در میان اصولگراها «جبهه شورای هماهنگی اصولگرایان» اگرچه با حضور شش گروه جمعیت ایثارگران انقلاباسلامی، جانبازان انقلاباسلامی، وفاداران انقلاباسلامی، پیشرفت و عدالت، آبادگران ایراناسلامی و رهپویان انقلاباسلامی تشکیل شده اما پسوند “استان قم” مشخص میکند که این جبهه، جبههای استانی است و لذا این سؤال پیش میآمد؛ چرا باید احزاب سراسری در یک استان خاص جبهه جداگانه تشکیل دهند؟ علاوه بر این، در میان اصولگراها دهها گروه در تدارک یک ائتلاف سراسری هستند و در شهرهای کوچک و بزرگ بدون توجه به ساز و کار حزبی، به سازماندهی فعالیتهای خود مشغولاند تا آنجا که ائتلافهای اصولگرا ممکن است نهایتاً در تهران توانایی ارائه لیست را داشته باشد.
سوابق ائتلافهای اصولگرایان نشان میدهد آنها برای رسیدن به لیست مشترک با دشواریهای فراوانیرو به رو هستند. هنوز یادمان نرفته الگوهایی از جمله الگوی چند بهعلاوه چند یا الگوی سه روحانی، الگوی سه حزب، الگوی شورای هماهنگی اصولگرایان و الگوی اعتدال و ائتلاف، مخرج مشترکی برای اصولگرایان به همراه نداشت و نتوانست آنها را زیر یک چتر اصولگرایی به توافق برساند.
به هر حال خوف جریان اصولگرا باعث شده تا آنان به دنبال وحدت باشند و در این مسیر در تلاشاند تا از حربهای مشهور به نام «ائتلاف» که سالهاست نتوانستهاند زیر سایه آن به اجماع برسند، استفاده کنند. اما بر کسی پوشیده نیست که امروز شاهد حضور طیفهای متعددی از جبهه پایداری تا حزب مؤتلفه و افرادی نظیر لاریجانی و باهنر تا آیتالله مصباحیزدی و حمید رسایی هستیم که دارای اختلافاتی اساسی و مبنایی با یکدیگر هستند و اگر ائتلافی هم میان اصولگرایان صورت بگیرد، شکننده است هرچند افراد ریشهدار این جریان سیاسی همانند آقایان باهنر و لاریجانی سعی در کاهش تفرّقها در جریانشان هستند لیکن این تلاشها بیفایده است، ضمن آنکه جریان پایداری و همچنین اصولگرایان سنتی، در درون خود نیز دچار انشقاق شده و درگیری پیدا کردهاند.
به همین دلیل اخیراً محمدباقر قالیباف حملات تندی را متوجه اصولگرایان نموده و آنان را به نادانی در الفبای سیاست متهم کرده و کمپین اصولگرایان در انتخابات 96 را نیز اشتباه خوانده و زیر سؤال برده و گفته است: «تا زمانی که اصولگرایان در مسیر گذشته حرکت کنند، نمیتوانند کار جدی و اساسی انجام دهند. در انتخابات 96 همه فکر میکنند که اصول وحدت رعایت شد، درحالیکه این برداشت درست نیست. گرچه بهصورت شکلی وحدت رعایت شد ولی بهصورت محتوایی رعایت نشد.»
قالیباف افزود: «کمپین اصولگرایی اشتباهی بود. وقتی رئیسجمهور مستقر وجود دارد و یک انتخابات میاندورهای در حال برگزاری است چرا از جناح مقابل وی دو نفر باید حضور پیدا کنند؟ آنهم با این استدلال که تا هفته آخر حضور داشته باشند تا مشخص شود وضع کدام یک بهتر است یا به عبارت دیگر تا هفته آخر با خودتان رقابت کنید و هفته آخر با رقیب اصلی. آیا این موضوع ضرورتی داشت؟ اینها اشکالات جدی در حوزه برنامهریزی و الفبای کار سیاسی است.»
امیررضا واعظی آشتیانی معاون وزیر صنعت دولت دهم و فعال سیاسی اصولگرا در خصوص این اظهارات قالیباف در گفتوگو با آرمان میگوید: «من معتقدم باید به عقاید و افکار افراد احترام بگذاریم. آقای قالیباف نظرش این است که اصولگراها عالِم به علم سیاست نیستند و خوب نظرشان است و محترم است و حتماً دلایلی دارند. البته باید بگویم ضمن نگاه محترمانه به عقاید دیگران ولی اعتقادم بر این است که آقای قالیباف خواسته به مردم بگوید که ما جریان جدیدی هستیم و از این اصولگرایی که تاکنون با آن بوده تبرّی بجوید، لذا درصدد است که این نگاه را به جامعه تسرّی بدهد که من تئوری جدیدی دارم، هرچند که من به مانیفست آنها نگاه کردم چیز جدیدی در آن ندیدم.»
