عشق به اباعبدالله الحسين(ع) همواره در دلهاي مسلمانان، بهويژه شيعيان، جايگاه خاص و ويژهاي دارد. اين عشق نهتنها يک احساس عاطفي است، بلکه نيرويي معنوي و الهامبخش محسوب ميشود که افراد را به خود جذب ميکند. از کوچک و بزرگ، پير و جوان، فقير و غني، همه در برابر مصائب و فداکاريهاي ايشان بيتفاوت نيستند. بهخصوص در ايام محرم و صفر، شاهد برگزاري مراسم عزاداري هستيم که در آن مردم با شوق و اشتياق کنار يکديگر به ياد اباعبدالله و ياران ايشان مينشينند.
در ايران اسلامي، برگزاري مراسم عزاداري براي امامحسين(ع) به يکي از سنتهاي عميق و ريشهدار تبديل شده است و ديار ترشيز، که بهعنوان نجف ثاني شناخته ميشود، نيز از اين قاعده مستثني نيست. اين منطقه با تاريخچه غني و سابقهاي پررنگ در عزاداري و ارادت به اهلبيت(ع)، بهويژه امام حسين(ع)، همواره محل تجمع عاشقان و دلسوختگان ايشان بوده است.
در سالهاي اخير، شاهد شکلگيري و گسترش حسينيههاي متعددي در اين منطقه بودهايم، برخي از اين تکايا نيز قدمت زيادي دارند و به دوران پيش از انقلاب اسلامي برميگردند.
يکي از تکاياي قديمي کاشمر، حسينيه شاهزاده قاسمبنالحسن(ع) است که تاريخچهاي بسيار غني و طولاني دارد. اين حسينيه با تلاش و همت يکي از بزرگان منطقه، مرحوم حاج ذبيحالله خان شوکت فدايي، تأسيس شده است.
کوروش فدايي، نوه مرحوم شوکت فدايي و متولي کنوني حسينيه، در اين باره ميگويد: حسينيه شاهزاده قاسم(ع) در سال 1327 هجري شمسي توسط پدر بزرگم، مرحوم ذبيحالله خان شوکت فدايي، شروع به کار کرد و از آن زمان تا به امروز، به فعاليتهاي خود ادامه داده است.
فدايي به شرايط اجتماعي و فرهنگي آن زمان اشاره کرده و اظهار ميکند: در آن دوره، تکاياي بزرگ ديگري در شهر وجود داشتند که تعدادشان به انگشتان يک دست هم نميرسيد؛ با اين حال، مرحوم شوکت فدايي و ديگر خيرين بزرگوار تلاش ميکردند تا ياد امام حسين(ع) و ائمه اطهار(ع) را زنده نگه دارند.
او ادامه ميدهد: داستان تأسيس حسينيه شاهزاده قاسم به روزي بر ميگردد که مرحوم شوکت فدايي در خيابان فيضآباد (17 شهريور فعلي) ايستاده بود و به عزاداري نوجوانان نگاه ميکرد؛ پيگير شد که آنها آيا هيئتي دارند؟ فرزندش را براي تحقيق مي فرستد وقتي متوجه ميشود که آنها مکان مناسبي براي عزاداري ندارند، تصميم ميگيرد برايشان مکاني فراهم کند.
اين تصميم، نقطه آغاز برگزاري مراسمات عزاداري در حسينيهاي بود که به نام «شاهزاده قاسم» شناخته ميشود؛ او خانهاش را به اين نوجوانان اختصاص ميدهد و اين حسينيه به مکاني در محله فيضآباد براي برگزاري مراسمات عزاداري مردانه و زنانه تبديل ميشود.
فدايي ادامه ميدهد: به دليل اينکه تمامي اعضاي اين هيئت نوجوانان بودند، نام اين هيئت به حسينيه شاهزاده قاسم(ع) اختصاص يافت و مرحوم شوکت فدايي پس از خودش مسئوليت آن را به فرزند کوچک خود، نعمتالله شوکت فدايي، سپرد؛ ضمن اينکه براي تضمين تداوم مراسم در اين حسينيه، بخشي از املاک خود را در بردسکن روستاي خراب چاه، رحمت آباد، عظيم آباد وجلال آباد و خليلآباد وقف حسينيه کرد تا اين سنت همچنان پا بر جا بماند.
او با اشاره به اينکه اين حسينيه بهتدريج به مرکزي براي تجمع عاشقان اباعبدالله در محله فيضآباد تبديل شده است، ميگويد: در وقفنامه مشخص شده که درآمد اين موقوفات بايد صرف عزاداري شود.
سالها بعد همچنين مرحوم نصرتالله شوکت فدايي، که مسئول هيئت بود، قسمتي از سهم خود از صادرات محصولات کشاورزي را نيز هزينه حسينيه شاهزاده قاسم(ع) کرد.
