روزنهای برای بازگشت به اخلاق
به قلم زهره احمدی
پیامبر گرامی اسلام که خدای متعال در قرآن کریم آن حضرت را با “و انک لعلی خلق عظیم“ میستاید از اینروست که توانست بااخلاق بیمانند خود و مدارا با مردم، سنگدلترین افراد جامعه را جذب کند و از آنها انسانهای موحد و باایمانی بسازد که بتوانند جهان تیرهوتار آن روز را روشن نمایند و از دلسیاهیهای قرونوسطی تمدن درخشان اسلامی را شکل دهند و مشکل هدایت را فراروی بشریت برافروزند و روشن نگه دارند. حتی پیامبر فرمودند؛ «اني بعثت لاتمم مکارمالاخلاق» یعنی فلسفه بعثت به کمال رساندن اخلاق در جامعه بشری است و جامعه بدون اخلاق، جامعه جاهلی است. از آنجایی که مفسران، «اخلاق» را مجموعهای از صفات نیکو و ملازم همیشگی حق بودن، صبر، عفو، سعهيصدر، گشادهدست بودن، مدارا، تواضع و آنچه در این چارچوب قرار دارد، میدانند لذا اخلاق آنگاه جلوه واقعی خود را مییابد و میتواند پرتویی از «خُلق عظیم» باشد که در برابر بداخلاقیها فشار نامردمیها و جفاها نمایان شود.
از اینرو پیامبر اسلام به صفت «خُلق عظیم» توصیف شدند که شکسته شدن دندان، ضرب و شتمها، زخمزبانها و رانده شدن از وطن خود را تحمل کرد و با مردمی که چنین رفتارهای دور از اخلاقی را با آن حضرت داشتند با ملایمت و خوشرویی رفتار نمود. حال باید دید که با شکلگیری انقلاباسلامی و برپاشدن نظام جمهوریاسلامی که قصد بر این بود نظام بر مبنای فرهنگ و اصول و ارزشهای اسلامی استوار باشد چقدر توانستهایم، مکارم اخلاق را رواج دهیم. هرچه در ابتدای انقلاب به ارزشهای اسلامی بیشتر توجه میشد و در دوران دفاع مقدس به اوج خود رسید، اما متأسفانه در سالهای اخیر در نگهداری این گوهر گرانبها و رشد و توسعه و نهادینه کردن آنکه کار بنیادی و مهم بود غفلت شده است و پس از گذشت چهار دهه از عمر نظام اسلامی بهگونهای رفتار کردهایم که خلاف آن ثابت میشود.
امروز از عدالت سخن میگوییم ولی در فضایی که انصاف، مدارا، صبر و ملازم حق بودن وجود ندارد چگونه میتوان عدالت را محقق ساخت؟ از فرهنگ دینی سخن میگوییم اما مگر میشود بدون برخورداری از سعهصدر، عفو و گذشت را بهعنوان بخشی از پایههای این فرهنگ نهادینه کنیم. امروز از “مدینه فاضله“ دم میزنیم ولی به این سؤال پاسخ نمیدهیم که مگر میشود بدون اخلاق، مدینه فاضله بنا کرد و به آن رسید.
باید اعتراف کنیم که امروز در جامعه ما در اظهارنظرهایمان کمتر به انصاف و مدارا و حفظ حدود و حقوق دیگران توجه داشتهایم، حال آنکه بهگونهای رفتار میکنیم که از تهمت زدن دروغ گفتن و پایمال کردن حق نمیهراسیم و همه به فکر بستن بار خود هستیم و تلاش میکنیم گلیم خود را از آب بیرون بکشیم و حاضریم این کار را به قیمت غرق شدن در گرداب بیاخلاقی ادامه دهیم.
در واقع اگر میخواهیم انقلاباسلامی ما پس از عمر بیش از چهار دهه خود مروّج اخلاق باشد رسالت بزرگی در پیش داریم و باید خود به معیارهای اخلاقی پایبند باشیم و به برکت سالروز میلاد امام علی که اسوه اخلاق بود، روزنهای برای بازگشت به اخلاق ایشان باز کنیم و اجازه ندهیم در آستانه انتخابات، رقابتهای سیاسی خواسته یا ناخواسته به جنگ قدرت تبدیل شود و اخلاق را تحتالشعاع خود قرار دهد و بسیاری از سجایای اخلاقی فراموش گردد. حال آنکه باید تلاش کرد امکان همزیستی مسالمتآمیز برای رقابت سیاسی فراهم آورد. از اینرو ضروری است خود متخلق به اخلاق اسلامی باشیم و در راهی گام برداریم که پیامبر خدا پیش پای ما قرار داده است. هرچند این رسالت بزرگ را ما فقط هنگامی میتوانیم به انجام برسانیم که ملازم همیشگی حق باشیم، صبور باشیم، سعهصدر داشته باشیم، گشاده دست باشیم و اهل مدارا، انصاف و تواضع داشته باشیم و در مواجهه با دشمنان اسلام و بدخواهان نظام جمهوریاسلامی به دستور اسلام که فرمود: “اشداء علىالكفار“ عمل کنیم اما در بین خودمان اهل رحم و مهربانی و مصداق بارز «رحماء بينهم» باشیم.