علی ای همای رحمت توچه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من، بخدا قسم خدا را
روز جمعه ۱۳ماه رجب، ۱۲سال قبل از بعثت پیامبر(ص)، کعبه معظمه شاهد شیرینترین رویداد تاریخ بود. خانه خدا یک بار در تاریخ باز شد و از دیوارش فاطمهی بنت اسد به درون آن خانه راه یافت و در آن روز خجسته، علی(ع) به دنیا آمد و کعبه را پر از نور کرد.
علی(ع) کعبه آمال حقیقتجویان و قبله عارفان و ناسکان، فاتح اقلیم عشق، مصباح جمال ازلی، کوکب دُری وجود و گوهر تابناک الهی، از درون کعبه پا به عرصه جهان گذشت تا جهانیان را به عبادت خدای کعبه و ربَالبیت دعوت کند و بیرقهای ضلالت و گمراهی را از فراز خانه خدا به زیر افکند و پرچم هدایت را بر افرازد و صراط مستقیم ایمان را به رهروان راه الله بنمایاند و با برق ذوالفقارش، قلب بتپرستان تاریخ را به لرزه در آورد و خروش رعد آسای شمشیر آختهاش هراس و خوف در دل دشمنان خدا اندازد که تا نفخ صور نام نامیش و اسم گرامیاش مایه امید و نوید دوستان و محبان درگاهش و مایه رعب و وحشت در قلب اعدا و دشمنانش خواهد بود.
شکاف دیوار کعبه و ورود فاطمه بنتاسد در حالی که ۹ ماه از بارداریش گذشته بود و خروجش پس از سه روز با فرزندش امیرالمومنین، کرامتی مخصوص علی است و لاغیر که در خانه کعبه و در مقدسترین و والاترین جای روی زمین به دنیا بیاید و نه قبل و نه بعد از او چنین حادثهای تکرار نشده و نخواهد شد.
راستی همین یک واقعه کافی است که علی(ع) را از دیگران ممتاز کند، چه رسد به اینکه خداوند عالم نام او را از نام خود مشتق سازد و او را به اخلاق خود آراسته سازد.
علی(ع) همان موجود مقدسی است که پیامبر(ص) این برترین انسان روی زمین، همو که خدایش دربارهاش فرمود؛ (لولاک لما خلقت الافلاک) این اشرف مخلوقات الهی دربارهاش بگوید: یا علی(ع) اگر نه این بود که میترسیدم مردم درباره تو چیزی بگویند که نصاری دربارهی عیسی بن مریم گفتند، هر آینه مطلبی دربارهات میگفتم که بر هیچکس رد نشوی جز اینکه خاک زیر پایت را برای تبرک بردارد.
علی(ع) نه تنها اولین کسی بود که به پیامبر ایمان آورد که او ایمان و اسلام مجسم بود و پیامبر(ص) از میان همگان او را به برادری برگزید. علی(ع) که اگر نبود در میان بشر، برای صدیقه کبری سیده نساءالعالمین هم شأنی وجود نداشت.
علی(ع) که به محراب عبادت بینظیر و در میدان شجاعت و رشادت بیبدیل بود. علی(ع) که اگر شمشیر او نبود عمود خیمه اسلام بر پا نمیشد. علی(ع) که پیامبر(ص) دربارهاش فرمود: اگر تمام درختان قلم و دریاها مرکب و جنیان حسابگر و تمام انسانها نویسنده باشند، نمیتوانند فضائل علی(ع) را به حساب آورند.
به هر حال سخن درباره علی(ع) بسیار است و واقعا انسان در برابر این همه عظمت و شکوه حیران میماند که چه بگوید و درباره چه صفتی از صفاتش بحث کند که هر یک نیاز به کتابی مستقل دارد. علی(ع) کسی است که جامع متناقضات بود؛ همان کسی که در وسط میدان جنگ شجاعترین قهرمانان عرب را (عمر بن عبدود) را بر زمین میافکند، شبهای تار در وسط بیایان چنان به عبادت و نماز میپردازد که در بعضی از احوال از شدت گریه و خضوع به درگاه ذوالجلال مانند جسمی بیجان نقش بر زمین میشود تا آنجا که راوی خیال میکند حضرت از دنیا رفته و وقتی به حضرت زهرا(س) خبر میدهد، زهرا(س) که علی(ع) را از دیگران بهتر میشناسد به او میگوید؛ “دلتنگ مباش که اینکار همیشگی علی(ع) است.“
علی(ع) همان ابرمردی که در برابر ناکثین و قاسطین و مارقین خم به ابرو نمیآورد و همه دشمنان را با ذوالفقارش از صفحه روزگار بر میاندازد، در برابر یتیمان زانوی ادب بر زمین میزند، دست محبت و عطوفت بر سرشان میمالد، کودکان یتیم را بر دورش مینشاند و برای بدست آوردن رضایتشان با دست مبارک خود برایشان نان میپزد و با دست خود به آنها غذا میدهد و در حین خدمت از آنها معذرت میخواهد.
تاریخ به خود ندیده است رهبر و حکمرانی که تمام عوامل ثروت و رفاه در کف دستش باشد و بر همه ذخائر و بیتالمال مملکت تسلط داشته باشد و خود هرگز در فکر لذت بردن از لذائذ مباح دنیا نباشد. این چه قدرتی است که شخص با آن همه امکانات بر خود حرام کند که از نان خشکی سیر شود مادام که در گوشه و کنار مملکتش بینوایی گرسنه وجود داشته باشد و بر خود حرام کند که لباس گرمی در بر نماند که احتمال دهد در دورترین نقطه از جهان مستمندی پیراهن کهنهای بر تن پوشیده است.
کدام حاکم را سراغ دارید که اموال بیتالمال زیر دستش رد و بدل شود و خود از دنیا یک درهم یا یک دینار اندوخته نداشته باشد؟ کدام رهبر قاطع در دنیا دیده میشود که به نمایندگانش بنویسد به خدا سوگند میخورم اگر به آنچه زیر سرپرستی توست چه کم و چه زیاد خیانت کنی، چنان فشاری بر تو آورم که بر احدی نیاورده باشم و حتی آنگه که حاکم نبود به یکی از رشوهخواران و زالوصفتانی که با پول و دارایی مستضعفین میخواست خود را ثروتمند کند بفرماید؛ از خدا بترس و اموال این قوم را به خودشان برگردان که اگر این کار نکردی و خداوند مرا بر تو قدرت داد، با این شمشیرم چنان بر سر تو فرود آورم که هیچکس را با آن نزدهام، جز اینکه به جهنم رفته باشد.
آری علی(ع)، از دنیا چیزی نمیخواست جز اینکه بتواند رنج مظلومی را دریابد و قلب مصیبت دیدهای را تسکین دهد و عدالتی را برقرار کند و ظالمی را به کیفر رساند. ما که پیروان علی(ع) هستیم با اینکه خود را جزء پیروان و محبان او میدانیم باید تلاش کنیم که در راهش گام برداریم و اهداف وآلایش را دنبال کنیم و هرچند محال است در عمل مانند او زندگی کنیم که خود نیز فرمود: من از دنیای شما بسنده کردم به دو لباس کهنه و از طعامش به دو قرص نان و شما نمیتوانید مانند من باشید ولی با ورع و پارسایی و تلاش همراهیم کنید.