اشاره: قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهایاسلامی کشور و انتخاب شهرداران خردادماه ۱۳۷۵ به تصویب مجلس شورایاسلامی رسید و پس از برگزاری ششمین انتخابات ریاستجمهوری، زمینه برگزاری انتخابات عظیم شوراهایاسلامی در سراسر کشور در اسفندماه 1377 فراهم گردید و سرانجام به همت دولت اصلاحات، قانون تشکیل شورایاسلامی بهعنوان یکی از پایههای بنیادین حاکمیت مردم و سنگ زیرین بنای مردمسالاری دینی با تأخیری بیستساله بر اساس اصل ششم و هفتم و اصول یکصدم تا یکصد و ششم قانون اساسی از متن فراموشی خارج شد و امروز، پارلمان محلی شوراها، با بیش۱۲۰هزار عضو فعال، یکی از پویاترین نمادهای جمهوریت نظام به شمار میرود. تمامی روستاها و شهرهای کشور دارای شورا بوده و در روند تصمیمگیریها شرکت دارند؛ شوراهای روستا و بخش و شهر بهعنوان شوراهای پایه و شوراهای شهرستان، استان بهعنوان شوراهای فرادست مشغول فعالیت بوده و چکیده تمامی این شوراها، در “شورای عالی استانها” تبلور مییابد. جایی که رکن چهارم قانون اساسی فعالیت پیدا میکند و توانایی ارائه طرح به مجلس توسط شورای عالی استانها گویای این اهمیت است.
اینک با انتخاب “دکتر سیدحسین بهشتیان” عضو شورای خلیلآباد، بهعنوان نماینده شورای عالی استانهای کشور، فرصتی دست داد تا پا را فراتر از چارچوب شورای شهرستان گذاشته و در خصوص شوراهای فرادستی گفتوگو کنیم. آنچه در پی میآید پرسشهای ما و پاسخهای ایشان است.
مهمترین دستاورد شورای استان در سالهای اخیر برای منطقه چه بوده است؟
ضمن عرض سلام و تشکر از نشریه آوایکاشمر، به نظر من مهمترین دستاورد، اتّحاد بود زیرا ما جدای از مرزهای جغرافیایی شهرستانها که تقسیم شدهایم، اتحادی در بینمان وجود دارد که این اتحاد در بسیاری موارد لازم است. در میان مباحثی که در شورای استان مطرح میشود، بحثهای منطقهای بیشتر پیش میآید و مثلاً جنوب خراسان با هم متعهد میشوند برای تحقق یک سری دستاوردها و یا نمایندههای شمال خراسانرضوی و سبزوار با هم متحد میشوند برای منافع منطقه خویش و گاه حتی نوع مذهب ممکن است عامل وحدت شود بهطوریکه اهل تسنن با هم برای رسیدن به یک سری جایگاههایی متحد میشوند تا بتوانند حرف خودشان را بزنند. لذا مهمترین دستاورد در شورای استان این بود، بهطوریکه در سال اول این دستاورد را نداشتیم و توانستیم در دو سال اخیر به آن برسیم و اتحادی بین چند شهرستان در حوزه ترشیز کهن ایجاد شد. نکته بعدی این بود که جایگاهمان را در شورای استان مجدد گرفتیم و ریاست کمیسیون بهداشت، ریاست کمیسیون بودجه، نایب رئیسی و نماینده حقوقی در شورای حل اختلاف نتیجه اعتماد شورائیان شهرستان خلیلآباد، بردسکن و کاشمر بود که همین اتحاد باعث شد دوباره ترشیز کهن و منطقه بر سر زبانها بیفتد.
