ایران، کشوری غنی از نظر منابع خدادادی است، معادن غنی و بینظیر، سرزمین حاصلخیز و چهار فصل، نیروی کار جوان و…، ولی چرا ثروتمندان هر روز ثروتمندتر و فقرا فقیرتر میشوند؟ چرا این همه گدا در سطح شهر و این همه مستمریبگیر کمیته امداد و بهزیستی؟ به گفته عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، 19 میلیون ایرانی از امکانات اولیه زندگی محروم هستند!
مقام معظمرهبری همواره نسبت به بیعدالتیها و نارسائیهای کشور در بخشهای مختلف واکنش نشان دادهاند و به مسئولان هشدار لازم دادهاند. از جمله اینکه فرمودند: «سفارش کردهام و سفارش و تاکید میکنم که باید تلاش شود فقر و بیعدالتی و تبعیض در این کشور ریشهکن شود» و در جای دیگر عنوان کردند: «تا وقتی در جامعه عدالت باشد و تبعیض نباشد، نگاه متفاوت به اشخاص و قشرها نباشد و امتیازطلبیهای زیادی و ناحق و نابجا در جامعه وجود نداشته باشد. مردم بر خیلی از ناکامیها صبر میکنند» و فرمودند: «یکی از نشانهها و ارکان توحید، نبودن ظلم و بیعدالتی است».
عدالت و رسیدن به آن در حقوق اجتماعی اقشار مختلف مردم یکی از دغدغههای همه ادیان، مکاتب فکری و اندیشمندان بوده و در دین اسلام همواره ما مسلمانان به این آیه مفتخر بودهایم که “لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط” ما پیامبران را با دلیلهای روشن فرستادیم و به آنها کتاب و ترازو نیز نازل کردیم تا مردم به عدالت عمل کنند. (سوره حدید)
بدون عدالت حکومت اسلامی معنا ندارد و رواج بیعدالتی، سبب بیتفاوتی جامعه نسبت به دین شده و از طرفی پدیده “دینگریزی“ رخ میدهد. متاسفانه فاصله جامعه ما از ابعاد مختلف از مرز عدالت به حدی است که دیگر کمتر کسی به نظرات و سخنانی از جنس دین توجه میکند. عدالت از عناصر اصلی شکلگیری حکومت اسلامی است. بدون عدالت، جامعه الهی و اسلامی نیست.
عدالت در قران
“ان الله یامر بالعدل و الاحسان“. وقتی این سفارش نادیده گرفته میشود، ظلم و بیعدالتی حاکم میشود.
علی(ع) که عدل مجسم بود و به تعبیر برخی از محققین و نویسندگان آنچه باعث شد به شهادت برسد عدالتخواهی او بود، وقتی به خلافت رسید شروطی گذاشت از جمله اینکه؛ “آنچه از بیتالمال مسلمین به ناحق تصاحب کردهاید، به بیتالمال بر میگردانم ولو مهریه همسرانتان کرده باشید“. این بود که عدهای تاب عدالت علی(ع) را نداشته و با او دشمنی نموده و تا به شهادت رساندن امام، پیش رفتند.
سفارش به عدالت
قال علی(ع): بهترین فرمانروا کسی است که ظلم را از بین ببرد و عدل را زنده کند. (غررالحکم ج2 ص431)
قال علی(ع): هرکس به عدالت رفتار کند، خداوند حکومتش را حفظ میکند. (غررالحکم ج5 ص355)
قال علی(ع): عدالت را اجرا کن و از زورگویی و ستمگری بپرهیز زیرا زورگویی مردم را به ترک از وطن وا میدارد و ستم آنان را به قیام مسلحانه میکشاند. (نهج البلاغه حکمت 476)
متاسفانه یکی از اساسیترین و ریشهایترین مصداق بیعدالتی در کشور ما این است که افراد در جایگاه اصلی خود قرار ندارند، هرکس را دوست داشتیم پُست و مسئولیت دادیم، هرکسی را دوست نداشتیم از ریاست خلع میکنیم. اسلام میگوید؛ “اگر کسی بداند که دیگری برای فلان جایگاه و مرتبه از او بهتر و لایقتر، شایستهتر و اصلح است، عالماً و عامداً جای او را بگیرد این اقدام یک ظلم است و به آن مقام و به تبع آن همه نگرانیها و ناراحتیها و بیعدالتیها به جامعه سرایت میکند“ و به این دلیل است که امروز جامعه ما به نوعی دچار سرخوردگی شده چون میبینند جایگاه انسانی مختل شده و مقامها و منزلتها که به عنوان پستهای نظام اسلامی هستند، به تاراج میرود.
