6:21:28
    امروز : یکشنبه, ۴ خرداد , ۱۴۰۴
پارس وی دی اس
1
با نگاهی به سنگ‌اندازی‌ها و تنش‌آفرینی‌های تندروها

هدف تندروها، کشیدن پای کشور به جنگ و درگیری است

  • کد خبر : 11730
  • ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۸
هدف تندروها، کشیدن پای کشور به جنگ و درگیری است
صدای خاوران-جریان تندرو که شاید بخش عمده آن را در تشکل‎های اصولگرای سنتی از جمله "مؤتلفه" و "پایداری" و انشعابات آن می‎بینیم، در همه روزهای پس از روی کار آمدن مسعود پزشکیان به‌عنوان رئیس‌جمهور، با ادعای این‌که در برجام امثال حسن روحانی و جواد ظریف خیانت نموده‌اند، مخالفت‌شان با مذاکره با آمریکا را در بوق و کرنا کرده‎اند. در ایامی هم که ماجرای  نامه آمریکا به ایران و پاسخ ایران به آمریکا مطرح شد، شاهد آن بودیم که روزنامه کیهان در مطلبی از «کشتن ترامپ» و عدم مذاکره با او گفت که نه‌تنها در ایران، بلکه در رسانه‎های خارجی نزدیک دولت آمریکا نیز واکنش‌هایی در پی داشت که در نهایت به تذکری به این رسانه نیز منجر شد. مخالفت تندروها با مذاکرات در حالی است که آنان به‌خوبی می‌دانند که اراده و تصمیم یا عدم مذاکره و تأیید توافقات، با رهبری است و هیچ عقل سلیمی در داخل یا خارج، رئیس‌جمهور را عامل اصلی تعیین‌کننده سیاست خارجی نمی‌داند.

 

امروز بر همگان روشن شده است که مهم‌ترین راهِ برون‌رفت از شرایط سخت کنونی کشور که کیان ایران عزیز را با مخاطره مواجهه نموده و زندگی را در همه زمینه‌ها به‌ویژه معیشت مردم به‌شدت دشوار ساخته است، تجدیدنظر در سیاست خارجی، کاهش تنش با دنیا و فراهم نمودن شرایط لغو تحریم‌های ظالمانه است.  روی کار آمدن ترامپ و تحولات بی‌سابقه منطقه در کنار لطمات و تهدیدهای غیرقابل انکاری که متوجه کشور ساخته، فرصت‌های مغتنمی نیز فراهم آورده است که در صورت اتخاذ تدابیر حکیمانه، می‌تواند به رفع بسیاری از موانع انباشته بر سر راه پیشرفت و توسعه کشور طی سالیان گذشته بینجامد. در همین راستا، نامه رئیس‌جمهور آمریکا به رهبری نظام و پیشنهاد حل اختلافات از طریق مذاکره، امکانی را فراهم آورد تا جمهوری اسلامی ایران با پاسخ مثبت به این پیشنهاد، در چارچوب حل منصفانه مشکلات و مصالح ملی کشور، مسیر مذاکره با آمریکا را دنبال نماید.

اما همواره و در طول دوران پس از انقلاب، هرگاه زمینه‌ای برای کاهش بحران در روابط ایران و آمریکا پدید آمده، با تخریب‌های رژیم صهیونیستی و یا به کمک عوامل داخلی آن از بین رفته است. تجربه مذاکرات برجام و نارضایتی شدید اسرائيل از آن موافقت‌نامه، به‌روشنی ثابت کرد که هیچ نیرویی به‌اندازه اسرائیل و نتانیاهو مخالف مذاکره و حل مسالمت‌آمیز مشکلات میان ایران و آمریکا نیست. اکنون نیز که مذاکره میان دو کشور آغاز گردیده است، توطئه‌های رژیم صهیونیستی همراه با اقدامات مخرّب عوامل داخلی این رژیم برای منتفی کردن مذاکرات شروع گردیده و افراطیون جنگ‌طلب داخلی که در خوشبینانه‌ترین ارزیابی‌ها، بازیچه رندان کاسب تحریم‌اند، با اقدامات بحران‌آفرین خود سعی می‌نمایند تا این تصمیم مسئولان نظام را به چالش کشیده و مذاکرات را با شکست مواجه سازند. آنچه در این میان جالب به نظر می‌رسد، مواضع برخی از تندروهای داخلی است که هم‌زبان با نتانیاهو در حال برجسته‌سازی گفتمانی هستند که نشستن پای مذاکره توسط ایران را پذیرش ننگ، خفّت و تسلیم‌شدن قلمداد می‌کنند. مواضع برخی از نمایندگان مجلس، برخی ائمه‌جمعه و روحانیون تندرو نیز که اخیراً تریبون صداوسیما را به لطف دولت در سایه قبضه کرده‌اند و تحلیلگران ساختگی و یک‌شبه صداوسیما، نمونه‌هایی هستند که بر این طبل می‌کوبند که اصل مذاکره را مذموم می‌شمارند و بیان می‌کنند که مذاکره، سرانجامی جز لیبی‌شدن در پی نخواهد داشت.

