در چندسال اخیر خصوصاً بعد از خروج آمریکا از معاهده برجام و وضع تحریمهای بیسابقه برعلیه ایران و توزیع ناعادلانه منابع و ثروت و تبعیض، هر روز شاهد افزایش قیمت سکه و دلار هستیم که لاجرم باعث افزایش اقلام مصرفی و ضروری مردم شده است. این وضعیت موجب گردیده که روزبهروز اجناس گرانتر و خط فقر در جامعه بیشتر شود و اقشار ضعیف و متوسط جامعه فشار زیادی را تحمل کنند.
بر اساس نظر کارشناسان، متأسفانه اکنون بیش از چهل تا پنجاه درصد جامعه زیرخط فقر هستند. قدرت خرید خانوارها به یکسوم تقلیل یافته و فقرا و افراد متوسط جامعه روزبهروز فقیرتر میشوند و این یک اصل است که هرچه در جامعهای فقرا بیشتر شوند، قطعاً آسیبهای اجتماعی بیشتر میشود. یعنی وقتی فقر زیاد شد دزدی و سرقت بیشتر میشود. نزاع و درگیری پیش مردم بیشتر میشود. فقر که زیاد شد، کلاهبرداریها بیشتر میشود، فساد بیشتر میگردد، اعتیاد و طلاق بیشتر… و به طور کلی وقتی آسیبهای اجتماعی بیشتر شود، اولین نهادی که ضربه میخورد نظام خانواده خصوصاً زنان و کودکان و سالمندان هستند. برای نمونه در چند ماه گذشته شاهد خودکشی تعدادی از کودکان غیربالغ و افراد سالمند بودهایم. بچه 12 ساله که به خاطر نداری خودش را حلقآویز نمود و…. اینها هشدار است و زنگ خطر برای کشور.
این اتفاقات در حالی است که ما کشور ثروتمندی هستیم، کشوری که صاحب ثروت بیشمار خدادادی با منابع عظیم نفت و گاز و انرژی که در دنیا بینظیر است. معادن غنی و بیشمار، وجود دو دریای عظیم در شمال و جنوب کشور و سرزمین چهارفصل و نیروی آماده کار فراوان. ولی آنچه درد مردم را مضاعف میکند، وجود فشارهای اقتصادی از یک طرف و تبعیض و ناعادلانه توزیع شدن منابع از طرف دیگر است. عدهای تمام هموغمشان تهیه نان شب برای خانوادهشان میباشد و از زبالهگردی تا هرکار سختی را حاضرند انجام دهند و از یکطرف افرادی که صاحب ثروتهای بیشمار و بادآورده هستند که در این چندماه با افزایش مسکن و… بدون هیچ زحمتی ثروت آنان چند برابر شده و آنقدر ثروت به هم زدهاند که نمیدانند چگونه خرج کنند!! ساختمانهای لاکچری و خودروهای چند ده میلیاردی که از قضا بسیاری از اینها در نزدیک اقامتگاههای مسئولین بلندپایه کشور زندگی میکنند، بر تعجب مردم میافزاید.
خبرهایی که از شمال تهران میرسد که املاک و ساختمانهایی در آنجا هست که در هیچ کجای دنیا نیست با بهترین امکانات لوکس و با فروشگاهها و رستورانهایی که مشتریانشان همه میلیاردی هستند که هزینه نگهداری سگشان بهاندازه درآمد چندین خانوار پایینشهری است. رستورانهایی که بستنی با روکش طلا به مشتریانش ارائه میدهد. آرایشگاههایی که هزینه آرایش در آنجا بالای چند میلیون است، تالارهای عروسی که ورودی آنها 50 تا 80 میلیون تومان است و هزینه شام و پذیرایی برای هر نفر سه میلیون تومان است. سفره عقد طلا و نقره و اجاره درشکههای 15میلیون تومانی. مدارس غیرانتفاعی که فقط مخصوص بچه پولدارهاست و آنها را در حالت لاکچری و در شرایط ویژه پرورش میدهند و اتفاقاً در خروجیهای کنکور هم میتوانیم قبولی اکثر اینها را مشاهده کنیم که اکثر رتبههای بالای کنکور تا رتبههای پایین مربوط به این مدارس غیرانتفاعی است. و این میرساند که بچههای جامعه کارگری و ضعیف و متوسط جامعه امیدی در مدارس دولتی ندارند و تقریباً بر میگردیم به دورهای که تحصیلات عالی فقط برای فرزندان سلاطین و درباریان بود.
