یکسال پس از انواع وعدههای اقتصادی و ادعاهای مدیریتی، به نظر میرسد دولت سیزدهم در آستانه یکسالگی خود دچار بحران دستاورد شده است. آقای رئیسی که در روز ۱۳شهریور1400 در اولین گفتوگوی تلویزیونی خود در خصوص مذاکرات احیای برجام گفته بود: «اَبایی از گفتوگو و مذاکره نداریم و مذاکره نتیجهمحور میخواهیم که به دنبال آن تحریمها علیه ملت ایران رفع شود و با رفع تحریمها، زندگی مردم بیش از پیش رونق بگیرد»، این روزها صحبت از تحمل شرایط سخت تحریمها و انتظار از مردم برای همراهی با دولت در جهت ادامه تحریمها مینماید. گویی دولت در رابطه با رفع تحریمها و کنترل تورم و بهبود معیشت مردم، با شکست مواجه شده است. انتظار آقای رئیسی از مردم برای تحمل ادامه شرایط سخت تحریمها در حالی صورت میگیرد که آقای روحانی در اسفند سال 99 بارها از امکان توافق و پایان تحریمها سخن گفت ولی به دلیل تصویب قانون راهبردی از سوی مجلسِ یکدست اصولگرا، به نتیجه نرسید. با این حال آقای روحانی و وزارتخارجه دولت وی که چندین دور گفتوگو با گروه کشورهای 5 +1 درباره احیای مفاد برجام انجام داده بود، در اواخر کار خود تأکید کرد اگر همین امروز تصمیم سیاسی گرفته شود میتوان در کمتر از یک هفته قرارداد برجام احیای شده را امضا کرد، ولی چنین نشد و عمر دولت وی به پایان رسید. ضمن آنکه آقای روحانی به نمایندگان مجلس انقلابی هم یادآور شد؛ هرگز توافقی باب میل نمایندگان اصولگرای مجلس امضا نخواهد شد و اکنون مشخص شده توافقی که در دسترس بود، به بُنبستی رسیده که امکان احیای آن بسیار کم شده است.
اما آقای رئیسی با شروع کار خود، افرادی را برای راهبری سیاست خارجی انتخاب کرد که از سرسختترین مخالفان برجام بودند، و دولت سیزدهم پس از یک توقف سهماهه در روند گفتوگوها، با توپی پُر به مذاکرات برگشت و تئوری حداکثر خواهی در برابر فشار حداکثری را در دستور کار قرارداد و با تصور اینکه امتیازهای بیشتری بگیرد، خواستههایی بیش از خواستههای دولت روحانی را مطرح کرد. اما اکنون در یکسالگی دولت سیزدهم، آقای رئیسی از مقاومت مردم حرف میزند و شعار «ما میتوانیم» آقای احمدینژاد را تکرار میکند و سخنانی بر زبان میآورَد که مردم را نسبت به توانمندی مدیران دولتی به تردید میاندازد، بهویژه صحبتهای آقای رئیسی در همدان حاکی از آن است که به چشمانداز ترسیمشده توسط این دولت نمیتوان خیلی امیدوار بود.
پالسهای ضد برجامی
اکنون دولت سیزدهم در آستانه یکسالگی خود دچار بحران دستاورد شده است. آقای رئیسی و دولتمردان وی که تصور میکردند بهراحتی میتوانند مذاکرات برجام را به سرانجام برسانند، دچار دستانداز شده و مشکلات اقتصادی را که فکر میکردند با “دستور” میتوان حل کرد و تورم آن را کاهش داد، به پاشنه آشیل خود تبدیل کردهاند و حالا هم با اظهاراتی، میخواهند مسئولیت شکست مذاکرات را به گردن مردم بیندازند. در همین خصوص، آقای رئیسی در سخنرانی خود در همدان گفت: «مردم رسماً اعلام میکنند که میتوان با مقاومت تحریمها را بیاثر کرد.» و افزود: «وظیفۀ خود میدانیم به خواست مردم ایستادگی مقابل زیادهخواهان و مقابل نظام سلطه را در دستور کار قرار دهیم و از مواضع جمهوریاسلامی عقبنشینی نکنیم.» البته رئیس دولت سیزدهم مشخص نکرد که برای نسبت دادن چنین خواستهای به شهروندان ایرانی، به کدام داده استناد میکند و چه تعداد از مردم ایران به استقبال ادامه شرایط سخت تحریمی رفته و صدای خود را به گوش رئیسجمهور رساندهاند؟ زیرا زندگی در شرایط سخت تحریمها، خوشایند مردم نیست و این روزها نهفقط چشم مردم، که نگاه بازار، بورس، مسکن و… هم به نتیجه مذاکرات دوخته شده و بهمحض ناامیدی قطعی از رفع تحریمها، شرایط اقتصادی متزلزلتر از ماههای گذشته ادامه خواهد داشت. بنابراین بسیاری از کارشناسان بر این باورند که باید این گفتههای آقای رئیسی را به بیعلاقگی ایران به پذیرش توافق احیای برجام تفسیر کرد و ابراز تمایل از زبان مردم برای ادامه شرایط تحریمی را، به معنای قطع امید دولت از احیای برجام دانست.
