توانگری نه به مالست پیش اهل کمال
که مال تا لب گورست و بعد از آن اعمال
من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال!
سعدی
بشر از ابتدای خلقت تا امروز، بعد از قرون متمادی، مجموعهای از نیازهای متنوع در زندگی ایجاد نموده است که فقدان هر یک، نقص و خسارتی را به بار میآورد. هرچند همچنان اکثریت انسانهای کره خاکی، در طبقات اولیه هرم نیازهای بشری مازلو، ماندهاند چرا که شرایط اقتصادی و سیاسی اجتماعی کشورهای مختلف، دغدغههای بشری را به تامین خوراک، پوشاک و سرپناه، تنزل داده است؛ اما فرهنگ و هنر، آموزش و ورزش و… نیازهای قابل توجه و غیرقابل انکاری هستند که توجه به آنها، در بعد فردی و اجتماعی، راه توسعه و پیشرفت را هموارتر میکند.
در عصر کنونی که در برخی جوامع بخاطر تسلط بیشتر بر امور مردم، حکمرانان همه کارها را دولتی میخواهند، بسياري از معضلاتي که در زمينههاي مختلف گريبانگير مردم يک جامعه است، تنها به وسيلهي دولت و دستگاههاي اجرايي قابل حل نبوده و مشارکت و همراهی خود مردم است که معضلات را از سر راه رشد و توسعهي آن جامعه بر خواهد داشت. نهادهای اجتماعی و خیریهها قسمتی از این مهم را در جامعهی ما بر دوش میکشند اما وسعت این مراکز به اندازهای نیست که بتواند تکیهگاهی با دوام باشد. در این وضعیت، دو سنت زیبا و پر مغز “وقف” و “نذر” میتواند راهگشای برخی کاستیهای موجود در جامعه باشد.
وقف نهادي است که از طريق آن ميتوان بخش قابل توجهي از مشکلات و تنگناهاي جامعه را شناخت و اموال و داراييهاي افراد نيکوکار را داوطلبانه در جهت رفع آنها به کار بست. اما اين نهاد با وجود برخورداري از قدمت زياد آنطور که شايسته است فراگير نشده و نقش آن در ابعاد گوناگون تا حدودي پنهان مانده است.
وقف در لغت به معني ايستادن و پايندگي، و اصطلاحا حبس کردن عين ملک يا مالي است که منافع آن در امور عامالمنفعه مصرف شود يعني اصل مال ميماند و منفعت آن جابهجا و منتقل و مردم از منافع آن بهرهمند ميشوند و اين همان چيزي است که وقف را از ساير نهادهاي مالي اسلام متمايز ميسازد، ماندگاري اصل موقوفه که حتي از معناي لغوي وقف نيز برداشت ميشود.
از وقف به «صدقهي جاريه» نيز ياد ميشود و مراد صدقهاي است که بطور مستمر ادامه دارد چنانکه اصل آن ثابت و منافعش در جريان است. در روايتي از پيامبر اسلام(ص) نقل شده که فرمود: «غير از علم و فرزند شايسته، صدقهي جاريه نيز يکي از سه خصلتي است که پس از مرگ براي انسان واقف ميماند و ظاهر اين شعر سعدي هم برگرفته از همين فرموده است.
