حمایت اصلاحطلبان از پزشکیان،
حمایتی مبنایی، مستند و هوشمندانه است
حسن رسولی
رحلت شهادتگونه مرحوم رئیسی، فضای عمومی کشور را به لحاظ سیاسی به شدت دچار شوک نمود و یک خلأ در ساختار قدرت رسمی نظام حکمرانی کشور در اثر فقدان رئیسجمهور پیش آمد و حاکمیت، جامعه و احزاب و جریانات سیاسی را با شرایط غیرمترقبه و انتخابات زود هنگام روبرو ساخت.
در این شرایط، جریان اصلاحات نیز که یکی از ظرفیتهای ریشهدار سیاسی کشور است، با صرف وقت بسیار زیاد و طی جلسات طولانی و رایزنیهای گسترده تلاش کرد تا از موضع جریان اصلاحات و پایگاه اصلاحطلبی، نحوه مواجهه و کنشگری سیاسی اصلاحطلبانه را در رابطه با انتخابات دوره چهاردهم ریاستجمهوری که به صورت زودهنگام و غیرمترقبه باید برگزار گردد، شفاف و روشن بیان کند.
این تصمیمگیری استراتژیک در شرایطی باید به انجام میرسید که جریان اصلاحات در انتخابات پیشین به صورت فعال نقشآفرینی نداشت اما با توجه به تفاوتهای اساسی که بین جایگاه قوه مجریه با مجلس شورایاسلامی وجود دارد و از سوی دیگر، این انتخابات زودهنگام حداقل برای 4 سال و حداکثر 8 سال تعیین میکند که چه طرز تفکری در جایگاه نفر دوم کشور یعنی نهاد انتخابی جمهور انجام وظیفه کند و نیز ملاحظاتی که در حوزه امنیت ملی مد نظر بوده و هست و همچنین مسائل و مشکلات اقتصادی و ناکارآمدیهایی که در حوزه حکمرانی وجود دارد، تصمیم گرفت به شرط اینکه در جمع کاندیداهای نهایی، نامزد یا نامزدهایی را داشته باشد در این انتخابات حضور پیدا کند.
در این راهبرد، تصمیم بر این شد از نامزدهایی که ثبتنام کردهاند، دعوت به عمل آید تا برنامههایشان را ارائه کرده و از بین آنان افرادی را به عنوان نامزدهای اصلی به افکارعمومی معرفی کنیم که آقایان «دکتر عباس آخوندی»، «دکتر مسعود پزشکیان» و «دکتر اسحاق جهانگیری» قبل از اینکه شورای نگهبان بررسی صلاحیتها را به پایان برساند، تعیین شدند.
با کمال تأسف آقایان آخوندی و جهانگیری و نیز دو نفر دیگر از کاندیداهای جریان اصلاحات یعنی خانم زرآبادی و آقای محمود صادقی ردصلاحیت شدند، ولی در راستای راهبرد تعیین شده، چون آقای دکتر پزشکیان در صحنه انتخابات حضور دارند، بنابراین همه ظرفیتهای جریان اصلاحات در سطح ملی و منطقهای در حال کمک به ایشان که فردی متخصص، متدین با گفتمان عدالت محوری هستند، قرار دارد تا بتوانند به نمایندگی از جریان اصلاحات در این جایگاه قرار بگیرند. در همین خصوص، ستادهای ایشان راهاندازی و جبهه اصلاحات در استانها، شهرستانها و سطح کشور، از نامزد اختصاصی خود با بسیج تمامی ظرفیتهایی که دارد در حال پشتیبانی و حمایت است.
اگر بپذیریم یکی از مشکلات اصلی موجود در روابط ملت و حاکمیت، افول شدید سرمایه اجتماعی و گسترش بیاعتمادی است و این افولِ سرمایه اجتماعی ناشی از عدم تطابق قول و عمل برخی از مسئولان بلند پایه کشور میباشد، آقای مسعود پزشکیان ثابت کرده است آنچه را به زبان جاری میکند، همانگونه نیز عمل مینماید. اگر او مخالف برقراری تبعیض در حوزه اقتصاد پزشکی است، خودش نه مطبی دارد و نه سهامدار بیمارستان خصوصی است و کاملاً حرف و عملش یکسان است و در بزنگاههای مختلف که لازم بوده که از حقوق ملت دفاع نموده و امتحان خوبی پس داده است.
در دفاع از خانم مهسا امینی، صادقانهترین و شجاعانهترین موضع را گرفت. ایشان فردی است که به خرَد جمعی اعتماد دارد و در مجموع، شاخصههایی که در جبهه اصلاحات استخراج شد و مبنا قرار گرفت، در آقای دکتر پزشکیان مانند دو کاندیدای دیگر بوده و هست. لذا حمایت جبهه اصلاحات از ایشان، حمایت مبنایی، مستند و هوشمندانه است.
از طرفی نیز، با توجه به اینکه حاکمیت در سال1400 دکتر پزشکیان را ردصلاحیت و در این انتخابات تایید کرد به نظر میرسد عقلای کشور دریافتهاند “حاکمیت یکدست” که آرزوی آنان بود، در عمل نه تنها دستاورد آنچنانی در اقتصاد و معیشت مردم و حوزه روابط خارجی به ارمغان نیاورده، بلکه باعث انباشت چند برابری مشکلات بوده و هست. لذا به نظر میرسد از مشارکت پائین مردم در انتخابات که تهدیدی جدی علیه اقتدار کشور و منافع ملی است، عبرت گرفته شده است. بنابراین چنین برداشت میشود که در مواجهه با شرطی که اصلاحطلبان گذاشتند، حاکمیت به نمایندگی از شوراینگهبان با یک گشادهرویی بیشتری نسبت به سال 1400 برخورد کرده و متناسب و متناظر با این برخوردِ بازتر شورای نگهبان، جریان اصلاحات هم در مقام مقابله به مثل و پاسخگویی صادقانه، از دکتر پزشکیان حمایت میکند و امیدواریم هم انتخابات پرشوری را با افزایش مشارکت نسبت به سال1400شاهد باشیم و هم با توجه به اینکه کاندیدای پاکدست، خوشفکر، متخصص و امتحان پس دادهای با گفتمان عدالتمحوری در عرصه انتخابات داریم، وی بتواند بر 5 رقیب یک دست و یکنواخت خودش برتری یافته و پیروز میدان شود. بنابراین اگرچه هنوز بدنه جامعه پای کار نیامده اما پیشبینی میشود مشارکت در انتخابات 8 تیر نسبت به انتخابات1400 ریاستجمهوری بالاتر باشد. انتظار نخبگان و احزاب هم که نسبت به گذشته امید بیشتری نسبت به انتخابات دارند، این است که مشارکت بالای 55 درصد محقق شود.
بدین منظور، کاندیدای ما باید بتواند با پشتیبانیهای فکری که دریافت میکند، جامعه هدف را به خوبی شناسایی و مطالبات را دقیق درک نموده و از طریق ارتباط مستمر، در این جدال نابرابر بتواند با تجهیز و تقویت سازمان رای خودش در این میدان رقابت به پیروزی برسد.