• امروز : یکشنبه, ۲۶ اسفند , ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 16 March - 2025
پارس وی دی اس
1

پزشکیان چه باید بکند؟

  • کد خبر : 11396
  • ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۶
پزشکیان چه باید بکند؟
صدای خاوران-کارشکنی و سنگ اندازی‌های تندروها بر سر راه پزشکیان آنجا به اوج خود می‌رسد که  در همین ابتدای کار، چوب لای چرخ دولت می‌گذارند و به دلایلی که اهل تدبیر و تأمل نیک می‌دانند، یکی از وزرا و یکی از معاونین کارآمد رییس‌جمهور را در بزنگاهی حساس از دورِ خدمت به مملکت خارج می‌کنند و اسم این کارشکنی خود را هم کمک به دولت می‌گذارند. و جالب‌تر اینکه تندروهای شناسنامه‌دار، به‌رغم اذعان صریح رئیس مجلس به تصمیم شورای عالی امنیت ملی با اذن و اجازه رهبری درباره توقف مصوبه حجاب و عفاف، بلافاصله طومار طرح حجاب را در صحن مجلس می‌گسترانند تا به این‌وسیله، به‌جای پرداختن به دغدغه‌های فراگیر اقتصادی و بهبود شرایط اجتماعی مردم، افکارعمومی را به مسائل حاشیه‌ای مشغول سازند و توجهات را از ناکارآمدی‌های گذشته خود منحرف سازند. رسانه ملی هم که حالا همگان می‌دانند مدیریت آن عملاً در دستان یکی از لیدرهای این جریان، یعنی برادر سعید جلیلی است، به پایگاهی برای تبلیغ سیاه‌بازی تندروها بدل شده است به‌طوری ‌که در برخی برنامه‌های مختلف این رسانه، با تدوین روایت‌های گزینشی، تلاش می‌شود تصویری ناکارآمد از قوه اجرایی و اجماعی مملکت ساخته شود. به‌عبارتی، رسانه‌ای که قرار بود دانشگاهی همگانی باشد، حالا به بلندگوی یک جریان خاص تنزل یافته و با مهندسی افکار، مأموریت خود را در بدبین‌سازی مردم نسبت به دولت و بحران‌ سازی پی‌درپی تعریف کرده است.

زمانی که ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس‌جمهور بر سر کار آمد، تندروها با سر و صدای بسیار تلاش کردند تا دولت وی را در حوزه‌های مختلف بسیار موفق جلوه دهند؛ اما از آنجا که عملکردها گویا‌تر از گفته‌هاست و مردم خود بهترین قاضی هستند، نشان داد که میزان موفقیت آن دولت به‌ویژه در حوزه اقتصاد و معیشتِ مردم بسیار ضعیف است. اما تندروها چشم خود را بر تمام مشکلات آن دولت بستند و آن را ضدفسادترین دولت می‌دانستند در حالی که بزرگ‌ترین فساد تاریخ در آن دولت شکل گرفت و اکنون که دادگاه انقلاب اسلامی حکم فساد “چای دبش” را صادر نمود، به موجب حکم صادره در خصوص سیدجواد ساداتی‌نژاد و سیدرضا فاطمی‌امین وزرای وقت جهادکشاورزی و صنعت معدن و تجارت دولت مرحوم رئیسی به اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور، محکومیت هر کدام به 5 سال حبس تعزیری صادر شده ولی دادگاه در اجرای مواد 36 و 37 از قانون مجازات اسلامی و ماده شش از قانون کاهش حبس تعزیری، محکومیت سیدجواد ساداتی‌نژاد را به دو سال و محکومیت سیدرضا فاطمی‌امین را به یکسال تخفیف و کاهش داده است. حال با صدور این حکم، تندروها که همواره و در هر مقطعی در جایگاه مطالبه‌گر می‌ایستند و خواهان محکومیت یا دادگاهی شدن چهره‌های مختلف هستند و امروز نیز پزشکیان و دولتمردانش را تخریب و تخطئه می‌کنند، باید به‌جای فرافکنی و انداختن توپ به زمین دولت چهاردهم پاسخگوی عملکرد دولت متبوع خود و فساد رخ داده باشند و به‌جای آن‌که وزرا و مدیران دولت پزشکیان را مورد تخریب و سؤال قرار دهند، در مورد وزرای دولت سابق که حکم زندان گرفته‌اند، تا مدت‌ها به‌جای مطالبه‌گری، پاسخگوی اعمال و رفتار خود و دولت متبوع‌شان باشند.