جلیل رحیمی جهانآبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورایاسلامی ایران در همین خصوص گفت: موضعگیری رئیسی از زبان مردم برای ادامهی وضعیت کنونی ناشی از تحریمها در کشور، در اصل گویای ناامیدی خود دولت از دستیابی به توافق بر سر برجام و نپذیرفتن آخرین پیشنهاد جوزپ بورل، نمایندۀ سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در این باره است. این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هشدار داد که مردم دیگر تاب تحمل گرانیهای جاری را ندارند و «بهمحض ناامیدی قطعی از رفع تحریمها، شرایط اقتصادی متزلزلتر از پیش ادامه خواهد یافت.» و افزود که تاکنون جز “کاسبان تحریم”، ادامه شرایط سخت فعلی طرفدار دیگری نداشته است.
مهدی مطهرنیا، کارشناس روابط بینالملل هم بر این باور است که فضای رسانهای ایجاد شده در روزهای گذشته همگی نشان از پایان مسیر برجام دارد، اما هیچکدام از طرفین حاضر به قبول ننگ اعلام مرگ برجام نیستند چرا که این موضوع برای هرکدام هزینه دربردارد. علی بیگدلی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل هم معتقد است: از منظر حقوق بینالملل، معمولاً هیچیک از طرفین، پایان توافق را اعلام نمیکنند؛ چراکه مسئولیت حقوقی دارد و البته نمیخواهند روزنههای مذاکره را مسدود کنند. هر دو طرف در تلاش هستند دیگری اعلام کند که از مذاکرات خارج شده است، اما معمولاً چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
مقاومت از جیب مردم
بههرحال، آقای رئیسی با این احتمال که ممکن است کار صلح و آشتی بهزودی به نتیجه نرسد، برای متقاعد کردن شهروندان ایرانی به تحمل پیامدهای ادامه تحریمها و سختترشدن زندگی آنها، با صراحت اعلام کرد: «مردم رسماً اعلام میکنند که میتوان با مقاومت تحریمها را بیاثر کرد.»
اما تلاش آقای رئیسی برای همراهی افکارعمومی بهمنظور تحمل شرایط سخت اقتصادی آنهم به شکل داوطلبانه، در حالی انجام میشود که قرار بود در دوران شکلگیری قدرت یکپارچه اصولگرایان در کشور، مذاکرات برای رفع تحریمها بهصورت جدی پیگیری شود و حتی اقتصاد و معیشت به تحریمها گره نخورَد. اما گویی حالا آقای رئیسی دریافته است که با بسته شدن آخرین روزنههای زندهسازی برجام و البته رقابت سنگین با روسیه برای صادرات نفت و فولاد و پتروشیمی که به گفته فعالان این حوزه، به زیان ایران بوده و خواهد بود، باید روزهای سخت تحریمی را ادامه دهد. بنابراین آقای رئیسی و هماندیشاناش در نهادهای قدرت به این نتیجه رسیدهاند که باید در برابر برجام ایستادگی کرد اگرچه میدانند که معنایش سختتر شدن زندگی و کسبوکار شهروندان است و برای تحقق این خواسته خود، به دنبال بدهکار کردن مردماند و بر این باورند تنها جایی که هنوز میتوان از آن برداشت کرد، سفره مردم و نیز مشروعیتی است که مردم میتوانند به دولت بدهند. لذا آقای رئیسی با صراحتی شگفتانگیز میگوید، مردم ایران بهطور “رسمی” اعلام کردهاند دولت باید مقاومت کند و مقاومت دولت و حکومت در برابر آمریکا و مرگ برجام، برای رضایت مردم انجام میشود. شاید بتوان گفت این شگفتانگیزترین ادعای رئیس یک دولت است، زیرا مردم بدهکار چیزی شدهاند که هرگز از آن خبر ندارند و دولت طلبکار چیزی شده که بدون جلب رضایت طرف دیگر فروخته است. آیا دولت با شهروندان به محضر رسمی رفته است؟
واکنشها به این سخنان
اظهارات آقای رئیسی مبنی بر علاقهمندی مردم برای تحمل تحریمها و اینکه شهروندان “رسماً” مقاومت را برگزیدهاند، بازتاب منفی داشت و با انتقاد تند بسیاری از کارشناسان سیاسی و اقتصادی و افکارعمومی روبهرو شد، زیرا رفع تحریمها از مهمترین خواستههای مردم در سالهای اخیر بوده و هست. عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و روزنامهنگار نوشت که اگر مسئولین محترم حتی اندکی از دردها و سختیهای ناشی از تحریمها را متحمل شوند، آنگاه حقدارند از جانب مردم شعار مقاومت دهند. متأسفانه آنان، نهتنها ذرهای از دردهای تحریم را نمیچشند، شاید منتفع هم بشوند.