مشکلات عمده شورای شهرستان و استان را در چه میدانید؟
ما باید برگردیم به اینکه مشکل شورا چیست؟ با توجه به اینکه ضرورت تشکیل شوراها به اوایل انقلاب بر میگردد ولی عملاً این مهم پیگیری نشد تا سال 77 که در دولت اصلاحات اتفاق افتاد، اما شوراها به علت جدی گرفته نشدن، جایگاه اصلی خود را به دست نیاوردند هرچند در قانون اساسی از آن بهعنوان رکن چهارم یاد شده است. مهمترین مشکل شورای استان و شهرستان استفاده نکردن از ظرفیتهای بسیار خوب آن است. علاوه بر این، شورای استان بهرغم اینکه شورایی فرادست است، از سوی شورای شهرستانها به دلیل آنکه بودجهای ندارند و فاقد مکان مشخصی برای فعالیت هستند، جدی گرفته نمیشود. در صورتیکه بعضی از شهرستانها همچون سبزوار شورای شهرستان مکان خاصی دارد و بهطور جدی امور مربوط را پیگیری میکند. البته در کاشمر، شورای شهرستان مدتی است فعالشده؛ ولی در خلیلآباد فعالیتی در آن نمیبینیم و کم است، در بردسکن هم اقدامات کمی دارد. بنابراین باید شورای شهرستان فعالتر باشد.
چرا شورای شهرستان به جایگاه واقعی خود نرسیده است؟
متاسفانه شورای شهرستان دیده نشده در حالیکه قابلیتهای خیلی خوبی دارد. از لحاظ سلسله مراتب اگر بخواهیم همگامی و همسانی برای شورای شهرستان در نظر بگیریم، شورای شهرستان همردیف فرماندار است و فرماندار را میتواند به این شورا دعوت کند و علاوه براین، در شورایشهر و روستا، بخشداران معمولاً میتوانند حضور پیدا کرده و حتی در شوراهای استان، استاندار باید حضور یابد و جوابگوی سئوال شورائیان باشد. اینها چیزهایی است که قابلیت بالقوه است و خیلی میتوان در این مورد کار کرد که به نظر من کار نشده و شهرستانها از فعالیت شورای شهرستان خود منتفع نشدهاند.
کمیسیونهای شورای استان در چه صورت نمود و کاربردی خواهد بود و آیا در حال حاضر چنین است؟
کمیسیونها در شورای استان جایگاه خیلی خوبی دارند. ما جلسات مستمری در کمیسیونهای مختلف داریم و میتوانیم کمیسیونهای دیگری هم تعریف کنیم. در این کمیسیونها بالاخره بحثهای کارشناسی انجام میگیرد و قبل از اینکه مباحث وارد صحن علنی شورای استان شود، در کمیسیونها مورد بحث قرار گرفته و بررسی میشود و سپس در جلسه کمیسیون نتیجهگیری صورت میگیرد که چه مسئولی را دعوت کنیم. آنجا کاملاً بحثهای کارشناسی انجام میگیرد و حتی ممکن است عضو شورا در آن مسئله کارشناس نباشد که میتواند مشاورانی بگیرد تا در آن کمیسیون اظهار نظر کنند و تاکنون بسیاری از گرهها به دست اعضاء کمیسیونها باز شده است.
آیا نفع شورای عالی استانها به شهرهای کوچک هم میرسد؟
شورای عالی، شورای فرادستی است و از لحاظ امکانات و قدرت خود میتواند در رکن چهارم باشد. زیرا قوانین متعددی به آن ارجاع داده میشود و حتی میتواند هم چون هیئتوزیران لایحه بدهد که این قابلیت بسیار مهمی است اما کمتر مورد استفاده قرار گرفته است. بهعنوان مثال در شورای عالی کنونی در مورد پسماندها به مجلس پیشنهاداتی دادهایم که امیدواریم به تصویب برسد؛ به خصوص در حوزه شهرداریها خیلی مشکلات و قوانین دستوپا گیری داریم که بعضاً همدیگر را نقض میکنند و شورای عالی میتواند کمک کند تا طرحی در مجلس شورایاسلامی مطرح و موجب گشایش در کار مردم میشود. لذا شورای عالی هم از نظر قانونگذاری و هم به لحاظ اینکه میتواند بدون واسطه حرف شهرهای کوچک و حتی یک روستا را به گوش وزیر برساند، جایگاه رفیعی دارد.
