تیتر فوق برگرفته از توصیههای رهبری به دولت دوازدهم جناب آقای روحانی بود. ایشان جهتگیری اول دولت را، پرداختن به مشکلات مردم، مشکلات اقتصادی و معیشتی دانستند و جهتگیری دوّم را تعامل گستردهی با دنیا. بهراستی وقت کم بود و کار بسیار هرچه بود با سرعت برق و باد دولت آقای روحانی نیز تمام شد و اینکه چقدر توانست به توسعه کشور و تحقق شعارها و اهداف جمهوریاسلامی کمک کند را آیندگان قضاوت خواهند کرد. ولی اینکه به هر دلیل دولت نتوانست سفره مردم را رونق ببخشد و معیشت مردم با مشکل جدی مواجه بود، قابلانکار نیست! جهتگیری مشخصشده دوم نیز متأسفانه نهتنها بهبود نیافت که مشکلات منطقهای نیز بر آن افزوده شد! دلایل آنکه اصلاً موضوع بحث ما نیست، عمدتاً برای مردم روشن و آنچه نیز نامعلوم باشد در آینده مشخص خواهد شد.
اکنون و بعد از گذر از همه اتفاقات مرتبط با انتخابات، دولتی دیگر با تأکید بر شعارهای اصلی انقلاب 57 به صحنه آمده و مکرر بر مبارزه با فساد و اجرای عدالت تأکید نموده است، ارزشهایی که بعد از 42 سال از انقلاب هنوز خریدار دارد و با نگاهی به گذشته و وضعیت مردم و همچنین با توجه به گزارشات مجامع جهانی و محافل علمی معلوم میشود؛ دولتهای گذشته نهتنها در تحقق آنها ناموفق بودهاند که آمارهای مرتبط ثابت میکند فساد و فقر و فاصله گرفتن از عدالت متأسفانه بیشتر نیز شده است. در نگاه کلی انقلاب، حکومت موردنظر انقلابیون و علمای انقلاب نشأت گرفته از حکومت مولای متقیان علی(ع) بود که در آن باید حکومت تأمینکننده نیازهای طبیعی مردم، پاسدار امنیت و آزادی مردم و سبب گسترش اعتماد و امید به آینده باشد! حکومتی که رهبرش در اولین سخنرانی خود در بهشتزهرا نوید آبادی دنیا و آخرت مردم ایران را داده بود. ولی نتیجهای که مردم از عملکرد دولتهای گذشته احساس میکنند گسترش فقر و نابرابری و ناامیدی نسبت به آینده کشور است. هرچند این عدم موفقیت میتواند عوامل متعدد داخلی و خارجی داشته باشد که از جمله آنها جنگ هشتساله و تحریمهای شدید اقتصادی است. اما فساد و بیعدالتی منجر شده به فاصله شدید طبقاتی مسئلهای نیست که بتوان بهراحتی و به بهانه جنگ و تحریم از کنار آن عبور کرد. هدف از رسیدن به قدرت از منظر علی علیهالسلام باید اقامه عدل باشد و احکام اسلام نیز در جهت حمایت از حقوق انسانها، حفظ امنیت و حریم خصوصی آنها وضع شدهاند.
آیتاله خامنهای هم در زمان تنفیذ حکم ریاستجمهوری آقای خاتمی دقیقاً هدف از پذیرش مسئولیت را همین عنوان نمودند و فرمودند: “ما که بر سرِ کار آمدیم ـ آن روز که روز مبارزه بود تلاش کردیم، آن روز که پیشنهاد مسؤولیت کردند، به هر صورت قبول کردیم ـ برای تحقّق همین هدف بود. کسانی که با فرهنگ ما آشنا نیستند، باور کنند. اگرچه میدانم قطعاً باور نمیکنند که برای ما این مسئولیتها جاذبهای ندارد. خودیها میدانند. کسانی که از نزدیک با این فرهنگ و اشخاص آشنا هستند، میدانند. این مسئولیتها، فقط برای اقامه عدل، اقامه حکماللَّه و هموار کردن راه خدا در مقابل پای مردم، ارزش و محبوبیت و جاذبه دارد. تلاش باید برای این باشد.”