البته در طول چند سال گذشته، جریان تندرو، مدعی “بی‌اثر” بودن مطلق تحریم‌ها و حتی “مفید”بودن آن به حال اقتصاد ملی بوده‌اند. این طیف رادیکال نه‌تنها تحریم‌ها را نعمت می‌دانند، بلکه به دنبال کشیدن پای کشور به جنگ و درگیری هستند. این جریان همواره مُبلّغ این باور بوده که ایران باید وضعیت جنگی با قدرت‌های استکباری غرب را حفظ کرده‌ و نگران تبعات آن برای اقتصاد ملی نباشد. ادعای این جریان همیشه این بوده که علت بروز مشکلات اقتصادی کشور، تحریم نیست. با این‌حال آنان در دورانی که تمام ارکان اجرایی کشور در اختیارشان بود، در مقابل وعده فتح قله‌های پیشرفت، حتی یک تپه حقیر و تسطیح‌شده هم تحویل ندادند. به گفته مهدی آیتی، تحلیلگر مسائل سیاسی و نماینده ادوار مجلس:‌ «تندروها معتقدند که با شروع جنگ در خاورمیانه که یک ‌سرِ آن ایران باشد، می‌توانیم منافع کشور را تأمین کنیم. تئوری عجیبی که تاکنون نه اجرایی شده و نه اینکه می‌تواند کمکی به کشور کند و تنها باعث افزایش فاصله بین مردم و مسئولان می‌شود.» منصور حقیقت‌پور، تحلیلگر مسائل سیاسی و عضو ادوار کمیسیون امنیت ملی و سیاست‌خارجه مجلس هم می‌گوید: «تفکرات رادیکالِ تندرو، هم در سیاست‌خارجه هم در سیاست داخلی نشان داده که آن‌ها به‌دنبال ماجراجویی هستند و همچنین می‌بینیم که همواره بر طبل جنگ با کشورهای غربی می‌کوبند بدون هیچ دست‌آوردی. تحرکاتشان باعث شده تا تنش‌های دیپلماسی گریبان مردم را بگیرد. توجه داشته باشید که فشارهای اقتصادی سنگینی که به‌دلیل تحریم‌ها بر نظام وارد گردیده، تنها به‌دلیل ماجراجویی همین دو اتوبوس تندرو است.»

البته بر همگان نیز آشکار است که شرایط خاص اقتصادی کشور در دوران تحریم، موقعیتی ممتاز برای گروهی از متنفّذان ایجاد کرده است تا با ادعای دور زدن تحریم، امتیازات انحصاری ارزشمندی برای خود و وابستگان‌شان فراهم کنند و به‌این‌ترتیب طبقه مرفه و قدرتمندی شکل گیرد که اینک از آنان با عنوان “کاسبان‌تحریم” یاد می‌شود. پیدایش این طبقه مرفه، فقط و فقط در گرو وجود تحریم‌ها و تداوم آن بوده‌ است. به همین دلیل است که کاسبان تحریم، شرایط تحریمی را مانند مرغ تخم‌طلا ارج می‌نهند که اگر دشواری فراوان برای مردم ایجاد می‌کند، برای آنان تخم طلا هدیه می‌دهد و طبعاً حاضر نیستند به‌راحتی به بریدن سر این مرغ گران‌بها رضایت بدهند.

