با این مقدمه که باشگاههای مختلفی در انواع رشتهها، از جمله فوتبال در کاشمر به فعالیت پرداخته و میپردازند، قصد داریم ضمن ارائه ویژگیهای مربوط به یک باشگاه ورزشی، بهاختصار، نگاهی به سابقه باشگاهداری در کاشمر و وضعیت باشگاهداران در این دیار بیندازیم.
اولین باشگاهها
تاریخ ورزش کاشمر، نشان میدهد؛ در فاصله سالهای دهه سی الی پنجاه شمسی، باشگاهی با تعریف امروزی خود، در این شهر وجود نداشته است. آنچه مشهود بوده، تیمهای منتخبی، بوده که بهطور موقت تشکیلشده و در مسابقات داخلی و استانی شرکت میکردهاند. در این بین میتوان از باشگاههایی چون جوانان، پاس، نیرو، امید و تاج نام برد که اغلب در رشتههای فوتبال و بسکتبال فعالیت داشتهاند. مرحوم نخعی از اولین افرادی است که با تأسیس باشگاه تاج، پا در این عرصه نهاده و تیمهای مختلفی را رهبری نمود. باید به این جمع تیمهای تشکیلشده در روستاهای فروتقه، قوژد و قلعهبالا را نیز اضافه کرد. البته باشگاههایی همچون باشگاه ناظمی و باشگاه تختی که به دست پهلوان بهادر افتتاح شد، فعالیتهای قابلتوجهی در رشتههای ورزشی کشتی پهلوانی و نیز وزنهبرداری داشت و ورزشکاران زیادی را پرورش داد. با پیروزی انقلاب، در ورزش کاشمر، شاهد ظهور باشگاههایی چون کویر، محراب، استقلال، هلالاحمر و سیزده آبان در فوتبال و والیبال و حتی بسکتبال بودیم، اما عمده فعالیتهای باشگاهی، در همان دهههای ذکر شده، توسط تربیتبدنی وقت اداره شده و دوستداران هر ورزشی گرد آن جمع میشدند. در این میان ورزشکاران رشتههای مختلف، بهتناسب توان خود، تیم و یا باشگاهی را راهاندازی کرده و به فعالیت پرداختهاند.
کسب مجوز در کنار شرایط حرفهای
این در حالی است که ضرورت دارد؛ در کنار مسائل اقتصادی و مشکلات مربوط به آن، به شرایط فنی و ضوابط حرفهای باشگاهها نیز نگاهی بیندازیم. با این پیشفرض که باشگاههای ورزشی در صورتی میتوانند اعتبار داشته باشند و خدمات بهتری ارائه نمایند که بهصورت حقوقی به ثبت برسند؛ باید گفت کسب شایستگیهای حرفهای، در قالب دانشافزایی و استخدام مربیان متخصص، ابتدای راه، برای پرداختن به فعالیت در حوزه باشگاهداری است حال آنکه وضعیت کنونی باشگاههای کاشمر، در بسیاری از رشتهها، فقر دانش و یا اهمیت ندادن به آن را نشان داده هرچند نباید انتظار داشت؛ همه باشگاهها پایبند به شرایط حرفهای باشند، و اخذ مجوزها و پیشفرضهای آن را جدی بگیرند.
وضعیت و منابع اقتصادی
در حقیقت باشگاههای حرفهای، بنگاههای اقتصادی ورزش به شمار میروند. توسعه آنان، نقش مهمی در توسعه اقتصادی هر سرزمینی دارد از اینرو شناخت موانع توسعه صنعت باشگاهداری از مهمترین موضوعات روز ورزش به شمار میرود. لذا وقتی باشگاهداران کاشمر، همواره از نبود و یا کمبود بودجه، شاکی هستند، و برای تأمین آن، دست به دامان نهادهای دولتی و افراد ذینفوذ میشوند، ریشه در همین موضوع دارد. باید گفت؛ تا هنگامیکه در این مورد و ایجاد سازمان اقتصادی و همچنین تأمین زیرساختهای لازم، قدمی برداشته نشود، این داستان همچنان ادامه خواهد داشت.
