در منطقه ترشیز، پررنگتر از بعضی نقاط کشور و با وجود پذيرش فرهنگ سياسي مدرن، هنوز عناصري از فرهنگ سياسيِ سنتي حفظ شده که از جمله اين عناصر نظام «طايفهاي» و «قبيلهاي» است که رواج آن را در زمان انتخابات به وضوح میبینیم. اين عناصر از دیدگاه نظريهپردازان، عقبماندگي توسعهي مناطق و شهرها را در پي دارد. به اذعان متخصصين انساني، رقابتهاي قومي و منطقهاي در شهرها و مناطقي با تنوع فرهنگي، قومي، مذهبي، زباني و حتي گويشي يکي از عوامل مهم «عدم توسعه» اين مناطق بوده و به واگرايي فرهنگي، قومي، زباني و مذهبي آنها دامن زده است، به نحوي که برخي معتقدند؛ طايفه و قومگرايي در توسعه شهرها و مناطق مذکور، تاکنون به عنوان يک آفت مهلک و مانع توسعه عمل نموده است و پيامدهاي منفي بسيار مخرب براي پديده طايفهگرايي در توسعه فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي نمود پيدا ميکند. تشديد احساسات و عواطف طايفهاي، همبستگي اجتماعي ميان اعضاي يک جامعه را تضعيف ميکند و همبستگي جاي خود را به تفرقه، کشمکش، تخريب سرمايه، اتلاف وقت و… ميدهد. در نتيجه سرمايه اجتماعي فرسوده و نابود شده و سطح اعتمادملي و منطقهاي را به اعتماد درون گروهي و طايفهاي تقليل داده و نوآوري و توسعه را در جامعه کُند کرده و از بين ميبرد.
همگي بر اين امر واقفيم که در انتخاباتها، تجربه، تخصص، دلسوزي، ايمانمداري، راستي و صداقت، انگيزه، مهارت و خلاقيت، مردم سالاري و… را فداي آفت قوم و قومگرايي ميکنند، که در نهايت آثار آن را ميتوان در عدم مشارکت شهروندان در پيشبرد برنامههاي اجتماعي، اقتصادي، عمراني و رفاهي، مشکلات فرهنگي مشاهده کرد که نتيجتاً اين عوامل زمينههاي پسرفت توسعه و خروج سرمايههاي مالي و انساني را فراهم ميکنند و سبب ميشود اين مناطق نسبت به جاهای ديگر از کاروان توسعه باز بمانند.
امروزه اکثر ماها در فضاهاي مجازي که در دسترس همه افراد هست، نسبت به عقبماندگي و مشکلات و معضلات منطقهمان واکنش نشان داده و نسبت به وضعيت اسفبار شهرمان ابزار تأسف ميکنيم. بدون شک قشر نخبگان، اسباب رسانه، مديران فضاهاي مجازي، افراد تحصيلکرده، افراد با جايگاه منزلت اجتماعي بالا و… ميتوانند با ياري و مشارکت هم زمينههاي تقويت افراد باتجربه، متخصص، دلسوز، باايمان، توانا، داراي فکر و انديشه خلاق و… را فراهم کنند و براي انتخابات پيش رو اين افراد را حمايت کرده و تعصبهاي قومي و قبيلهاي که بر انتخابات این دوره مجلس سايه انداخته، تضعيف و جهت برون رفت از مشکلات تلاش کنند. بنابراين براي رهايي از معضلات شوم طايفهگرايي، قشر فرهيخته و تحصيل کرده رسالت بزرگي بر دوش دارد و بايد با معرفي افراد باتجربه، متخصص و توانمند به مردم و روشنگري در موارد عواقب شوم قومگرايي و پسرفتهاي حاصل از آن، توده مردم را آگاه نمايند.
متأسفانه ریخت و پاشهای برخی از نامزدهای انتخاباتی در این دوره و جمعیت نیابتی که چهرههای بسیاریشان در تمامی مراسمات تکراری است، گواه این واقعیت میباشد که گویی این «نامزدهای گمنام» و «پرعنوان» و «پرمدعا» و «بیتجربه»! با حمایت یک عده اقلیت تأثیرگذار قرار است بر منطقهای بزرگ به نام «ترشیز» حاکمیت کنند که چنین بیپروا و صرفاً با حمایت قبیلهای خود با بیاخلاقیهای شدید و پولپاشی عجیب و تبلیغات گسترده در پی رسیدن به کعبه آمالشان هستند.
نتيجه انتخابات مجلس اگر بر پايه قومگرايي و عدم شايستهسالاري و تجربهگرایی پيش رود، شاهد انتخاب افراد ناکارآمد و بیتجربه و غیرمتخصص خواهيم بود که نتيجه آن بيانگيزه شدن نيروي انساني متخصص و توانمند براي توسعه منطقه و مهاجرت آنها به شهرها و استانهاي توسعه يافته تر و پسرفت بيش از پيش منطقه و شهرهاي استان خواهد بود. بنابراين اگر دلسوز شهر و استان هستيم و اگر از وضعيت توسعه و پيشرفت شهر و منقطهي خود انتقاد داريم، پس همت کنيم. بياييم نظام شايستهسالاري را جايگزين تفکر سنتي قومگرايي کنيم چرا که در نظام شايستهسالار بهترين افراد در بهترين جايگاه با بالاترين بازده کار انجام ميدهند.
به اميد روزي که شايستهسالاري، تخصص گرايي و توانمندي به جاي پديده شوم قومگرايي گسترش و همهگير شود. اين آرزو دور از دسترس نيست.