هنوز زمان زیادی تا انتخابات مجلس 1402 باقی مانده، اما اندکاندک برخی اظهارنظرها و خبرها رنگ و بوی انتخاباتی به خود گرفته تا مشخص شود اهالی سیاست برای فتح مجلس دوازدهم چه برنامهای دارند. از اردوگاه اصلاحطلبان تا الان صدای زیادی شنیده نمیشود و حضور آنها بسته به تغییر نگرش شورای نگهبان دارد زیرا در صورت تداوم رویکرد حذفی و تنگتر شدن دایره انتخاب مردم، اصلاحطلبان حاضر نیستند با کاندیداهای حداقلی در عرصه انتخابات حضور یابند.
اما در شرایطی که صدای انتخاباتی زیادی از جبهه اصلاحطلبان به گوش نمیرسد، این روزها اصولگرایان تخریبهای خود علیه جریان رقیب را آغاز کرده و به نظر میرسد هرچه به زمان انتخابات مجلس شورایاسلامی در اسفندماه سال آینده نزدیکتر شویم، این تخریبها بیشتر شود. البته اقدام تخریبی اصولگرایان علیه اصلاحطلبان مسبوق به سابقه است و گویی برای آنها به یک عادت تبدیل شده که در آستانه هر انتخاباتی، جریان نجیب اصلاحطلب چه ساکت باشد و چه فعال، آنان را آماج انواع توهینهای مستقیم و غیرمستقیم خویش قرار دهند.
به عبارت دیگر، اصولگرایان سالهاست این سیاست را در پیش گرفتهاند که هر کس که مثل آنها فکر نکند را رَجم میکنند. این افراد، خود را معیار اسلام میپندارند و با تفکر غلطِ «خود حق پنداری»، هر کس را که به هر دلیل نپسندند و با خود همراه و همفکر ندانند، تخریب میکنند. اینان، نه تنها کسی را به اردوگاه انقلاب و نظام و خدمت به کشور و ملت اضافه نمیکنند، بلکه هر روز عدهای را با رفتارها و گفتارهای غلط خود از این اردوگاه دور میسازند.
شکی نیست؛ اگر تخریبگران به پشتوانه سازمانهای عظیم حامی و بودجههای هنگفت خود، محبوبیت و قدرت لازم را در کلیّت جریان اصلاحطلبی نمیدیدند، اینقدر زحمت و خرج برای خودشان درست نمیکردند تا به شکلهای مختلف، این جریان را تخریب کنند تا مگر از مشروعیت و مقبولیت عمومی بیاندازند.
به عبارت دیگر، چرایی تخریب اصلاحطلبان از سوی کسانی که به تخریب این جریان روی آوردهاند، چیزی جز حرص و طمع برای دستیابی به قدرت و هراس نسبت به محبوبیت جریان اصلاحات در جامعه و عدم اقبال عمومی به خویش و نگرانی از کابوس شکست در انتخابات آینده نیست که بارها طعم آن را چشیدهاند. به نظر میرسد؛ شروع این تخریبها علیه اصلاحطلبان ناشی از آن است که اصولگرایانهمچنان احتمال موفقیت خود را در انتخابات مجلس آینده در صورت حضور اصلاح طلبان بسیار اندک میدانند.
اصولگرایان باید بدانند؛ تخریبهای بسیار شدیدی را که در رسانهها و محافل خود و فضای مجازی علیه اصلاحطلبان دنبال كرده و گمان میکنند، اراده اصلاحطلبان را تضعیف و چهره آنان را در جامعه مخدوش میكنند و در انتخابات آینده مجلس برنده خواهد شد، سخت در اشتباهند زیرا کاملاً روشن است؛ با اتفاقات اخیر و وضعیت فعلی جامعه اقبال زیادی از سوی مردم نخواهند داشت.
در حال حاضر، بیتردید در جامعه مشکلات زیادی وجود دارد و مردم با معضلات فراوانی بهویژه مشکلات معیشتی دستوپنجه نرم میکنند و توقع داشتند با یک دست شدن حاکمیت، این مشکلات برطرف شود چرا که این جریان به همه چیز «دسترسی» داشت و حال مشخص شد عدم موفقیتشان در «توانمندی» و «مدیریت» آنها میباشد که این را به خوبی مردم متوجه شدند.
مردم این روزها متوجه شدند؛ اصولگرایان میآیند و کشور را شخم میزنند ولی اصلاحطلبان، علیرغم همه فشارها و توهینها، باید ویرانیهای به جای مانده از آنها را مرتفع نمایند. گویی رسم بر این است که اصولگرایان در یک مقطع زمانی بیایند و مملکت را تخریب کنند و در سراشیبی سقوط قرار دهند و سپس اصلاحطلبان بیایند و خرابیها را اصلاح کنند و فرصتی ایجاد نمایند تا اصولگرایان خود را تطهیر کرده و در دوره بعدی مجدداً کار خود را دنبال نمایند. انگار اصلاً فلسفه وجودی طیف اصلاحطلب، ایجاد یک خلأ برای نفسگیری مجدد اصولگرایان است که بیشتر بر مردم بتازند.
بههرحال، اصولگرایان باید بپذیرند؛ محبوبیت اصلاحطلبان در جامعه یک واقعیت است و موج تخریبی آنها هم نشانه آن است که این محبوبیت به قوّت خود باقی است و مردم همچنان آمادگی برای استقبال و همراهی با این جریان سیاسی را دارند. البته اصلاحطلبان اصیل از نسلهای مختلف نیز باید با شناخت و درک عمیق این موقعیت تاریخی خود، نقشی را که برعهده دارند بشناسند و بهخوبی ایفا کنند.