نام نيکي گر بماند ز آدمي
به کزو ماند سراي زرنگار
وقف به دين مبين اسلام و تنها ایران اختصاص ندارد و در ميان ديگر اديان و ملل نيز رواج داشته است. اوقاف حضرت ابراهيم(ع) که تا امروز نيز باقي مانده، وجود وقف در ميان زرتشتيان و نیز کشورهاي غربي موید این مطلب است و حتي در نقاط دور افتادهي استراليا و آفريقا و در ميان سرخپوستان آمريکاي جنوبي نيز اين سنت وجود داشته که موقوفاتي را براي پرستشگاهها و کليساها اختصاص ميدادهاند. در مصر باستان، يونان، چين، هند، ژاپن، روم و فلسطين قبل از اسلام موقوفاتي بوده که از درآمد آنها براي جريان کار معابد، صومعهها و پرستشگاهها و بازسازي و بهسازي آنها و نيز گذران زندگي اسقفها، برهمنها و کاهنها و ارائهي خدمات لازم به برخي از دانشآموزان مدارس بهره ميگرفتهاند و این البته امروزه در جوامع پیشرفته شکلی نوین به خود گرفته و در غالب جوایز و پشتیبانیهای علمی نظیر نوبل و… تجلی یافته است.
نذر هم که شقهای دیگر از اعتقادات مسلمین است و جایگاه ویژهای در جامعه اسلامی دارد، مجرای دیگری است که به واسطهی قراردادی میان بندگان و خداوند و استجابت درخواست توسط باری تعالی، خیری توسط فرد به سایر بندگان میرسد. نذر هم در سنت ملل مختلف و به ویژه ایرانیان در ابعاد گوناگونی مقرر میشده و ادا میگردید ولی تصور عمومی از آن فقط طعام و اطعام را جلوه میکند به ویژه در مناسبتهای خاص تشیع همانند محرم که اکنون و همزمان با مراسم عزاداری سالار شهیدان به عینه مشاهده میگردد.
امروز به واسطه مشکلات و نابسامانیهای موجود در جامعه، راههای پسندیدهتری برای ادای نذر و یا وقف اموال و املاک وجود دارد تا مسیر این دو سنت نیکو در جهتی هدایت شود که از عواید آن مشکلات عدیده فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی حل گردد. این سخن به معنای نادیده گرفتن سنتها و عقاید پیشینیان نیست بلکه دیدن مشکلات و نیازهای روز جامعه و مردم است.
هرچند امروز نمیتوان وقف نامههایی که روزگاری فقط بر اساس اطعام نوشته شده، تغییر داد ولی میتوان ذهنیت واقفان جدید را به سمت و سویی غیر از این سوق داد تا در آینده مشتاقان وقف را فعال در عرصههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ببینیم که با نیازهای روز بخصوص در حوزه فرهنگ و آموزش، منشأ توسعه گردند.
امروز خیرین مدرسهساز و کتابخانهساز در این مورد بیشترین حضور را دارند که با وجود کمبودهای فراوان، تنها بخشی از آن را پوشش میدهد و چشم انتظار افرادی است که با همتی والا، یادگاری ارزشمند از خویش به جا گذارند تا فرزندان این مرز و بوم با کسب علم و معرفت، آیندهای روشن را برای خویش و جامعه رقم زنند.
امتياز وقف در اين است که واقفان تنها بر اساس وجدان اجتماعی خود عمل ميکنند بدون اينکه ملزم به اينکار شده باشند و به ضمانت اجرايي در بيرون از فرد احتياج داشته باشد. به علاوه وقف برخلاف شيوههاي ديگر انتقال ثروت نظير ارث و هبه و امثال آنها عموما افراد محتاج و امور عامالمنفعه را در بر ميگيرد که عملا در رفع تبعیض اجتماعي، اثربخشتر خواهد بود.
در میان کودکان و نوجوانان کم برخوردار از امکانات محیطی در زمینه فرهنگ و آموزش، استعدادهای بزرگ و درخشانی وجود دارند که بذرهای نهان اجتماعی هستند که در بستر فعالیتهای خیرخواهانه، امکان شکوفایی و رشد مییابند و خود سرمنشاء تحولات و توسعه در جامعه خواهند شد.
امید آن میرود در سرزمینی که خیرخواهی مردمان نیکاندیش آن، شهره است؛ شاهد رشد کمی و کیفی مدارس، کتابخانهها و… باشیم که قدم اول برای توسعهی فرهنگی و رشد اجتماعی است.