گاهی وقت ها تغییر لازم است!
دکتر مهدی زراعتکار
کارشناسی و کارشناسي ارشد ادبيات فارسي
دکترای مديريت دولتی (رفتارسازمانی)
درحال تنظيم رساله و دفاع
در دوران مبارزه عليه رژيم شاهنشاهي به ويژه در سالهاي نزديک به پيروزي انقلاباسلامي، از آيه شريفه «اِنَّ الله لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِاَنْفُسِهِمْ» در منبرها و سخنرانيها و جلسات خانگي انقلابيون، زياد استفاده ميشد. تمام کساني که اين آيه را ميخواندند و کاربردي کردن آن را توصيه ميکردند، با تکيه بر معناي آن که با صراحت ميفرمايد: «تا مردم در خودشان تغيير ايجاد نکنند، خدا هم تغييري در وضعيت آنها پديد نميآورد» وعده ميدادند که اگر مردم به تعاليم اسلام عمل کنند و به سيره عملي پيشوايان دين تمسک نمايند، بر طاغوت پيروز خواهند شد.
رهبري امامخميني که خود از بندگان صالح خدا و عامل به فرامين الهي بود، مردم ايران را متحول کرد و تغيير موردنظر قرآن در مردم ايران پديد آمد و با پيروزي انقلاباسلامي وعده الهي محقق شد. با سقوط رژيم پهلوي و به قدرت رسيدن مذهبيها، امامخميني در تمام 10 سال رهبري بعد از پيروزي انقلاباسلامي، مسئولين نظام جمهورياسلامي را به تهذيب نفس توصيه کردند و از تسليم شدن در برابر زرق و برقهاي قدرت برحذر داشتند. تکيه بسيار زياد امامخميني بر پرهيز مسئولين از جنگ قدرت و دعوت بيوقفه آنها به وحدت، نشان ميداد که ايشان نگران آينده هستند و اين همه توصيه و تاکيد براي اين است که شرايطي پيش نيايد که آن تغيير پديد آمده در سالهاي مبارزه کنار برود و جاي خود را به بياعتنایي به تعاليم قرآن بدهد که اگر چنين شود، ورق برميگردد و خدا حمايت خود را پس ميگيرد.
اکنون که چهل و پنجمین سال عمر نظام جمهورياسلامي را پشت سر ميگذاريم، نميتوانيم اين واقعيت را انکار کنيم که يکبار ديگر عوض شدهايم و برخلاف توصيههاي اکيد امامخميني، تسليم زرق و برقهاي قدرت شدهايم، جنگ قدرت همه را به خود مشغول کرده، يادمان رفته که رمز پيروزي انقلاباسلامي وحدت بود و رمز تداوم نظام جمهورياسلامي نيز وحدت است. به عبارت روشنتر، مسئولان ما به وضعيتي رسيدهاند که نيازمند تغيير هستند و يکبار ديگر بايد آيه «اِنَّ الله لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِاَنْفُسِهِمْ» به گوش آنها خوانده شود و اين واقعيت را باور کنند که اگر در عملکردها، مواضع و برخوردهاي خود تغيير ايجاد نکنند، همه چيز را از دست خواهند داد.
مسئولان بايد باور کنند که از حال و روز مردم غافلند. مشکلات مردم بسيار زياد است. فاصله طبقاتي هر روز بيشتر ميشود و متاسفانه تصميمها و مقررات همواره طبقات مستضعف را محدودتر ميکند و دامنگير ثروتمندان نميشود. با اينکه انقلاباسلامي را محرومان و مستضعفان به پيروزي رساندند، اکنون همين اقشار تحت فشار هستند و هر روز زندگي براي آنها مشکلتر ميشود. مسئولان بايد در عمل، نه در شعار، براي حل مشکلات مردم اقدام کنند و آنها را از گرفتاريهاي معيشتي نجات دهند.
از طرفی چند دسته کردن مردم و بسياري از آنها را به بهانههاي مختلف طرد کردن، باعث ريزشهاي شديد شده است. بناي انقلاب و نظاماسلامي بر جذب بود نه دفع. شهيد مظلوم آيتالله بهشتي ميگفت از ويژگيهاي خط امام، جذب در حد اعلاي امکان و دفع در حد ضرورت است. متاسفانه اين ويژگي مورد بيتوجهي قرار گرفته و حتي وارونه عمل ميشود. اين روش، در عين حال که از جنس انقلاب اسلامي نيست و با نظام جمهورياسلامي هيچ نسبتي ندارد، به نام انقلاب و نظام تمام ميشود و به اساس نظام لطمه وارد ميکند. تغيير دادن اين روش، نه تنها به معناي ايجاد تغيير در نظام نيست بلکه به معناي تغيير در چگونگي برخورد با مردم و نگرشها و سليقههاست و موجب تثبيت نظام و بالارفتن ميزان پشتوانه مردمي نظام ميشود.
محور قرار دادن قانون، از شعارهاي اساسي نظام جمهورياسلامي بود. اين شعار، مدتي است مهجور مانده و به آن عمل نميشود. مرکز اصلي قانونگذاری که مجلس شوراياسلامي است از يکطرف در تصويب قانون دچار محدوديت است و از طرف ديگر خود به وظايف قانوني خود يا عمل نميکند و يا نميتواند عمل کند. دولت در بودجهریزی، بسياري از اصول را فداي فروع ميکند. در انتصابات، گرايشهاي جناحي و فاميلي موجب صدرنشيني افراد ضعيف و کنار ماندن افراد کاردان و شايسته ميشود. تغيير در اين بخش به اين است که شايستهسالاري در انتصابات حاکم شود و همه براساس قانون عمل کنند.