سالهای دور، گرفتن خط تلفن برای منزل و محل کار هم، مراحلی داشت و در برخی مناطق، چند سال طول میکشید. بعد شماره تلفنها هی تغییر میکرد و شروع اعداد با هم متفاوت بود. مردم میگفتند: تلفنهای با فلان شماره، خوب نیست و اختلال خط دارد. همین حرف، بابِ دلالی را گشوده بود و عدهای بودند که آشنا جور میکردند و شماره تلفنهای خاص برای دیگران میگرفتند و البته حق حساب مخصوص داشتند. بنابراین کسانی که تلفن منزل یا مغازهشان فلان شماره بود، خوشحال بودند که با دیگران فرق دارند.
سالها گذشت و تمام تلفنها یک دست شد. اما بابِ دلالی همچنان باز بود. این بار بر سرِ شمارۀ تلفن همراه، دلالان شمارههای رُند را برای خواص جور میکردند و نان میخوردند. پس از آن بر سر کُد تلفن، یعنی پس از پیش شماره (مثلا 912) شماره تلفن با چه رقمی آغاز میشود. کُد 2 دهها هزار تومان حق حساب داشت. بعد از آن کُد 5 و به همین ترتیب. بنابراین دارندگان سیم کارت کُد 2 به دیگران فخر میفروختند که سیم کارتشان خاص است و کار به جایی رسیده بود که برخی جوانها از کُد تلفن همراهشان خجالت میکشیدند چون آن کُد (مثلا کُد 5یا6) جدید بود و بدون حق دلالی قابل خرید بود!
این مقدمه را نوشتم تا بگویم؛ به هر طرف که نگاه کنید، نمودهایی از این سازو کارِ دلالی و گردش مالی حاصل از آن را خواهید دید.
خرید و فروشِ نوبت جراحی بیمارستان، خریدو فروشِ وامِ بانکی، خرید و فروشِ نوبتِ اعزام به خانۀ خدا، خرید و فروشِ محلِ قبولی در دانشگاه، خرید و فروشِ مقاله و پایاننامه، فروشِ نوبتِ چاپ و پذیرشِ مقالۀ علمی پژوهشی در مجلات دانشگاهی، خریدو فروشِ لایک و کلیک در فضایمجازی و… این دِهِ ویران دهمت صدهزار! نکتۀ جالب این است که، بر سرِ راه دلال بازیهای متنوع و گسترده نه تنها هیچ مانعی نیست، بلکه از دیرباز، نظامِ اداری و اجرایی، اقتصادی و حتی انتخاباتی به گونهای طراحی شده است که، با روی گشاده از انواع دلالیها حمایت میکند. که فعلا قرار نیست به آنها بپردازیم!
اما سالهاست در کنار این دلالیهای علنی، تعدادي انگشتشمار و معلومالحال براي نيل به مقاصد و مطامع غيرانساني خود همزمان با انتخابات مجلس و یا شورایشهر پا به عرصه وجود میگذارند و با عنوان “مشاور” ـ ترجیحا بخوانید مشاور رسانهای یا تبلیغاتی ـ و یا عدهای با برنامهریزی دقیق اما غیرشفاف و در “پستو“ هزینه انتخاباتی را با شروطی پرداخت میکنند تا بعد از موفقیت اختیار تصمیمگیری آن فرد را به نفع خود در اختیار گرفته تا به وقتش مطیع اوامر سرمایهگذار!! باشد. فعلا به گروه دوم کاری نداریم که به وقتش بلاهایی که آن عده بر سر این شهر آوردهاند را به اطلاع خواهیم رساند.
اما گروه اول ماموراني خوشخدمت، چاپلوس و نمام هستند كه با زيركي و ترفندهايي خاص وارد گود ميشوند .یک شبه علامه دهر در تمامی امور میگردند، نمونه اين افراد در فضاهاي انتخابات خود به خود چهره مينمايانند، امسال نیز کمی زودتر سر و کله این افراد پیدا شده، چربزباناني كه در دروغپردازي و خوشسخني و به ویژه خالیبندی گوي سبقت را از همگان ميربايند. اين عده در آستانه هر انتخابات با شناسايي نامزدهاي انتخاباتي خاص و البته کمتجربه و با معلوماتي از پيش طراحي شده و البته نخنما و تکراری، كانديداي مخاطب را بزرگ و بزرگتر جلوه ميدهند و درصدد تخريب كانديداي ديگر به هر شکل بر ميآيند و عملا روند يك انتخاب سالم و آزادانه را مخدوش ميكنند.
اين در حاليست كه در فاصلهای کم، اين تعاريف و تمجيدها شامل نامزدهاي موردنظر و بدگوييها نثار رقبایشان ميشود. بدين ترتيب همه نامزدها از اين دلال انتخاباتي و اين واسطه منفي ابراز خرسندي ميكنند و انگار شمارهشان با حضور این افراد، “خاص“ میشود و رویای پیروزی را در سر میپرورانند، بيخبر از اينكه اين دلال و واسطه بيشترين ضربهها را به آنها وارد كرده است.
يكي از نكات قابل توجه اين است كه اين عده با ارائه اطلاعاتي غلط و آمار و اعدادي دروغين، نامزدها را از مسير سالم و درست تبليغات انتخاباتي باز ميدارند و عملا موجبات شكست آنها را فراهم ميكنند.
نامزدهاي انتخاباتي كه اغلب از چهرههاي مردمي و صاحب وجهه ميباشند لازم است با درايت و فهم عميق خويش از فضاي انتخابات، از هماکنون به پیشینه این افراد که تاکنون چه موفقیتهایی در این زمینه داشتهاند! توجه کرده و اجازه ندهند چنين افرادي مردم را از آنان بدبين و نااميد كنند.
بسيار اتفاق افتاده است كه به علت انزجار و نفرت مردم از “دلالان انتخاباتي“، نه تنها به نامزدي راي ندادهاند بلكه مانع از آن شدهاند كه دوستان و بستگانشان نيز به فرد مورد نظر راي دهند. براستي آيا اين دلالان انتخاباتي يكي از تهديدها و آفتهاي انتخاباتي تلقي نميشوند؟!