رهبری همواره دولتها را به مبارزه با فقر و بیعدالتی توصیه نمودهاند که بازخوانی آن میتواند دستور کاری باشد برای اهتمام بیشتر دولت کنونی! ایشان به دولت اصلاحات توصیه میکنند: «ما میتوانیم چهره زشت فقر را از کشور بزداییم. پس مسئولان دولتی، پیش و بیش از هر کار به این مسئله همت بگمارند. بخش اقتصادی دولت در واقع بزرگترین بخش از بدنه دولت است. مبارزه با مفسده اقتصادی و مالی یکی از کارهایی است که به گشایش اقتصادی کشور هم کمک خواهد کرد. یکی از موانع پیشرفت اقتصادی کشور، وجود گلوگاههای فساد است که بهشدت باید از آن ترسید و با آن مقابله و مبارزه کرد.» (12/5/80)
ایشان به دولت آقای احمدینژاد نیز توصیه میکنند: «همهی کسانی که نانشان در بیعدالتی است، با عدالت دشمناند. همهی کسانی که با قلدری و زورگویی ـ چه در صحنهی ملی، چه در صحنهی بینالمللی ـ تغذیه میشوند، با عدالت مخالفاند. بعضی میخواهند با عنوان تندروی، عدالت را متهم و محکوم کنند. وظیفهی دولت عدالتمدار، توجه ویژه به قشر محرومین است. عدالت را نباید تندروی و مخالفت با شیوههای علمی دانست.» (12/5/84)
ایشان در خصوص مبارزه با فساد به دولت سیزدهم توصیه نمودند: «اگر به معنای واقعی کلمه میخواهیم در کنار مردم باشیم باید با فساد و مفسد بیامان مبارزه کنیم که خب ایشان در مسئولیت قبلی حرکت مبارزه با فساد را شروع کردند، لکن اصل قضیه اینجاست. بسترهای فساد در قوه مجریه شکل میگیرد. اینجا باید با فساد مبارزه کرد. قاچاق، سوءاستفاده از ارز و… فسادهایی است که باید با آنها مواجه شد. با برنامه و پیگیری.»
لذا با توجه به توصیههای مقام معظمرهبری در مبارزه با فساد و شعارهای رئیسجمهور محترم عنوان میکنیم که اجرای عدالت با شعار و ادعا تحقق نمییابد همچنین کاملاً مشهود است که اگر مبارزه با فساد و اجرای عدالت کار آسانی بود حتماً دولتهای گذشته آن را به سرانجام رسانده بودند و نیازی به یادآوریهای مکرر رهبری نبود! بیشک آنچه منجر به ساقط شدن یک نظام شود از دست دادن پشتیبانی مردم به دلیل فساد و بیعدالتی خواهد بود. مردم ایران ثابت کردهاند که سختترین بحرانها را پس از انقلاب با اتحاد و همبستگی بین دولت و مردم پشت سر گذاشتهاند ولی فساد رخنه کرده در بین مسئولان آفتی است که مثل کرم ساقهخوار ریشههای نظام را هدف قرار داده است. نگارنده بارها ضمن احترام به حقوق مالکین و سرمایهداران و اعتقاد به اینکه ثروت سرمایهداران میتواند موجب رونق و شکوفایی اقتصاد و کاهش فقر و بیکاری و نهایتاً منجر به عدالت سیاسی و اجتماعی کرد شدیداً معتقدم که یکبار دیگر باید همهکسانی که در این سالها بیش از حقشان از سفره بیتالمال ارتزاق کردهاند توسط دادگاههای صالحه مورد محاکمه قرار گیرند. اگر معتقدیم که حفظ نظام از اوجب واجبات هست پس باید بدون در نظر گرفتن جایگاه و مقام افراد تا دیر نشده است دست غارتگران از بیتالمال را قطع کرده و ثروت به یغما رفته را برای کمک به محرومان به چرخه اقتصاد برگرداند حال میخواهد سردار باشد یا سالار! نمیشود ادعای مبارزه با فساد داشت و در عمل بر مدار دور زدن قانون حرکت کرد! اگر قانونی که وضع شده است مورد پسندمان نیست بهتر است ابتدا قانون را بر قامت خویش اصلاح کنیم!
مردم دیگر بیش از این تاب تحمل تبعیض و فساد آقاها و آقازادهها را ندارند! مردم زیربار بیتدبیری و کشمکشهای قدرتمداران داخلی له شدهاند. آنها مبارزه با همهکسانی که آسایش، امنیت روانی و سلامت آنها را برهم زدهاند را مطالبه میکنند! آنها میخواهند کسانی را که به خاطر منافع مالی یا سیاسی شخصی و جناحی مانع ورود واکسنهای خارجی به کشور شدهاند را محاکمه کنند. آقای دولت! اگر ممنوعیت ورود واکسن وجود نداشته لطفاً هرچه سریعتر جلو کشتار مظلومانه مردم را بگیرید! اگر میدانید که بدون رعایت قوانین بینالمللی در عرصههای اقتصاد و انرژی نمیتوان حتی روی حمایت جیرهخواران نظام و دوستان و همپیمانهای سیاسی و عقیدتی حساب کرد، لطفاً مصالح ملی را در نظر داشته و بدون ترس از شماتت رقبا تحقق خواستههای رهبری از دولت روحانی را که همانا پرداختن به معیشت مردم و تعامل گسترده با دنیا با حفظ عزت ایران بود را شما تحقق بخشید که واقعاً وقت کم است و کار بسیار!