فدايي به شخصيت و ويژگيهاي مرحوم شوکت فدايي اشاره کرده و ميگويد: او سواد چنداني نداشت، اما با سران آن زمان ارتباط نزديکي برقرار کرده بود و علاقه ويژهاش به خدمت به مردم باعث محبوبيتش در دل آنها شده بود؛ با وجود داشتن زمينهاي وسيع و کارگران زياد، همواره به فکر کارهاي عامالمنفعه بود بهطوريکه يکي از اقدامات او، ساخت اتاقي بر روي قبر شهيد مدرس بود، در حاليکه در آن زمان کسي جرأت نام بردن از او را نداشت. او با هزينه شخصي خود اين اتاق را بنا کرد و حتي ساعتي از آب چاه موتور شماره يک را نيز براي تأمين هزينههاي آن وقف نمود.
او ادامه ميدهد: بسياري بر اين باورند افرادي که در گذشته خان و داراي کارگران و املاک فراوان بودند، بايد افراد سختدلي باشند؛ اما بايد بگويم که اين شخصيت بهطور قابلتوجهي متفاوت بود.
او علاقهمند خدمت به مردم، توجه به فقرا و کمک به آنها بود. همچنين، ارادت او به ائمه اطهار با سفرهاي ششماهه به عتبات عاليات و مشارکت در ساخت حرمها و بافت و اهدا کردن فرشهاي حرم حضرت زينب(س) نشان از عشق عميق او به اهلبيت(ع) دارد.
فدايي با اشاره به اينکه پس از درگذشت نعمت الله شوکت فدايي، موقوفات حسينيه بهخوبي اجرايي نشد، ميگويد: با پيگيريهايي که انجام دادم و همکاري دوستانم که اکنون مسئوليت هيئت را بر عهده دارند، موفق شديم اين موقوفات را احيا کرده و اهداف وقف آن بزرگواران را بهخوبي عملي کنيم.
وي با بيان اينکه حسينيه شاهزاده قاسم(ع) نهتنها محلي براي برگزاري مراسم عزاداري است، بلکه به يک مرکز فرهنگي و اجتماعي تبديل شده است، ميافزايد: اگرچه بيشتر هزينههاي اين حسينيه از محل موقوفات تأمين ميشود، اما خيرين ديگر محله نيز براي ائمه اطهار کم نگذاشتهاند و با حضور خود، اين حسينيه را به مرکزي فرهنگي و اجتماعي تبديل کردهاندکه رسيدگي به ايتام، طبخ غذاي گرم، اهداي لوازم التحرير و اهداي لوازم عيد نوروز از اقدامات ديگر در اين حسينيه است.
او با اشاره به اينکه عشق و ارادت به اباعبدالله الحسين(ع)نهتنها در قالب عزاداريها و مراسمات، بلکه در عمل و تلاش براي زنده نگهداشتن ياد و نام ايشان نيز تجلي مييابد، ميافزايد: حسينيهها با تاريخچههاي غني و خدمات بزرگواران، نماد عشق و ارادت به ائمه اطهار هستند و نشاندهنده اهميت حفظ و گسترش اين فرهنگ در جامعه اسلامي ماست.
وي ميگويد: عشق به اباعبدالله الحسين(ع) در دلها و ذهنها زنده است و نسلهاي جديد نيز با الهام از پيشينيان، تلاش دارند تا اين مسير را ادامه دهند و فرهنگ عاشورا را گسترش دهند.
* * *
حسينيه شاهزاده قاسم و ديگر حسينيههاي مشابه، تنها بهعنوان مکانهايي براي عزاداري عمل نميکنند، بلکه به مراکز فرهنگي و اجتماعي مهمي در جامعه تبديل شدهاند. اين مکانها با فراهم کردن فضايي براي تجمع و تبادل افکار، نقش مهمي در ترويج ارزشهاي انساني و ديني ايفا ميکنند.
در نهايت، ميتوان گفت که عشق به اباعبدالله الحسين(ع) نهتنها يک احساس عاطفي است، بلکه يک حرکت اجتماعي و فرهنگي است که نسل به نسل منتقل ميشود. اين عشق ما را به يکديگر نزديکتر کرده و پيوندي ناگسستني ميان ما و اهلبيت(ع) برقرار ميکند. براي ما، اين عشق تنها يک سنت نيست، بلکه يک وظيفه است که بايد آن را با تمام وجود حفظ کرده و به نسلهاي آينده انتقال دهيم. با اين هدف، ما در تلاش هستيم تا ياد و نام اباعبدالله الحسين(ع) را زنده نگهداريم و به اين وسيله، پيام عاشورا را به جهانيان برسانيم.