آن روزها که ما کودک بودیم و در کنار خواهر و برادرهایمان، پنج، شش بچه قد و نیم قد، از در و دیوار راست بالا میرفتیم؛ هم همبازی داشتیم و هم جای بازی، سختی بزرگ کردن فرزند برای والدینمان محسوس نبود و آنها همواره زیر لب زمزمه میکردند ” هر آنکس که دندان دهد، نان دهد” و شاید دلخوش به همین باور، بر تعداد بچهها میافزودند. اما آلان که اغلب ما در مقام پدر و مادر از آن خانواده هفت، هشت نفره به یک خانواده سه، چهارنفره رسیدهایم و یک فرزند داریم، هرچند، گاهی دلمان لک میزند برای همان خانواده پرجمعیت، با بچههای قد و نیم قد، بهراحتی زیر بار داشتن فرزند نمیرویم. این در حالی است که نگرانیها از به هم خوردن تعادل ساختار سنی کشور به سمت کاهش جمعیت و رفتن به سمت سالمندی معقول است. هرچند با سیاستگذاریهای لازم دو سالی است که از اجرای طرح جوانی جمعیت میگذرد اما این سیاست به نظر میرسد کمتر موردتوجه جامعه قرارگرفته باشد، هرچند نکته قابلتأمل این است که حدود نیمی از جمعیت کشورمان وارد میانسالی شدهاند و باید به این مسئله که ابعاد پیچیدهای دارد، بیشتر توجه شود.
لزوم تغییر نگرش جامعه درباره فرزندآوری
مطالعات صورت گرفته نشان میدهد؛ در جوامع کوچکتر بهویژه در روستاها منافع اقتصادی وجود فرزندان در گذشته تا حدودی مدنظر بوده و فرزندان کمککار والدین در فعالیتهای کشاورزی بودهاند، اما امروزه این مسئله کمرنگ شده و فرزندان خانواده روستایی فعالیت اقتصادی ندارند که کمککار باشند و البته در جوامع بزرگ شهری نیز وضعیت بهگونهای متفاوت است و هر فرزند مخارجی برای والدین دارد، لذا نگرشی که در گذشته جامعه به دنبال آن بوده امروز با داشتن فرزند اتفاق نمیافتد.
یک روانشناس بالینی گفت: در خصوص نگرش جامعه به مقوله فرزندآوری نکته مهم اینجاست که رفتارهای گروهی، مجموعهای از رفتارهای فردی است و بر اساس اینکه هر رفتار منشعب از نگرشهاست و نگرشها مبتنی بر دانش افراد هستند میتوان این رفتار جامعه را بررسی کرد.
احمد اکبری گفت: در دهههای گذشته، نگرش نسبت به مقوله ازدواج، انتخاب همسر و حتی جدایی و طلاق و فرزندآوری سنتی بود؛ اما در حال حاضر نگرش در این مقولهها متحول شده و تصمیمگیری در مورد فرزندآوردن مثل قبل به شکل تصادفی نیست و مبنای آن یک سری نیازهای درک شده است.
این استادیار دانشگاه آزاد با بیان اینکه هرچه ارزشهای مثبت وجود فرزند در خانواده بیشتر باشد، تمایل به فرزندآوری بیشتر خواهد شد؛ افزود: امروزه با تغییر نگرش افراد درباره فرزند، آنها در پی درک این موضوع هستند که با داشتن فرزند منتظر چه پیامدهایی باید باشند؟
وی با تأکید بر اینکه باید به این سمت برویم که گرایش به فرزندآوری تابع یک سری از عوامل مرتبط هست که تا آنها فراهم نشود نمیتوان شاهد افزایش رشد جمعیت بود؛ گفت: این عوامل از جمله اشتغال بهویژه اشتغال زنان و استقلال اقتصادی است.
وی گفت: وقتی فرزندان بتوانند در زمان مناسب دارای استقلال اقتصادی شوند و تشکیل خانواده بدهند و دولتها تسهیلات رفاهی در اختیار نسل جوان قرار دهند، زمینه برای فرزندآوری فراهم میشود.
اکبری با بیان اینکه دولتها نقش خود را با رسیدن فرد به سن اشتغال و خانهداری و… باید پررنگ کنند؛ گفت: باید عوامل کمککننده به نگرش مثبت نسبت به فرزندآوری فراهم شود در غیر اینصورت این طرح در حد شعار باقی میماند.
به گفته این استادیار دانشگاه، حتی برخی مطالعات نشان داده با همین نرخ کمجمعیت، تمایل به داشتن فرزند در زوجین جوان با تردیدهایی مواجه است در واقع آنها شرایط حال حاضر را میسنجند و میبینند چه تبعاتی فرزندآوری برای آنها دارد، لذا از این اقدام منصرف میشوند.
اکبری برخی عوامل ذکر شده در این پژوهشها در خصوص در عدم تمایل خانوادهها به فرزندآوری را در چند مورد اولویتدار از جمله درآمد ناکافی، نداشتن مسکن و مشکلات اقتصادی عنوان کرد و گفت: همه این موارد مؤید نگرانی خانوادهها نسبت به آینده فرزندان هست و در اولویتهای بعدی بخش بهداشتی، نبودِ کمکهای دولت در زمینه نگهداری بچه از جمله شیرخشک و دارو و… است.