اما تندروها با وقاحت تمام، مشکلاتی را که خود مسبب آن هستند نادیده می‌گیرند و برخلاف آنچه که آقای پزشکیان فکر می‌کند که با این جماعت امکان سازش و وفاق وجود دارد، آنان به تخریب و تضعیف وی می‌پردازند تا آنجا که گویی در پی این هستند که آقای پزشکیان به رنگ آنها در‌ آید و برای‌شان رئیسی دوم بشود. در حالی که اگر ملت می‌خواستند به پزشکیانی رأی بدهند که تبدیل به رئیسی دوم  شود، به‌ جلیلی رأی می‌دادند. لذا بسیاری از صاحبنطران معتقدند که ایده “وفاق” در عمل با شکست مواجه گردیده و استیضاح همتی و استعفا و کناره‌گیری ظریف هم نشان داد که تندروی تندروها هیچ حد و مرزی ندارند و تا انداختن دولت پزشکیان نیز پیش می‌روند. “حسین نورانی‌نژاد”، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در همین رابطه می‌گوید: آنچه تحت عنوان وفاق پیش رفته، اغلب در جهت جلب رضایت اقلیت سیاسی و تندرو‌ها و مجموعه اصولگرایان بوده است که به لحاظ واقعیات سیاسی قابل درک است. اما نتیجه این شده که در بدنه‌ی اجتماعی و سیاسی و نیرو‌های حامی، موقعیت دولت تضعیف شده و باید راهکاری برای حفظ سرمایه اجتماعی و قدرت سیاسی پیدا کنند. البته شاید استعفای ظریف و استیضاح همتی از جهتی بد نباشد تا کسانی که نگاه فانتری به سیاست داشتند، نگاهشان اصلاح می‌شود.

با این حال تندروها به جای پاسخگویی در مورد دولت مورد حمایت خود، از نخستین روزی که دولت پزشکیان روی کار آمده انواع و اقسام حملات، تخریب‌ها و اهانت‌ها را متوجه وی نموده و یک دم این دولت را آرام نگذاشته‌اند. گاه انتصابات رئیس‌جمهور را مورد دستاویز حملات خود قرار می‌دهند و از آن مسیر به دولت می‌تازند، گاه اقدامات و تصمیمات دولت را در حوزه‌های مختلف مورد هجمه قرار می‌دهند و به رئیس‌جمهور و مردانش اهانت می‌کنند، گاهی نیز از برخی تریبون‌ها مثل مجلس، مسئولان دولتی و وزرا را مورد تخریب‌های خود قرار می‌دهند و با طرح سؤال و استیضاح‌های سیاسی و جهت‌دار، درصدد زدن دولت و دولتمردان بر می‌آیند. این در حالی است که مسعود پزشکیان در جایگاه رئیس‌جمهور از زمانی‌که دولت چهاردهم را تشکیل داده، با طرح مساله “وفاق ملی” دست یاری و همدلی و همراهی خود را به سوی قوای مختلف دراز کرده و جریان‌های سیاسی را نیز به کمک طلبیده است. اما تندروها که اساساً پزشکیان و دولتش را چندان خوشایند مذاق خود نمی‌بینند، به هیچ نحوی حاضر به تعامل با دولت نیستند و به قول جعفرزاده ایمن‌آبادی «پزشکیان با همه ائتلاف کرده اما هیچ‌کس با او ائتلاف نکرده است.»  

البته بسیاری از صاحبنظران پیشاپیش می‌گفتند که منحصر کردن وفاق به حوزه سیاسی و تبدیل کردن آن به همگرایی سیاسی با همه گروه‌ها و جناح‌ها ولو‌ جبهه پایداری، بسیار پُرمخاطره است زیرا تجربه نشان داده که تندروها چندان اهل تعامل نیستند که اگر بودند، در جناح متبوع خود یعنی اصولگرایی با گروه‌های مختلف دچار اختلافاتی عمیق نبودند. به هر حال پزشکیان تصور می‌کرد در تعامل به همه‌ گروه‌ها دست‌کم می‌توان از میزان هجمه‌های آنها کاست اما آنها پس از آن‌که سهم خود از دولت را گرفتند، زیر میز بازی زدند.