امروز شاهدیم که عدهای از مردم به خاطر گرانی و فقر در سن جوانی توان درمان دندانهای خراب خود را ندارند و از پرداخت هزینههای گزاف درمانی عاجزند. امروز با گران شدن لوازمخانگی که قیمت سرسامآور آنها هوش از سر آدم میبرد، باعث شده تهیه جهیزیه برای بسیاری از دختران تبدیل به رؤیا شده و یا کسانی که فاقد مسکن هستند میگویند مگر در خواب ببینیم که صاحب خانه شویم.
این وضعیت، شایسته این مردم خوب نیست که اینهمه سختی را تحمل کنند. مردمی که با فدا کردن جان و مال و فرزند خود از انقلاب و کشور حمایت نمودند و هزاران شهید و جانباز و آزاده را تقدیم نمودند.
اما در این میان و برای رفع این معضلات، متأسفانه عدهای از مسئولین حرفهای شعارگونه زیاد میزنند که باید مقاومت کنیم و اگر لازم شد اشکنه بخوریم، روزی دو وعده غذا بخوریم و شعب ابیطالب را برای مردم مثال میزنند. ولی باید به آنها گفت که در شعب ابیطالب پیامبر اسلام(ص) مانند سایرین سنگبر شکم بسته بود. بردهها هم سنگ به شکمشان بسته بودند. آیا در کشور ما هم اینگونه است؟ کدام مسئول در کشور بیخانه است؟ بچه کدام مسئول بیکار است؟. (گرچه بیکار هم باشند دغدغه پول ندارند) در خانههای آنچنانی و خودروهای گرانقیمت و حسابهای بانکی آنچنانی مردم را به صبر و مقاومت دعوت میکنند. این فقر نیست که مردم را رنج میدهد بلکه تبعیض و بیعدالتی است که مردم را بیش از فقر رنج میدهد.
* مقابله با تبعیض
اساسیترین موضوعی که علی(ع) بدان اهتمام میورزید، اصل تساوی و برابری در مقابل قانون و بیتالمال بود و در این زمینه خطبهها و نامههای زیادی به کارگزاران نوشت از جمله اینکه در نامه 59 نهجالبلاغه به یکی از والیان خود نوشت: فلیکن امرالناس عندک فیالحق سواءً. پس باید کار مردم در آنچه حقشان است نزد تو یکسان باشد.
از دید حضرت همه در برابر قانون و استفاده از سرمایههای ملی برابرند، هیچکس حتی مسئولان عالیرتبه حق ندارند که برای خود امتیازات ویژهای قائل باشند. امام(ع) در زمان خلافتش تمام اموال و ثروتهای کلانی که از سوی خلفای قبلی به اشخاص بخشش و عطا شده بود بهطورکلی مصادره نمود. این یکی از مهمترین روشهای عدالتخواهانه آن حضرت بود که به مذاق خیلیها خوش نیامد زیرا با منافع و ثروتهای بادآورده آنها در تضاد بود.
علی(ع) در اجرای عدالت به هیچکس ملاحظه نمیکرد حتی در برابر برادرش عقیل که نزد آن حضرت آمده بود تا سهم بیشتری را از بیتالمال به او بدهد، با قاطعیت تمام درخواست وی را رد نمود.
امام میفرماید: به خدا سوگند روزی عقیل را چنان در فقر و بیچارگی دیدم که یک من گندم از بیتالمال شما را از من طلب نمود کودکانش را دیدم با حال پریشان که بر اثر فقر رنگشان پریده بود. عقیل بر درخواست خویش اصرار میورزید و خواسته خود را تکرار میکرد و من سخنش را گوش میدادم او گمان کرد که من دین خود را به او میفروشم و اختیار خویش را به او سپرده و از روش عدالتخواهانه خود دست میکشم. اما من آهنی را در آتش سرخ کرده و سپس آهن گداخته را نزدیک او بردم تا پند گیرد. ناگهان ناله و فریاد از عقیل برخواست مثل ناله بیمار به او گفتم ای عقیل مادران در سوگ تو بگریند. آیا از آهن پارهای که انسان آن را گرم کرده نگرانی و ناله میکنی و مرا بهسوی آتش میکشانی که خداوند برای خشم و غضب خود افروخته است؟ آیا تو از آتش دنیا مینالی و میخواهی که من از آتش جهنم ننالم؟
سیره آن حضرت و حکومت او چنان بود که نزدیکان ایشان مثل مردم عادی در برابر قانون مساوی و برابر بودند و نمایندگان سیاسی خود را به رعایت این امر سفارش میکرد.
ادامه دارد…