قریب یکماه پس از بروز اعتراضات گسترده سراسری در کشور و کشته و زخمی شدن چند صد نفر و بازداشتهای متعاقب آن، رئیس قوهقضاییه خطاب به تمامی جریانهای سیاسی، گروهها، دستهجات و مردم اعلام کرد؛ «هر کس هر ابهام، سؤال، انتقاد و یا اعتراضی دارد در خدمت آنها هستم و در مورد مسائلی که در حوزه اختیارات من است با آنها گفتگو میکنم». ایشان فرمودند؛ «اعتراض، آتش زدن پرچم و قرآن، سوزاندن اموال مردم، کشتن مردم و کشتهسازی نیست. انتقاد و اعتراض را میپذیریم و اگر جایی لازم باشد در مورد اشتباهی که انجام دادهایم اصلاحاتی انجام دهیم، حتماً انجام خواهد شد و ضعفمان را برطرف میکنیم.»
اینکه رئیس یک قوه پس از گذشت چهار هفته از اعتراضات و خسارتهای مالی و جانی فراوان به اموال مردم و بیتالمال و تحمیل خسارتهای جبرانناپذیر به حیثیت کشور “گفتگو“ را به عنوان راهحل عنوان داشتهاند، جای بسی خرسندی است! گرچه جنس اعتراضات حاکی از آن است که بخش بسیار کمی از مطالبات معترضینِ در صحنه و اکثریت معترضینِ خاموش جامعه در حوزه اختیارات مقام ایشان میباشد! و بر این باوریم چنانچه این “گفتگو“ به موقع و به شرط شنیده شدن و رفع کاستیها انجام شود، در کاهش شدت اعتراضات بعدی بسیار مؤثر خواهد بود. هر چند آثار و تبعات فرهنگی و اجتماعی برخی از مناظرات حضرتشان در گذشته هنوز از اذهان بسیاری مستمعین پاک نشده است اما از آنجا که انسانها در طول زمان به کمال و سعهصدر بیشتر میرسند، پیشنهاد میشود به منظور اثبات حُسن نیّت، جلسات گفتگوی خود را با حضور رسانههای مستقل به صورت زنده از زندان اوین و با برخی از خادمین گذشته نظام مانند آقای تاجزاده شروع کنند!
جناب آقای اژهای همزمان میتوانند پاسخ نماینده مجلس شورایاسلامی را بدهند که با نگرانی بیان داشته: «علیرغم بیش از دوهفته از تصویب درخواست نمایندگان مجلس در کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها برای بازدید از بازداشتگاهها و زندانهایی که بازداشتشدگان حوادث اخیر نگهداری میشوند، هنوز امکان بازدید فراهم نشده تا از حقوق ملت صیانت کنند!!»، مگر صیانت فقط باید از فضای مجازی توسط نمایندگان انجام شود؟!
همچنین توقع است ایشان گزارشی از نتایج طرح “سوتزنی” و سرنوشت “سوتزنها” و میزان پاداش پرداختی که به آنها ارائه شده و در خصوص پیگیریهایشان در مبارزه با رانت و فساد به خصوص در قوه متبوع گزارشی شفاف به ملت ارائه نمایند. اینکه کمیسیونی و یا نمایندهای در مجلس از فساد گسترده نودهزار میلیاردی سخن بگوید و بعد جامعه با سکوت خبری مواجه شود قطعاً به نفع نظام و به ویژه قوه قضاییه نیست!
جناب آقای محسنیاژهای مستحضر هستند که همه ملت ایران از هر مذهب و قومیتی که باشند با پرچمسوزی و قرآنسوزی و کشتهسازی مخالفاند و آن را به شدت محکوم میکنند و تقاضای رسیدگی سریع، فوری و انقلابی را دارند! اما به لطف تکنولوژی و سیستمهای ثبت وقایع، میتوان اغتشاشگران و قرآنسوزان و شلیککنندگان به معترضان را شناسایی کرد. اگر یک بار برای همیشه به این وظیفه مهم عمل شود آن وقت هر اعتراضی به اغتشاش تبدیل نمیگردد! مشکل قبل از تفکیک معترضین از اغتشاشگران، عدم تمایز شناخت بین حافظان امنیت مردم از قاتلین و کشتهسازان است! شما راهی برای شناخت آنها به مردم معرفی کنید تا مردم هنگام مواجهه با آنها وحشت زده نشوند و لااقل به حافظان امنیت پناه ببرند! اگر چنین شود معترضین نهایتاً ممکن است با باطوم یا تفنگ ساچمهای هدف قرار گرفته و زخمی و بازداشت شوند ولی با گلوله جنگی کشته نخواهند شد!! اگر ماموران امنیتی نمیتوانند لباس متحدالشکل داشته باشند، خُب به معترضین بفرمایید با لباس فرم مخصوص اعتراض کنند!!