اما خبر تشکیل یک جبهه جدید اصلاحطلب نیز اخیراً در رسانهها، نگاهها را متوجه این جریان کرد. تشکیلاتی که در ابتدا مدیرکل سیاسی وزارت کشور نام آن را «جبهه اصلاحطلبان ایران اسلامی» ذکر کرد و پس از آن بود که کمکم خبرهایی حول محور «جبهه اصلاحطلبان ایران اسلامی» یکی بعد از دیگری منتشر شد و نهایتاً مشخص گردید آنچه این روزها به این نام نقل محافل سیاسی شده است، همان “شورای عالی سیاستگذاری” است که قرار است در جریان انتخابات ۹۸ میداندار تحرکات جریان اصلاحات باشد، اما این بار با یک نام جدید وارد میدان شده است.
سعید نورمحمدی از اعضای شورای مرکزی حزب ندا درباره چند و چون «جبهه اصلاحطلبان ایران اسلامی» به خبرآنلاین میگوید: «یکی از مشکلاتی که شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان داشت، بحث مجوز قانونی این مجموعه برای فعالیت بود. گرچه در دوره قبل هم مجوز برای شورای عالی گرفته شده بود اما با این وجود، در این مدت از برخی نهادها تماسهایی با برخی از اعضای شورای عالی سیاستگذاری گرفته میشد که شورای عالی فاقد مجوز است و شما نباید در این مجموعه حضور پیدا کنید. همین موضوع باعث شد تا در دور جدید فعالیت این شورا، به دنبال مجوز برای فعالیت باشیم که شورای عالی بتواند در این چارچوب کار خود را ادامه دهد.»
علی صوفی، از اعضای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز با بیان اینکه خِلط مبحث شده است، گفت: «برای حل مشکل قانونی شورای عالی سیاستگذاری ما مجبور شدیم عنوان آن را تغییر دهیم. کمیسیون ماده 10 ایراد گرفتند و گفتند تحت عنوان شورای عالی سیاستگذاری شما نمیتوانید مجوز بگیرید چرا که باید ائتلاف احزاب باشد در صورتیکه شورای عالی سیاستگذاری چنین امکانی را نداشت. چون طبق قانون، “احزاب” میتوانند ائتلاف کنند و “جبهه” تشکل دهند به همین خاطر عنوان جدیدی برای شورای عالی سیاستگذاری انتخاب کردیم. بنابراین قرار نیست شورای عالی تغییر کند و یا اعضای آن تغییر کنند فقط تغییر عنوان است.»
این فعال سیاسی افزود: «ساختار و سازوکار اصلی اصلاحطلبان، همچنان دو نهاد یعنی “شورای هماهنگی جبهه اصلاحات” و “شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان” است که اکنون به “جبهه اصلاحات ایران اسلامی” تغییر نام داده است. من بهعنوان عضو دو نهاد شورای هماهنگی و سیاستگذاری اصلاحطلبان اعلام میکنم که فقط تغییر نام بوده است نه چیزی بیشتر.»
حسن رسولی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز در پاسخ به این سؤال که چرا تنها نام 9 تشکل در این جبهه اعلام شده و جای برخی از احزاب اصلاحطلب از جمله اتحاد ملت، کارگزاران، اعتمادملی و… در آن خالی است؟ افزود: «الزاماً تنها این 9 حزب عضو جبهه جدیدالتأسیس نیستند. بلکه همه حزبهای عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که اولاً از کمیسیون ماده 10 احزاب پروانه فعالیت رسمی دارند و ثانیاً داوطلبانه متقاضی عضویت در شورای عالی اصلاحطلبان بودهاند در این جبهه جدید عضویت دارند. به عبارت دیگر، همچنانکه در شورای عالی سیاستگذاری، ترکیب دوسوم از احزاب و یکسوم از شخصیتهای اصلاحطلب وجود داشت، در حال حاضر نیز وجود دارد. شورای عالی سیاستگذاری بیشتر نقش تعیین راهبردها، ایجاد هماهنگی و تعامل با بخشهای مؤثر در اجرای انتخابات، رفع اختلافات و اجماعسازی و در حقیقت تحقق حضور واحد با نظم و انضباط تضمینکننده منافع اصلاحات در سطح مرکز است.»