اما با همه این مسائل و به‌ دنبال اثبات مهمل و پوچ بودن نظرات جنگ‌طلبانه این جریان تندرو برای بسیاری از سیاست‌مداران متنفذ کشور، دور جدیدی از سیاست‌ورزی برای مقابله با تحریم‌ها و بازگرداندن کشور به شرایط ثبات و رشد اقتصادی آغاز و دولت چهاردهم با اعلام آمادگی برای مذاکره و کاهش تنش‌ها وارد میدان شد.

اما با شروع مذاکرات، دوباره دوقطبی «موافقان مذاکره» و «مخالفان مذاکره» به میان آمد و بار دیگر جریان‌های تندرو به دنبال سنگ‌اندازی در برابر این اتفاق برآمدند و همان‌طور كه بسياري از تحليلگران و دلسوزان كشور هشدار داده بودند، با شروع و ادامه مذاکرات میان ایران و آمریکا، تندروها نیز تلاش‌های خود را در راستای سنگ‌اندازی بر سر راه مذاکرات و به شکست کشاندن آن آغاز کردند. به قول محمد هاشمی رفسنجانی، «از قبل بسياري از دلسوزان كشور هشدار داده بودند كه پيشرفت مذاكرات و بهبود روابط كشور با جهان پيراموني، كاسبان تحريم و گروه‌هاي سياسي همسوي آنان را به تكاپو واداشته تا دست به تخريب روابط بزنند.»

جریان تندرو که شاید بخش عمده آن را در تشکلهای اصولگرای سنتی از جمله “مؤتلفه” و “پایداری” و انشعابات آن میبینیم، در همه روزهای پس از روی کار آمدن مسعود پزشکیان به‌عنوان رئیس‌جمهور، با ادعای این‌که در برجام امثال حسن روحانی و جواد ظریف خیانت نموده‌اند، مخالفت‌شان با مذاکره با آمریکا را در بوق و کرنا کردهاند. در ایامی هم که ماجرای  نامه آمریکا به ایران و پاسخ ایران به آمریکا مطرح شد، شاهد آن بودیم که روزنامه کیهان در مطلبی از «کشتن ترامپ» و عدم مذاکره با او گفت که نه‌تنها در ایران، بلکه در رسانههای خارجی نزدیک دولت آمریکا نیز واکنش‌هایی در پی داشت که در نهایت به تذکری به این رسانه نیز منجر شد. مخالفت تندروها با مذاکرات در حالی است که آنان به‌خوبی می‌دانند که اراده و تصمیم یا عدم مذاکره و تأیید توافقات، با رهبری است و هیچ عقل سلیمی در داخل یا خارج، رئیس‌جمهور را عامل اصلی تعیین‌کننده سیاست خارجی نمی‌داند.

اما یکی از بسترهای اصلی برای کارشکنی در روند مذاکرات و ایجاد تنش، “صداوسیما” می‌باشد که دلسوزان جامعه نسبت به تسلط يك گروهك سياسي تندرو بر این سازمان و بسیاری دیگر از نهادها و سازمان‌ها هشدار مي‌دهند زیرا این طيف‌ راديكال كه طي سال‌هاي اخير در بخش‌هاي مختلف رسانه ملي لانه کرده‌اند، در این مقطع زمانی دست‌به‌کار شده و با توهين به اهل سنّت و نیز مقامات عربستان، منافع ملي را بازيچه منافع جناحي و منافع كاسبان تحريم قرار دادند. البته اين براي نخستين‌بار نيست كه طيف‌هاي افراطي حاضر در صدا و سيما دست به چنين اقداماتي مي‌زنند تا تلاش‌هاي دولت وقت براي تحقق منافع ملي را بي‌اثر سازند. انتشار تصاوير مرتبط با كارناوال عصر عاشورا در آستانه انتخابات سال76، تهيه برنامه‌هاي “هويت” و “چراغ” براي تخريب دولت اصلاح‌طلب، پخش برنامه “كنفرانس برلين” در سال 79، تهيه و پخش سريال “گاندو” در اوج تلاش‌هاي دولت روحاني براي اجرايي كردن مفاد برجام، از جمله برنامه‌هايي است كه با تهيه‌كنندگي افراطي‌ها در صدا و سيما تدارك ديده شد تا دولت‌هاي اصلاح‌طلب و ميانه‌رو را زمين‌گير كنند. اين‌بار اما‌ آش راديكال‌ها در صدا و سيما به‌اندازه‌اي شور شد كه پاي دستگاه قضايي به ميان آمد و تعدادی از عاملان به دستگاه قضايي معرفي شدند.