در واقع ایجاد کارگروهی متشکل از پیشکسوتان، صاحبنظران و نمایندگان باشگاهها، و ارائه مشاورهها و کنترلهای مناسب از جانب اداره ورزش، معضلات موجود را کمتر خواهد کرد.
شاید تکراریترین جملهای که از زبان ورزشکاران شنیده میشود؛ این است که پولی برای هزینههای جاری نیست. این در حالی است که آنان بهترین شیوه تأمین مخارج را کمکهای حامیان و خیرین دانسته و زیرساختهای اقتصادی را به فراموشی سپردهاند.
بحث ورزش پایه
موفقیت در تمام عرصههای داخلی و بینالمللی، مستلزم توجه درست و آگاهانه به استفاده از نونهالان و نوجوانان است. قشری که آینده ورزش کشور را شکل داده و امید جامعه ورزشی کشورند. برنامه و تقویم ادارات آموزش پرورش و ورزش و جوانان، در مورد ورزش پایه، کامل نبوده و آیندهنگری در آن متصور نیست. زیرا اگر چنین امری اتفاق میافتاد، باید شاهد فعالیتهای جامعتر و علمیتری از این دو نهاد و بهتبع آن، باشگاههای ورزشی میبودیم. بهکارگیری نونهالان و نوجوانان در یک سیستم آکادمیک و بهروز، با استفاده از تمام ظرفیتهای موجود، آیندهی ورزش را تأمین خواهد کرد اما متأسفانه بندرت ملاحظه میشود که باشگاهی در کاشمر با این تعریف به مقوله ورزش پایه بپردازد، و اگر در ورزشهایی همچون ژیمناستیک، کشتی، ورزشهای رزمی، فوتسال، فعالیتهایی دیده میشود؛ به دلایل متعددی، از جمله پایین بودن تخصص و گاهی تعهد، جامع نبوده و خروجی بسیار اندکی دارد.
اساسنامه و اعضا
مشکلات ریزودرشت ورزش و بهخصوص، اداره یک تیم و یا باشگاه، آنهم در شهر کاشمر، اجازه پرداختن صحیح به اساسنامه و تعیین اعضای باشگاه را نمیدهد. معدود باشگاههایی هم که اساسنامه دارند و هیئتمدیرهای مشخص کردهاند، تشریفاتی بوده و اعضا آن، نقش زیادی در اداره باشگاه ندارند. حال آنکه با داشتن اساسنامه که در واقع سند و راهکار اصلی، برای پیشبرد اهداف است، بخشی از مشکلات موجود حل خواهد شد و میتوان برای حل معضلات بزرگتر برنامه داشت. تشکیل یک هیئتمدیره با تواناییهای مختلف که حوصله پرداختن به وظایف خود را داشته باشند و عصای دست مدیرعامل بشوند، در تمامی باشگاههای کاشمر لازم و ضروری است.
اهداف مشترک و اختلافات
دغدغه اصلی بسیاری از باشگاهداران و شاید هدف غایی بعضی از آنان، این است که گلیم خود را از آبکشیده و در این معرکه بازنده نباشند. بههیچعنوان هدف مشترکی برای آنان تعریف نگردیده و برنامهای هم برای طرح و هماندیشی در آن متصور نشده است. گاهی عنوان میشود؛ مهم نیست چه کسی در رأس امور باشد، بلکه مهم میزان سود و زیان اشخاص برای باشگاه بوده و این آیتم است که برای افراد مقبولیت ایجاد میکند. داشتن یک هدف مشترک و رفتن به مسیری که راه را از بیراه تشخیص دهد، در قالب یک وحدت رویه در امر باشگاهداری، سود بیشتری را نصیب متولیان آن خواهد کرد. در این میان، اختلافات عدیده و غیرقابلانکار باشگاهداران، باعث از بین رفتن، حداقلهای موجود شده است. این امر در تمامی باشگاهها از جمله فوتبال و فوتسال و حتی ورزش پهلوانی که با روح جوانمردی آمیخته شده است وجود دارد. بدنهای که اغلب در آن، دشمنی و حسادت، جایگزین اتحاد و همدلی شده است.