علی صوفی تحلیلگر مسائل سیاسی هم اظهار کرد: آقای پوتین یک سفری به ایران داشت و بعد آقای رئیسی چنین اظهاراتی کرد. معنای حرفش هم این است که مثل روسیه که در مقابل تحریمها مقاومت میکند و مذاکرهای هم در کارش نیست، ما نیز از مذاکره گذشتیم و همان مقاومت را در پیش میگیریم. در واقع میخواهند از نظر روانی ایران را در کنار روسیه قرار دهند و فکر میکنند با اینکار مردم ایران هم از نظر روانی تحریمها را راحتتر میپذیرند، چون میگویند الان فقط ما نیستیم که تحت تحریم هستیم، بلکه روسیه هم در چنین وضعیتی قرار دارد. بنابراین آرامش پیدا میکنند.
وی افزود: این حرف رئیسجمهور که گفت “رسماً مردم اعلام کردند میتوان با مقاومت، تحریم را بیاثر کرد“، بفرمایند کجا مردم این موضع را اعلام کردند؟ آیا اساساً همان خودیهایشان در جایی چنین موضعی را اعلام کردند؟ آیا نظرسنجی کردند؟ در حالیکه مردم دارند جلِز و ولِز میکنند، برای اعتراض به خیابان میآیند و هر روز هم مشخص است که وضعیت قیمتها، تورم و بیکاری بدتر میشود و همه شاخصهای اقتصادی منفی است و فقط مردم در این میان تحتفشار هستند، بیان این حرف اصلاً مبنا ندارد.
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی نیز با زیر سؤال بردن صحبتهای رئیسجمهور که گفته مردم «رسماً» مقاومت در برابر تحریم را برگزیدهاند، نوشت: مردم حدود 84 میلیون نفرند. چه تعدادشان این موضوع را رسماً اعلام کردهاند؟ از چه راهی «رسماً» اعلام کردهاند؟ یکیک آنها نامۀ رسمی نوشتهاند؟ یا اینکه از طریق برگزاری همهپرسی نظر «رسمی» خود را به دولت انتقال دادهاند؟
زیدآبادی همچنین موضوع بیاثر کردن تحریمها را نشانه رفته و نوشته است: اگر میتوان با مقاومت تحریم را بیاثر کرد، چرا در یک سال گذشته تحریمها بیاثر نشده است؟ اگر آنچه در طول یکسال گذشته در حوزۀ اقتصاد رخ داده از نظر آقای رئیسی به معنای بیاثر کردن تحریمهاست، لطفاً از این پس اجازه دهند، تحریمها تا سرحد ممکن اثر کند!
احمد زیدآبادی میپرسد: منظور آقای رئیسی از بیان این سخن چیست؟ زمینهسازی برای اعلام شکست احیای برجام؟ من البته بعید میدانم. اما اگر واقعاً منظور همین باشد، آقای رئیسی و دولتش موظفاند مسئولیت شکستِ مذاکرات را به عهده بگیرند و بیدلیل آن را به «اعلام رسمی» مردم نسبت ندهند. اگر مردم همانها هستند که در کوچه و خیابان در رفتوآمدند، نهفقط هیچکدامشان چیزی در مورد راههای بیاثر کردن تحریمها بهطور رسمی یا غیررسمی به دولت اعلام نکردهاند؛ بلکه با اضطراب و نگرانی برای رفع تحریمها لحظه شماری میکنند.