از آنجاییکه نظام ما مبتنی بر رأی مردم است، “انتخابات” در کشور ما يك مسأله مهم و ملي تلقی شده و تعيينكننده مسير و سياست آينده کشور بشمار میرود. بنابراین همیشه جناحهای سیاسی سعی میکنند با شرکت در انتخابات، مسیر آینده کشور را بر اساس مطالبات، ارزشها، خواستها و مقتضیات جامعه مشخص نمایند و همین اهمیت بنیادی است که مقام معظمرهبری میفرمایند: «همه شرکت کنند حتی کسانی که نظام را قبول ندارند. ما همچون گذشته اصرار داریم که همه حتی کسانی که نظام را و رهبری را قبول ندارند پای صندوقها بیایند چرا که انتخابات متعلق به ملت، ایران و نظامجمهوری اسلامی است.»
در همین راستا، اصلاحطلبان نیز همواره بر این عقیدهاند که اگر فکری برای اصلاح برخی كاستیها نشود، ممكن است انقلاب دچار مشكلاتی گردد، و در راستای استراتژی خود كه همانا تقويت پايههای نظام و برآورده کردن خواست مردم و اجرای قانون است، تصمیم به حضور در عرصه انتخابات البته با شروطی داشتند و در اين مسير از نيروهایی که به این استراتژی باور دارند دعوت به همراهی کردند، زيرا معتقدند که مجلس شورایاسلامی میتواند تسريعكننده توسعه بوده و ضمن نظارت بر اقدامات دولت، موانع را از سر راه توسعه كشور بردارد.
اصلاحطلبان در این دوره بر اساس وظیفه ملی خویش با شروطی وارد گود رقابت انتخابات شدند تا اجازه ندهند فرصتطلبان و غارتگران وارد دايره مصالح و منافع ملی شوند، زيرا این عده در سالهای گذشته مشكلات زيادی را برای جامعه به وجود آوردهاند.
اصلاحطلبان با تجربه ای که دارند به این نتیجه رسیدهاند که اگر شرایطشان مهیا شود باید با وحدت و يگانگی حركت كنند و تلاش كنند با حفظ ساختار وحدت در مقاطع مختلف، اعتماد مردم را كسب كرده و با استفاده از مكانيزم وحدت و مشورت و شورا، راهكارهايی برای حل مشكلات اتخاذ كنند.
اصلاحطلبان به اين نتيجه رسيدهاند که کشور بیش از هر زمان نياز به آرامش دارد و با حركات هيجانی نمیتوان جامعه و مشكلات را اصلاح كرد، لذا با توجه به واقعيتهای جامعه و با عنایت به موانعی كه بر سر راه آنان وجود دارد، استراتژی خود را اتخاذ کرده و به دنبال آن بودند تا مجلسی قدرتمند و در رأس امور به وجود آید زیرا بر این باورند اگر مجلسی در راس امور نباشد اهداف والای انقلاب به نتيجه نخواهد رسيد.
در این میان، اما در منطقه ترشیز با حذف گزینه اصلی منتسب به اصلاحطلبان شوک بزرگی به مشارکت انتخابات و امیدواری مردم وارد گردید و در عین ناباوری، برای اولین بار بعد از انقلاب، از ترس موفقیت و پیروزی اصلاحطلبان، گزینه آنها با کارت قرمز مواجه و پیش از شروع مسابقه، حذف شد و بازی طرف مقابل بدون رقیب ادامه یافت و هرچه به زمان برگزاری انتخابات نزدیکتر میشویم، رقابت(شما بخوانید تخریب) درون گروهی اصولگرایان شدت بیشتری پیدا کرده و هریک از کاندیداها در پی آن است که بر دیگری که از بخت بدشان خودی هم هست، پیروز شود. اما نکته مهم چگونگی این پیروزی بر رقیب حتی خودی است، که با زیر پا گذاشتن قواعد اخلاقی و با افترا، تهمت دوستان خود را به هر قیمتی از میان بر میدارند!
برخی کاندیداها یا طرفداران آنها در جریان اصولگرا بر این باورند؛ باید رقیب هر که باشد را به هر قیمتی، از پا درآورد.
اگر کسی این روزها پای صحبت برخی از کاندیداهای اصولگرا و یا هواداران آنها بنشیند، در مییابند که چگونه آنان به افترا و تهمت متشبّث شدهاند و برای بدبینکردن مردم نسبت به حتی کاندیدای ردشده منتسب به اصلاحطلبان ترشیز به هر ترفندی متوسل میشوند تا شاید اقبالی هرچند کم برای خود بدست آورند.
حال که همه مناصب قدرت به صورت یکدست از آنِ اصولگرایان است، اگر این جریان سیاسی به پایگاه رای خود اعتماد دارند و برای مردم و رأی و فهم آنها احترام قائلند، بگذارند در یک فضای سالم و به دور از تهمت و افترا و دروغ، مردم هرکس را که میخواهند انتخاب کنند. اما هجمههایی را که در برخی مجالس و شبکههای اجتماعی متوجه رقیب میکنند، گذشته از آنکه حرکتی خارج از مدار اخلاق میباشد، بیانگر عدم اعتماد به نفس اصولگرایان است. لذا نامزدهای انتخابات، پيروزی خود را در تخريب ديگران و لكهدار كردن شخصيت رقيب نبينند، زیرا نردبانی كه به گناه تکیه داده شود، به بهشت نمیرسد.