با این حال، تندروها علیرغم آن‌که دولت مورد علاقه‌شان لقب فاسدترین دولت را به خود اختصاص داده، در شرایطی که هم به لحاظ داخلی و هم از لحاظ بین‌المللی، کشور با مسائل و مشکلات فراوانی مواجه است، همچنان دولت فعلی را تخریب می‌کنند و با وقاحت، پزشکیان و دولتمردانش را مسبب بروز چنین شرایطی معرفی می‌کنند. در حالی که ناگفته پیداست که اگر کشور در چنین شرایطی قرار گرفته، ناشی از عملکرد ناموفق و هزینه‌ساز دولت گذشته بوده که تبعات آن گریبان‌گیر دولت پزشکیان شده است. گویی تندروها متوجه نیستند که اگر رئیس‌جمهور و دولتمردانش بنای افشای حقایق و زمین سوخته‌ای که تحویل گرفته‌اند را ندارند، نباید باعث شود که مسببان وضع موجود به خود اجازه دهند که دولت پزشکیان را مسبب این شرایط جلوه دهند. هرچند اخیراً رئیس‌جمهور و وزیر نفت، بخش بسیار کوچکی از آنچه تحویل گرفته‌اند را بیان کردند که نشان می‌داد دلیل ناترازی‌های مختلف در کشور چیست. همان‌که رسول منتجب‌نیا، فعال سیاسی اصلاح‌طلب می‌گوید: متاسفانه پزشکیان نمی‌گوید چه ویرانه‌ای را تحویل گرفته است. نمی‌گوید چقدر کسری بودجه داریم و با چه ناترازی‌هایی که از میراث دولت گذشته، مواجهیم تا توقع داشته باشیم، پزشکیان و تیم اقتصادی پزشکیان در ویرانه برای مردم خانه بسازند! در واقع بخش عمده ناترازی ها میراث دولت سیزدهم است.

“سعید شریعتی” فعال سیاسی اصلاح‌طلب هم در ارتباط با حملات تندروها به دولت پزشکیان اظهار می‍‌دارد: هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد دولتی که شش‌ماه است روی کار آمده و در حال حاضر هم بودجه مصوب مجلس قبل و دولت قبل را اجرا می‌کند و هنوز عملاً وارد برنامه خودش نشده، پاسخگوی بروز این شرایط باشد. عملاً این سندی که در اختیار آقای پزشکیان است، بودجه 1403 راهنمای عمل دولت است و دولت جدید قدرت تغییر فرایندهای تدوین شده در بودجه را ندارد. ضمن آن‌که اخیراً سندی منتشر شد که دولت آقای رئیسی در خردادماه پیش‌بینی کرده بود که دلار در پایان سال۹۰ تا ۱۰۰ هزار تومان است. پس این بحث ربطی به عملکرد دولت آقای پزشکیان ندارد.

اما با همه این مسائل، تندروها با سیاه‌بازی به دنبال برهم زدن نظم و آرایش موجود و به چالش کشیدن گفتمان سیاسی حاکم با تظاهر به دلسوزی هستند. این عده نه‌تنها دولت منتخب، که عقلانیت اجرایی را هم به مسلخ خودخواهی کشیده‌اند و بی‌توجه به آمال و رنج‌های مردم، با پرده‌دری‌های ناشیانه، تنها و تنها سودای مصادره سیاست و قدرت به نفع خویش را دارند. اوج این سیاه‌بازی و پُررویی آنان را در اکاذیبی چون «اسب زین‌شده» و تأکید بر تحویل مملکت در وضعیت بهینه می‌توان دید.

کارشکنی و سنگ اندازی‌های تندروها بر سر راه پزشکیان آنجا به اوج خود می‌رسد که  در همین ابتدای کار، چوب لای چرخ دولت می‌گذارند و به دلایلی که اهل تدبیر و تأمل نیک می‌دانند، یکی از وزرا و یکی از معاونین کارآمد رییس‌جمهور را در بزنگاهی حساس از دورِ خدمت به مملکت خارج می‌کنند و اسم این کارشکنی خود را هم کمک به دولت می‌گذارند. و جالب‌تر اینکه تندروهای شناسنامه‌دار، به‌رغم اذعان صریح رئیس مجلس به تصمیم شورای عالی امنیت ملی با اذن و اجازه رهبری درباره توقف مصوبه حجاب و عفاف، بلافاصله طومار طرح حجاب را در صحن مجلس می‌گسترانند تا به این‌وسیله، به‌جای پرداختن به دغدغه‌های فراگیر اقتصادی و بهبود شرایط اجتماعی مردم، افکارعمومی را به مسائل حاشیه‌ای مشغول سازند و توجهات را از ناکارآمدی‌های گذشته خود منحرف سازند. رسانه ملی هم که حالا همگان می‌دانند مدیریت آن عملاً در دستان یکی از لیدرهای این جریان، یعنی برادر سعید جلیلی است، به پایگاهی برای تبلیغ سیاه‌بازی تندروها بدل شده است به‌طوری ‌که در برخی برنامه‌های مختلف این رسانه، با تدوین روایت‌های گزینشی، تلاش می‌شود تصویری ناکارآمد از قوه اجرایی و اجماعی مملکت ساخته شود. به‌عبارتی، رسانه‌ای که قرار بود دانشگاهی همگانی باشد، حالا به بلندگوی یک جریان خاص تنزل یافته و با مهندسی افکار، مأموریت خود را در بدبین‌سازی مردم نسبت به دولت و بحران‌ سازی پی‌درپی تعریف کرده است.