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که اتفاقات زنجيره‌اي در صداوسيما را ديگر نمي‌توان «خطا» دانست بلكه به «خط» تبديل شده و تكرار آن را حتي اگر ساده‌لوحانه “عمدي” ندانيم، مي‌توان نتيجه بي‌تدبيري، ضعف مديريت، ناتواني در جمع‌وجور كردن شبكه‌هاي متعدد و مهم‌تر از همه نفوذ جريان‌هاي بداخلاق و افراطي و شايد نفوذي دانست. بنابراین، پس از رخدادهای اخیر در صدا و سیما، برخي ارزيابي‌ها و تحلیل‌ها حاكي از آن است كه نقشه اصلي و هدف تندروها، مانع‌تراشي در مسير دستاوردهاي دولت است، به‌ویژه آن‌که دولت تلاش‌های خود را براي كاهش يا رفع تحريم‌ها و توسعه مناسبات ارتباطي با همسايگان و ساير قدرت‌هاي جهاني آغاز کرده است. لذا طبيعي است كه كاسبان تحريم و تندروهاي داخلي دست به اقدام زده و از هر ابزاري براي به بن‌بست كشاندن تلا‌ش‌هاي دولت استفاده ‌كنند.

سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه، رویکردهای محفلی، دوری از متن جامعه، نادیده‌گرفتن افکار عمومی، دعوت از کارشناس‌نماها به‌جای متخصصان واقعی و عدم درک صحیح اقتضائات روز، موجب شده تا صداوسیمایی که نام “رسانه‌ملی” را یدک می‌کشد و باید محل تبلور سلیقه‌های گوناگون باشد، امروز به رسانه‌ای تبدیل شده که در اختیار یک جریان با دیدگاه خاص است و صرفاً بر پایه اهداف و منویات آن جریان به تولید برنامه و محتوا می‌پردازد.

محمد هاشمي رئیس اسبق سازمان صدا و سيما مي‌گويد: «هر عقل سليمي مي‌داند كه اين نوع رفتارها در شرايطي كه دولت از یک‌طرف در بحث مذاكرات اقدامات قابل‌توجهی انجام داده و خوشبيني‌هاي بسياري براي رفع تحريم‌ها شكل گرفته و از سوي ديگر مناسبات ارتباطي با كشورهاي منطقه‌اي چون عربستان، امارات و… در مسير توسعه قرار گرفته، كاملاً برخلاف منافع ملي است. اما وقتي جرياني به اين شكل دست به اقدامات تخريبي مي‌زند نشان‌دهنده در ميان بودن منافع برخي افراد و گروه‌هاي تندرو و افراطي است. اينكه دولت تلاش كند روابط راهبردي و اقتصادي كشور را با عربستان و ساير كشورهاي منطقه و قدرت جهاني بهبود ببخشد، بعد در صدا و سيما برنامه‌اي براي تخريب اين برنامه‌ها تهيه شود به‌هیچ‌عنوان قابل‌قبول نيست. اين رفتارهاي مخرّب و غيرقانوني عليه منافع ملي بايد از سوي مرجع قضايي مورد پيگرد قرار گرفته و اجازه داده نشود تا منافع ملي كشور این‌گونه بازيچه برخي افراد و جريانات قرار بگيرد.»

محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا در خصوص مخالفت تندروها با مذاکرات می‌گوید: «مخالفان مذاکره در مجموع سه گروه هستند که یکی لابی صهیونیست‌ها است که همیشه مخالف مذاکره با ایران است که منجر به انجام هرگونه فعالیتی توسط ایران شود. دومین گروه، اپوزیسیون و براندازها هستند که به دلیل اینکه توافق به عمر بیشتر جمهوری اسلامی منجر شود مخالف هستند و گروه دیگر در داخل ایران هستند که فهم سیاسی آن‌ها بیشتر از این‌ها نیست.»

حال باید منتظر ماند و دید که اقدامات خرابکارانه مخالفان مذاکره به کجا می‌انجامد.

 

لینک کوتاه : https://sedayekhavaran.ir/?p=11730
  • نویسنده : علی محمد خزاعی
  • منبع : صدای خاوران
پارس وی دی اس

برچسب ها

اخبار پیشنهادی

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.