جناب قاضیالقضات، برای گفتگو فعلاً نیازی به گروههای سیاسی و دستهجات و مردم نیست چون هم نشدنی است و هم وقت گیر! اصلاحطلبان و امثال خاتمی، کروبی و موسوی هم که تکلیفشان معلوم است، اصلاً فتنهگران را چه به گفتگو!، اما چطور است از همان مجمع تشخیص مصلحت نظام شروع کنید و مثلاً از آقای احمدینژاد که خود را خادم نظام و مردم میداند بپرسید این “باند فاسد امنیتی” که این همه در فضای مجازی از آنها شکایت داری چه کسانی هستند؟ یا با آقای علی لاریجانی گفتگو کنید و بپرسید تا برای مردم هم روشن شود که، چگونه است شما صلاحیت تشخیص مصلحت نظام را داری ولی صلاحیت کاندیداتوری و عرضه شدن به رأی مردم را نداری؟!
قطعاً دعوت شما به گفتگو از روی دلسوزی برای نظام و بهترین روش برون رفت کشور از حوادثی است که دوره تکرار آن بسیار کوتاه شده است. هر خردمندی میداند که سرکوب و فروکش کردن اعتراضات به معنی پایان یافتن آنها نخواهد بود. مردم هم میدانند که کشور دشمنانی قسَم خورده دارد که توانِ دیدن ثبات و پیشرفت ما را ندارند. به عبارتی اگر ادعا کنیم که دشمن در سطوح مختلف نظام نفوذ نکرده، ساده اندیشی است! همانطور که قبلاً برخی از آن نفوذیها در بالاترین لایههای امنیتی ماموریت خود را با انفجار دفتر نخستوزیری یا حزب جمهوری انجام دادند یا در سالهای اخیر با ترور دانشمندان و خراب کاری در مراکز هستهای و برخی زیرساختها انجام گرفته، چه بسا امروز به روشهای دیگر انجام دهند. اگر ایران با محدودیتهای مالی میتواند نیروهای نیابتی در خارج از مرزها داشته باشد آیا آمریکا و اسرائیل و شاید هم عناصری از بلوک شرق نمیتوانند چنین ماموریتی را به شیوههای مدرنتر در کشور ما انجام دهند؟ گاهی مطالعه و بررسی برخی حوادث امنیتی میتواند به پاسخ این سؤال کمک کند. هیچ بعید نیست بعد از توقف مذاکرات برجامی، این حوادث حامل یک پیام از سوی “دشمن” باشد!
پس اگر بپذیریم که دشمنان میتوانند اعتراضات مدنی و به حق اقشار مختلف جامعه را به کمک نیروهای نفوذی خود در داخل به اغتشاش و ناامنی تبدیل کنند چرا دلسوزان نظام را به همراه برخی تشنگان قدرت حکومتی به گفتگو دعوت نمیکنید تا بیش از این به کشور خسارت وارد نشود؟ از زمان مرحوم هاشمی همه دولتها ادعا کردهاند که برخی در داخل اجازه خدمت و کار به آنها را نمیدهند! چرا تا هر دولتی میخواهد سرپا شود و به مشکلات مردم بپردازد با بحرانهایی در داخل مواجه میشود؟ اگر ریشه در دولتهای منطقه و اروپا و آمریکا دارد چرا گفتگو با آنها را آغاز نمیکنید؟ مگر میتوان همزمان در چندین جبهه اقتصادی و سیاسی جنگید؟
آقای قاضیالقضات، اگر میخواهید مرهمی بر زخم مردم بگذارید، بر دهان برخی افراد معلومالحال تریبوندار که با عدم درک شرایط با اراجیف خود به محبوبان مردم توهین میکنند و خواستههای معترضین را در حد کشف حجاب و برهنگی تقلیل میدهند و باعث شعلهور شدن خشم مردم میشوند، لجام بزنید و فضایی فراهم نمایید تا همه ارکان مؤثر نظام اعتراضات مردم را بشنوند و پاسخگوی مطالبات منطقی آنها در چارچوب قانون اساسی باشند هرچند معترضین از نظر تعداد اندک باشند.