک عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران گفت: «سفر رئیسی به چین بدون احیای برجام جنبه نمایشی دارد». بسیاری از کارشناسان مدعی شدهاند؛ بعید است انبوه تفاهمنامهها، سندهای همکاری چین و وعدههای که پیش از این نیز داده شده، بدون توافق برجام و لغو تحریمهای ایالات متحده، به مرحله اجرا و تزریق واقعی ارقام درشت سرمایه برسد.
جالبتر اینکه این روزها خبرهایی از ضربه سنگین «پوتین» به اقتصاد ایران با فروش نفت ارزانتر به پکن هم شنیدهایم و خبرگزاری دولت در بخشی از گزارش خود درباره مناسبات ایران و چین، خبر داده روسیه با فروش نفت ارزانتر از ایران به پکن، بازار چین را از دست کشورمان «خارج» کرده است. در این میان کمیسیون تلفیق مجلس شورایاسلامی هم دست رد به سینه محیط زیست زد و نهتنها تخصیص ۲۰درصدی عوارض آلایندگی را افزایش نداد، بلکه بند مربوط به اختصاص عوارض آلایندگی به سازمان محیطزیست را بهطور کلی حذف کرد، تا همین مبلغ نیز در اختیار سازمان قرار نگیرد.
تا هشت روز هفته بعدی خدانگهدار.