اما پرسشی که این روزها ذهن بسیاری از تحلیلگران را به خود مشغول کرده، این است که دولت دکتر پزشکیان در برابر این شبه‌اپوزیسیون قدرت‌طلبِ درون‌حکومتی، که بقای خود را نه در اصلاح امور، بلکه در بحران‌آفرینی و قفل‌سازی سیاسی می‌بیند، چه باید بکند؟ آیا در باید بر همان پاشنه “وفاقِ یک‌طرفه” بچرخد یا دولت باید راهبرد جدیدی اتخاذ کند؟ تحلیلگران معتقدند که اگر دولت پزشکیان بخواهد به امید وفاق اصلاح‌طلبانه با رویکرد اخلاق فردی رفتار کند در حالی‌که تندروهای جریان مقابل وی بر پایه‌ی اخلاق سیاسی رفتار نمی‌کنند، فرجام موفقی نخواهد داشت. آنان معتقدند در این شرایط مسعود پزشکیان با سه سناریو مواجه است و باید انتخاب کند که می‌خواهد کدام مسیر را برود.

۱. پزشکیان همچنان بر سیاست وفاق و با همان تعریفی که تا امروز اجرا شده که برخی به سهم‌دهی سیاسی تعبیرش می‌کنند ادامه دهد و تندروها با هدف تسلط کامل بر دولت جلوتر بیایند، زیرا آنها نشان داده‌اند که به کم‌راضی نیستند و کل قدرت را طلب می‌کند.

۲. پزشکیان از سیاست وفاق موجود یا به تعبیری سهم‌دهی‌ها عبور کند و به هویت اصلی دولتش بازگردد، هویتی که از نوع نگاه رأی‌دهندگان یعنی اعتدال و اصلاحات اخذ شده است. در این شرایط باید در گام نخست، نیروهای نزدیک به جبهه پایداری و اصولگرایان غیرهمسو را از دولت کنار بگذارد. البته این تصمیم هم بدون چالش نخواهد بود و سایه‌نشین‌ها به شدت در برابر دولت می‌ایستند و شدیدترین هجمه‌ها را علیه دولت به کار می‌گیرند و از هر ابزاری برای تخریب دولت بهره می‌گیرند. با این حال، این سناریو می‌تواند این فایده را برای دولت داشته باشد که افکارعمومی قضاوت مثبتی به دولت پزشکیان داشته باشد و ثابت می‌شود که موانع موجود، ناشی از عملکرد دولت نیست، بلکه ناشی از سنگ‌هایی است که رادیکال‌ها پیش پای دولت می‌اندازند.

۳. آخرین سناریو هم حفظ شرایط فعلی و ادامه دادن به روند مدیریت با همین ترکیب موجود است. در این حالت، دولت گرچه انتقاداتی را مطرح خواهد کرد اما در عمل، تغییری جدی در شرایط ایجاد نخواهد شد و دولت به نوعی کج‌دار و مریز ادامه مسیر خواهد داد. این حالت دولت را دچار فرسایش می‌کند و دولت عملاً نمی‌تواند به وعده‌هایش عمل کند. این سناریو، نه تنها قدرت اجرایی دولت را تضعیف خواهد کرد، ضمن آنکه دولت نمی‌تواند این اطمینان را داشته باشد که رادیکال‌ها سکوت کنند و مانع بر سر راه دولت ایجاد ننمایند.

به هر روی دولت در سخت‌ترین شرایط و دوران خود به سر می‌برد. از یک‌سو موانع سایه‌نشین‌ها وجود دارد و از سوی دیگر مشکلات عمومی به ویژه در حوزه اقتصادی وضعیت را بحرانی کرده است. مذاکره با آمریکا هم در مقطع کنونی میسر نیست و دولت نمی‌تواند فعلاً امید به رفع تحریم‌ها داشته باشد. دولت باید در این وضعیت تصمیم بگیرد که کدام یک از مسیرهای مذکور را طی می‌کند.

 

لینک کوتاه : https://sedayekhavaran.ir/?p=11396
  • نویسنده : علی محمد خزاعی
  • منبع : صدای خاوران
پارس وی دی اس

برچسب ها

اخبار پیشنهادی

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.