در عمر به نیمه رسیده دولت سیزدهم، کاشمر برای دومین بار تغییر فرماندار را تجربه کرد و پس از گذشت 17ماه از سپردن سکان فرمانداری کاشمر به “امیر داییصراف”، تصمیم به تغییر او گرفته شد، هرچند مردم و جریانهای سیاسی شهر از عملکرد دوران مدیریتاش رضایت نسبی داشتند. با این تغییر، از منظر یک فعال رسانهای که به سهم خویش، افکار عمومی را نمایندگی میکند و مصلحانه دل در گروی توسعه منطقه دارد؛ ضمن تبریک به فرماندار جدید و آرزوی توفیق ایشان در انجام وظایف محوله و امید به آنکه بر اساس پارامترهایی پیشبینی شده، از بین شایستهترین افراد، ایشان انتخاب شده باشند، از باب دلسوزی و با درک این مهم که مدیریت یک علم است و با شعار نمیشود یک شهر و کشور را اداره کرد، اذعان میدارم در شهری مثل کاشمر که پیامد تغییرات زیاد مدیران، میدان پیدا کردن افراد فرصتطلب است که با تملقگویی برای خود فضا ایجاد میکنند؛ چند نکته را باید جدی گرفت:
آقای فرماندار؛ لازم است در ابتدای کار به جای دستهبندی کردن افراد به خودی و غیرخودی و حتی نخودی، نسبت به برقراری ارتباط و تعامل با همه گروهها و جریانهای فکری همت گمارید و از میدان دادن به فرصت طلبها بپرهیزید؛ زیرا عناصر فرصتطلب عقل گریز و توسعه ستیز، خویشتن را همانند تیرهای زهرآگین بر پیکره مدیریت شهر تحمیل میکند و بعضی از این تیرها که آتش بر خرمن فرهنگ و عرصههای مختلف مدریت منطقه میزنند، «ریاکاری»، «فرصتطلبی» و «تملقگویی» مهمترین آنان است.
انسان فرصتطلب فرزند حوادث است. او با نسیمی به راست کج میشود و با بادی به سمت چپ میافتد و اگر وضع حاکم و موجود را مانند گردبادی ببیند، به دور خود میچرخد. این افراد نان به نرخ روز خور، نفع خود را بر هر عقیده و اصولی ترجیح میدهند؛ زیرا نه عقیده محکمی دارند و نه ارادهای که بر سر آن عقیده محکم بایستند و فقط منافع کوتاهمدت خود را میبینند. به قول جلالآلاحمد «وقتی دیوار باغ فرو میریزد، سروکله میوه چینها پیدا میشود». اینگونهاند این جماعت که زمان پیروزی میآیند و سهم میطلبند. لذا با شفافیت میتوانید راه بر اینها ببندید. بدون شک تا زمانی که شفافیت در رفتار، برنامهها، اندیشه، کارکردهایتان وجود داشته باشد، زمینه برای افراد سودجو ایجاد نمیشود.
آقای فرماندار؛ کاشمر شهری سیاستزده است که گاه سیاستزدگی از سوی برخی از همین افراد مذکور، به جای شفافیت و صداقت سیطره مییابد، به ویژه آنکه در ماههای اخیر با در پیش بودن انتخابات مجلس دوازدهم، اوضاع منطقه پیچیده میشود. در این میان عدهای نفوذی، همرنگ جماعت شده و با رسیدن به هسته سخت قدرت، تمام آنچه را هزینه کردهاند یک جا پس میگیرند و به گفته شهید مطهری “محکمتر و پرشورتر پای علم نهضت سینه میزنند تا آنجا که تدریجا انقلابیون و فداکاران اولیه را از میدان به در کنند”. یادمان نمیرود در همین دوره فعالیت فرماندار قبلی، عدهای به ظاهر انقلابی از روز اول پشت در اتاق جهت رسیدن به صدارت صف کشیدند و زیر آب دیگران را زدند و خود را مدیری مدبر جلوه دادند که گویی تاکنون حقشان ادا نشده و حیف شدهاند و نظام یک صندلی مدیریتی به آنها بدهکار است، البته با یک حقوق زیاد!
آقای فرماندار؛ طومارنویسانِ تهمتزن که همواره برای تغییر مدیران این شهر، نسخه میپیچند، بسیار سمج هستند و تا به نتیجه نرسند دستبردار نیستند. آنان این روزها فعالتر از قبل هستند، زیرا انتخابات در پیش است و برای آنکه از قافله سهمخواهان دور نمانند، آتش به اختیارند! از اینرو بهتر است پیش از هر اقدامی، این افراد را بشناسید و سره را از ناسره تشخیص دهید.
مردم نجیب این شهر، با مدیران شایسته و دلسوز با هر سلیقه و مرامی همراه هستند و قدر مدیری که برای مردم کار کند و افراد با تجربه و امین و کار بلد را به کار گیرد، میدانند و در همه شرایط در کنارش هستند.
آقای فرماندار؛ شهر ما و مردمانش در ماههای گذشته با برخی تغییرات بینتیجه و بدنتیجه و انتخاب افراد اشتباهی خسارتدیده، شاهد رکود و فشل ماندن امور بودهاند. لذا امروز بیش از شعار و خط و نشان کشیدن و داد و بیداد کردنها، باید به دنبال رفع مشکلات و گرهگشایی از کار مردم بود تا از این تغییرات مردم منتفع شوند، در غیر اینصورت، تداوم تغییر زودهنگام مدیران به نفع منطقه و شهرستان نخواهد بود.