وی افزود: حتی مطالعات در کشورهای دیگری از جمله ژاپن و انگلیس هم نشان میدهد؛ نگرش به فرزندآوری تحت تأثیر نگرانیهای والدین است
سیاهچاله برنامهریزی جمعیتی، ساده اما پیچیده
بدون شک به موضوع طرح جوانی جمعیت صرفاً از منظر جمعیتی نباید نگاه کرد بلکه باید از منظر اقتصادی هم به مقوله طرح توجه کنیم، لذا این مسئله در عین سادگی بینهایت پیچیده است.
یک جامعهشناس و استاد دانشگاه نیز در این خصوص گفت: در چهار دهه اخیر از سال1350تا 1392مطالعات و پژوهشهایی در حوزه جوانان و انحرافات اجتماعی انجام شده اما تاکنون شناخت واقعبینانهای از زوایا و ابعاد جوانی جمعیت نداریم و کمتر به موضوع اقتصادی جمعیت و بیشتر در خصوص سیاستگذاریهای مستمر در این خصوص در کشور پرداخته نشده و از سوی دیگر یک توهم دانایی به وجود آمده و سیاهچالهای برنامهریزی جمعیتی برای ما ساخته شده که اگرچه ساده به نظر میرسد، اما بینهایت پیچیده است.
سیدعباس عابدی با بیان اینکه بدون شک مدرنیته تغییرات شگرفی بر ترکیب اجتماعی جمعیت نهاده و از سوی دیگر همین ترکیب جمعیتی خود مبنا و عامل تغییرات اجتماعی است؛ گفت: در این شرایط با وجود اعلام سیاستهای جوانی جمعیت، شاهد کاهش نرخ جمعیت هستیم.
عابدی گفت: بیشتر وقایع و رفتارهای جمعیتی بین 15تا30 سالگی ظاهر میشود که جوانان تحصیلاتشان به پایان رسیده یا ترک تحصیل کردهاند و شاغلند و یا بیکار و سربار خانوادهاند، یا ازدواج کرده یا نکردهاند و یا مسکن دارند و یا ندارند و اجارهنشین هستند، لذا تغییرات سریع و حیرتآوری که جوانان دارند سازمان زندگیشان را دستخوشِ تلاطمهایی کرده و امید به زندگی را در نسل جوان تا حدودی زایل کرده از اینرو کاهش شدید امید به زندگی در واقع یکی از آثار بدخیم همین تغییرات حیرتآور است.
وی گفت: از سوی دیگر همین مشکلات پیش روی ما، ازدواج را با تأخیر مواجه کرده، جوانان عمدتاً یا سرگرم تحصیل درآمد یا تحصیل در دانشگاه هستند و ورود به بازار کار را روشن نمیبینند، لذا تغییرات جمعیتی که اکنون ما با آن روبرو هستیم نتیجه انضمامی این اندیشههاست.
عابدی گفت: بر اساس بررسیهای انجام شده درصد مطالعات و پژوهشها در زمینه اشتغال جوانان تا قبل از سال 80 تقریباً صفر بوده و درصد مطالعات در حوزه آسیبهای اجتماعی در همین بازه زمانی 61 درصد بوده و عوارض ترکیب جمعیت فعلی نتیجه همین نگاه است که در تعین سن ازدواج و الگوهای ازدواج و فرزندآوری تأثیرگذار است.
وی افزود: تأثیر تغییرات پیدرپی در ساختار جمعیتی در سالهای اخیر، خانواده در ایران را که به لحاظ سرمایه اجتماعی، پشتوانه حمایت از زندگی محسوب میشود؛ با کاهش رو به تزاید روبهرو کرده و جمعیت خودش موضوع تهدید تلقی میشود.
عابدی گفت: در نتیجه همین موارد و تنگناهای برشمرده شده است که قانون حمایت از جوانی جمعیت در آبان ماه سال 1400 در 73 ماده و 81 تبصره تدوین شد اکنون میبینیم بیاثر مانده و این اتفاق ناخوشایند جمعیتی، نتیجه برنامه و سرمایهگذاری هر که باشد با برنامههای تسریعی و ماده و تبصره به بار نمینشیند و باید به دنبال تأمین زیرساختهای موردنیاز بود.
***
در پژوهشی که محصول کار مرکز تحقیقات سنجش سلامت جهاد دانشگاهی تهران است؛ 83 درصد شرکتکنندگان نگرانی درباره تأمین آینده فرزندان را در عدم تمایل به فرزندآوری ذکر کردهاند و 77 درصد آنها نگران مشکلات اقتصادی هستند که با ورود فرزند جدید گریبانشان را میگیرد، لذا این عوامل باعث میشود والدین به دنبال راهبرد تکفرزندی باشند که باید برای رفع این نگرانیها دولتها برنامهریزی کنند.
علاقه به بچهدار شدن، مستلزم داشتن نگرش مثبت به فرزندآوری است که بخشی از آن مربوط به این است؛ لذا دولتها میتوانند به شکل علمی موضوع را دنبال کنند و نوع نگاه را بهبود ببخشند و آن حاصل نخواهد شد مگر اینکه نگرانی در خصوص تأمین آینده فرزندان جدید را مرتفع کنند هرچند در حال حاضر این نگرانیها همچنان هست.