به نظر شما آنگونه که در تقسیم اعتبارات به مشهد توجه شده، به شهرستانها نیز توجه میشود؟
مشهد یک افتخار برای ما ایرانیان است و این بحث را نباید فراموش کنیم، ولی توجه بیش از حد به مشهد باعث شده شهرستانهای استان کمتر دیده شوند. ما در بحث سلامت، کشاورزی و… مشکل داریم و پیشنهاد میکنیم خراسان اگر تقسیم نمیشود، مشهد بهعنوان یک منطقه ویژه دیده شود؛ الان بحث یک استان جدید مطرح نیست. باید مشهد یک منطقه ویژه دیده شود؛ مثل منطقه ثامن که داریم، یک منطقه جدید نامگذاری شود و بودجه مشخصی برای آن در نظر گرفته شود تا هم در مشهد بهعنوان پایتخت معنوی خدماترسانی شود هم اجحافی در حق شهرستانها صورت نگیرد.
این بیعدالتیها در تقسیم اعتبارات چه مشکلاتی را به وجود آورده است؟
در تقسیم اعتبارات اگر بیعدالتی انجام گیرد باعث مهاجرت میشود. ما میگوییم باید شرایطی فراهم کنیم که روستائیان را در روستا نگه داریم و شهرهای کوچک را رونق بدهیم ولی عملاً این اتفاق در کلان انجام نمیگیرد، لذا با نگاهی که فقط به مشهد و تهران داریم معضلات حاشیهنشینی بسیاری ایجاد شده و این پدیده، معضلات بیشتری برای دولت دارد.
برای رفع مشکلات، پیشنهادهای خاصی دارید؟
الان بحث جدا شدن اعتبارات شهرستانها از مشهد نیست، ضمن اینکه اشکال در شهرهای کوچک از لحاظ اداری وجود دارد و شهرستانها اغلب محل کار مدیران تازهکار گردیده که این خود آسیب است. مدیر تازهکار و فاقد تجربه کافی نمیتواند جهت توسعه شهرستان کوچک قدم بردارد و از آنطرف هم مواردی وجود دارد از اینکه کسانی که در حال بازنشستگی هستند در شهرهای کوچک انگیزه کافی نداشته باشند. در واقع اگر میخواهیم به شهرهای متوسط و کوچک توجه کنیم باید مدیرانی قوی در این مناطق به کار گماریم، مدیرانی که کارآیی داشته باشند، البته این مشکلات در کل استان است.
سهمیههایی که در بخشهای مختلف وارد استان میشود مانند کالاهایی جهت تنظیم بازار و… آیا بهطور عادلانه در شهرستانها توزیع میشود؟
در بحث سهمیهها بحثهای مختلفی داریم. در بحث دارو مطمئنم این عدالت رعایت نمیشود و در مورد اداره صمت و بازار هم، مدیران بر اساس چانهزنی و بر اساس میزان کارایی خود پیگیر میشوند و اعتبارات تعلق گرفته و تنظیم بازار انجام میگیرد که آنجا هم عادلانه نیست. البته موارد دیگری هم میتوانیم عنوان کنیم که عدالت انجام نمیشود. از اینرو در مراکز استان امکانات بیشتر است ولی در شهرستانها امکانات حداقل است که اگر توزیع عادلانه صورت گیرد مشکلات متعدد رفع خواهد شد.
چرا بعضاً شاهدیم به برخی شهرستانهای کوچکتر از کاشمر، اعتبارات بیشتری تخصیص مییابد؟ آیا این به دلیل ناتوانایی در چانهزنی با مدیران مربوطه در سطح کلان است؟
دریافت اعتبارات به توانایی مدیران و قدرت چانهزنی آنها ارتباط دارد و نماینده مجلس میتواند در حوزههای مختلف، اعتبارات بیشتری جذب کند. مدیران قوی میتوانند اقدامات بهتری برای شهرستان انجام دهند و این افراد برای هر شهرستانی میتوانند نعمتی باشند. البته نقش نماینده مجلس بسیار پررنگ است و نقش مدیران ارشد مثل فرماندار بسیار میتواند تعیینکننده باشد. نیروهای استان که در خارج شهرستان نیز هستند میتوانند در تسهیل بعضی کارها کمک کند. بنابراین لازم است از این ظرفیت هم استفاده کنیم.