امام کاظم(ع) فرمودند: عدالت را نمیتواند اجرا کند، مگر آن کس که آنرا به بهترین شکل بشناسد. (اصول کافی ج1ص524)
امام علی(ع) فرمود: خداوند بر پیشوایان عادل واجب کرده که سطح زندگی خود را با مردم ناتوان برابر کنند تا فقیر را فقرش بر آشفته نکند. (غررالحکم ج 2 ص430)
انوشیروان و طاق مدائن
هنگامیکه انوشیروان تصمیم گرفت طاق مدائن را بسازد، دستور داد اطراف آن عمارت را خریداری کنند. مردم با میل به قیمت گزافی فروختند، مگر پیرزنی که امتناع ورزید و گفت: من همسایگی شاهنشاه را به تمام عالم نمیفروشم.
انوشیروان سخن او را پسندید و گفت: خانه پیرزن به جای خودش باقی باشد. ساختمان او را محکم و با دوام نمود. ایوان را محیط بر آن ساخت، در کنار ایوان عمارتی بود که مردم آنجا را خانه پیرزن مینامیدند.
دیوارهای ایوان را رنگآمیزی نموده و عکسهای زیبایی بر آن نقاشی نمودند. غلامان به انوشیروان شکایت کردند که پیرزن دود میکند و رنگآمیزی ایوان خراب میشود. انوشیروان گفت: هرچند بار که خراب شد باز رنگ خواهیم زد. او را مانع از دود کردن نشوید. پیرزن را گاوی بود که هر شامگاه برای دوشیدن به خانهاش میآمد. هر وقت گاو از صحرا بر میگشت فرشهای روی ایوان را جمع میکردند تا بگذرد و هر روز به همین منوال بود.
گویند قیصر روم سفیری به ایران فرستاد. سفیر وقتی به مدائن آمد و طاق کسری را دید، از عظمت آن ساختمان در شگفت شد، در گوشه ایوان یک نوع نقص و کجی توجه او را جلب کرد. پرسید این قسمت چرا درست نشده و ایوان ناقص مانده است؟ گفتند: این محل خانه پیرزنی است که مایل نبود آنرا بفروشد و سلطان نیز او را مجبور به واگذاری نکرد. از این رو ایوان ناقص شد. سفیر گفت: این چنین کجی و نقص که از عدل و دادگری است، بهتر از آراستگی و درستی است که از روی ظلم باشد.
طاق کسری جفت نام نیک اگر بینی هنوز
این زسقف آهنین و زپایه پولاد نیست
این دوامِ دولت از فیض عدالت گستری است
ورنه در خشت و گل این اندازه استعداد نیست
هرکجا عدل است آنجا جای امن است و صلاح
و اندر آنجا مفسدین را فرصت افساد نیست
حق گذاری بر اساس دین و دانش محکم است
قاضیِ بیدین و دانش، پاسدار داد نیست
لغزش ایمان بُوَد، زاییده فقر و نیاز
ورنه هیچ آلوده دامن دزد مادرزاد نیست
دادخواه و دادگاه و دادیار و دادرس
جمله بر بادند اگر بر دادشان ارشاد نیست