در پاسخ به این ابهام هم که با تشکیل این جبهه انتخاباتی جدید، تکلیف «پارلمان اصلاحات» چه خواهد شد؟ سیدحسین مرعشی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران و عضو سابق شورای عالی سیاستگذاری به خبرآنلاین میگوید: «عزم اصلاحطلبان برای تشکیل پارلمان اصلاحات همچنان به قوّت خود باقی است و آنچه موقتی است جبهه اصلاحات یا شورای عالی سیاستگذاری است.»
احمد حکیمیپور، عضو شورای عالی سیاستگذاری و شورای هماهنگی اصلاحطلبان و دبیرکل حزب اراده ملت هم در رابطه با ادامه کار پارلمان اصلاحات، میگوید: «شورای هماهنگی همچنان بررسی طرح “پارلمان اصلاحات” را کنار نگذاشته و بحث در مورد آنهمچنان ادامه دارد.»
در این میان، و در شرایطی که مردم با مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهای ظالمانه دشمنان این مرز و بوم مواجه هستند، برخی صاحبنظران خطر ظهور پوپولیست در انتخابات آینده را یادآوری کردهاند. سیدرحیم ابوالحسنی، فعال سیاسی اصلاحطلب و استاد دانشگاه، در خصوص خطر بروز پوپولیست میگوید؛ “ابتدا باید علت پوپولیسم را پیدا کنیم و ببینیم زمینههای ایجاد و پرورش آن کجا است؟” و تصریح میکند: «پوپولیسم در جوامع در حال توسعه رشد پیدا میکند. بنابراین جامعه ما نیز با وجود اینکه در حال توسعه محسوب میشود، شرایط ایجاد پوپولیسم را دارد چرا که جامعه در حال توسعه یعنی جوامعی که هنوز از سنّت به مدرنیته نرسیده، ساخت مدرنیته و گروههای مدنی در آن شکل نگرفته و در کنار آن احزاب واقعی هم وجود ندارد.»
این فعال سیاسی میگوید: «ما مجلسی را ایجاد کردیم که در آن نه اصولگرایان واقعی حضور دارند نه اصلاحطلبان واقعی. به نظر من در مجلس کنونی زیر60 نفر اصلاحطلب واقعی حضور دارد. این نکته خیلی مهمی است، یعنی اصلاحطلبی که دارای استراتژی اصلاحطلبی بوده و برنامه اصلاحطلب داشته و به آنها پایبند باشد را نمیبینیم. باید توجه داشت ما تا زمانی که این مشکلات را حل نکنیم همچنان شاهد حضور نمایندگان پوپولیست در مجلس هستیم. بنابراین قدم اول برای برطرف کردن این مشکل پیدا کردن علت است.»
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا نیز با بیان اینکه “آرزو میکنم مجلس آینده بیهویت و پوپولیست نباشد”، میگوید: «اصولگرا یا اصلاحطلب بودن مجلس یازدهم مهم نیست و مجلس اصلاحطلب یا اصولگرا بر مجلس پوپولیست و عوامگرا ارجح است.»
این فعال سیاسی میافزاید: «آرزو میکنم یا طیفهای اصلاحطلب وارد مجلس شوند یا اصولگرایان، اما افرادی به مجلس نیایند که هیچ سبقه سیاسی روشن و شاخصی نداشته باشند که مجلس را دچار آشفتگی کنند. یک مجلس اصلاحطلب بر مجلسی که نمایندگانش هویتی سیاسی ندارند ارجح است. اگر بخواهم صریحتر بگویم نگرانم که ما در مجلس آینده گرفتار پوپولیسم بشویم. نگران این هستم که مردم از جریانهای سیاسی موجود دلزده شوند و بهخصوص در شهرهای کوچک به افرادی رأی بدهند که هیچگونه سابقه سیاسی و اعتقادی نداشته باشند و مردم بهخاطر اینکه نه به اصولگراها، نه به اصلاحطلبان رأی بدهند، به سمت این افراد بروند. این را خیلی مهمتر این میدانم که مجلس آینده اصولگرا باشد یا اصلاحطلب.»
ایمانی در گفتوگو با خبرآنلاین با بیان اینکه “اصولگریان باید به این نتیجه برسند که مجلس اصلاحطلب بهتر از مجلس بیهویت است”، گفت: «اگر اصلاحطلبان به این نقطه برسند که یک مجلس اصولگرا بهتر از یک مجلس پوپولیست است و اصولگراها هم به این معتقد شوند که یک مجلس اصلاحطلب بهتر از یک مجلس عوامگرا و پوپولیست است، از اتهامزنیها و کارهایی که مردم را از رأی دادن منزجر میکند، دور میشوند و این باعث میشود که مردم حداقل از بین این دو جریان سیاسی نمایندگانشان را انتخاب کنند و اینگونه بهتر از این است که مردم دست به انتخاب فردی بزنند که نه اصولگراست و نه اصلاحطلب.»