نگاهی بهنظام باشگاهداری در کاشمر
روزگاری کلوپهای ورزشی که اولین باشگاههای ایران بودند، بخش اعظمی از هزینههای یک تیم را تأمین میکردند. افراد و گاهی نهادهایی چون هلالاحمر، بانک ملی و شهرداری، با صرف مبالغی، روند تیم داری(باشگاهداری) را آسانتر کرده و با توجه به وضعیت اقتصادی مناسبتر آن دوره، نتایجی همکسب میشد. این شیوه سنتی، هنوز هم در کاشمر و بسیاری از شهرهای دیگر، پا برجا بوده و قرار هم نیست تغییری در آن رخ بدهد. بالغ بر بیستهزار باشگاه ورزشی ثبت شده و بالغ بر۶۰ هزار فارغالتحصیل ورزشی و حدود ۴ هزار میلیارد تومان گردش مالی در فدراسیونها و باشگاههای ورزشی ایران وجود دارد. فارغالتحصیلان رشته تربیتبدنی و فعالان حوزه اقتصاد و مدیریت، جایگاهی مناسبی در ورزش و بهخصوص باشگاههای ایران و کاشمر ندارند. در واقع نظام نامناسب حاکم بر آنان که بر پایه و اساس مدیریت و اقتصاد ناقص و بیمار، بنا شده است، اجازه ورود این افراد و بهره بردن از آن را به باشگاهها نمیدهد. نکته جالب اینجاست که بسیاری از باشگاهداران کاشمر، پرداختن به این مقوله را بیهوده دانسته و بهجز تعداد اندکی، حتی آیندهای هم برای خود متصور نیستند.
کنترل کیفی باشگاهها
صدور مجوز و تعیین صلاحیت افراد و در نهایت کنترل کیفی باشگاهها، قربانی تفکری گردیده که اصالت آن را زیر سؤال برده است. جای تأسف است که همواره یک عذر بدتر از گناه، با این توجیه که اگر سختگیری شود، اقبالی برای باشگاهداری نخواهد ماند. کیفیت را فدای کمیت کرده است و دلیل قانعکنندهای نیز در این مورد وجود ندارد. حال آنکه کنترل کیفی باشگاهها، همراه با تدوین خط و مشی درست برای حیات متداوم آنان، ضروری است و اگر جدی گرفته نشود؛ شاهد نابودی آنها در کوتاه و یا میانمدت، خواهیم بود.
نگاه ویژه به باشگاههای بانوان
خوشبختانه در دهه اخیر، بانوان ورزشکار با تأسیس باشگاههای تخصصی، میتوانند به ورزش بپردازند و بانوان کاشمری، در سالهای اخیر، عنوانهای قهرمانی زیادی را کسب نمودهاند. اما باید سؤال کرد؛ آیا میزان تخصص و امکانات و نیز چگونگی ارائه خدماتِ باشگاههای بانوان توسط نهاد ورزش، مورد بررسی قرار گرفته است. این در حالی است که، رشد بیش از حد باشگاه در رشتههای رزمی و اقبال کمتر به رشتههایي چون فوتسال، والیبال و بسکتبال، شکل نامناسب و پیچیدهای به آن داده است. عدم شناخت ورزش قهرمانی از سوی بعضی مدیران عامل، و گاهی کمی تجربه آنان، سیمای روشنی را از ورزش بانوان ارائه نمیدهد. درجهبندی باشگاههای منتسب به بانوان و حتی تعیین شهریهها و خروجی آن نیز بهندرت مورد بررسی قرار گرفته این درحالی است که ملاحظه میشود در شهرهایی چون تربتحیدریه و تربتجام، با درجهبندی و ستارهدار شدن باشگاهها، بر پایه فعالیت و سطح مسابقات و مقامهای کسبشده، انگیزههای لازم، برای رقابت ایجاد شده است. اما این امر در کاشمر و با توجه به اقبال بینظیر بانوان این شهر، مورد توجه قرار نگرفته است.