با توجه به اینکه انتخابات شورايشهر یا همان “پارلمان شهري” حدود سه ماه ديگر برگزار ميشود و پس از آن، امور و مديريت شهر با همه مصائب و مواهبش، بر عهده گروه منتخب قرار ميگيرد؛ پیشبینی میشود كانديداهاي متعددي با سلايق و برنامههاي مختلف پا به عرصهی رقابتها گذاشته و از هر فرصتي براي معرفی خود استفاده نمايند.
اما نگاهی به کارنامه ادوار مختلف فعالیت شورایشهر کاشمر، حاکی از فراز و نشیبهایی است که مجال واکاوی عملکرد همه ادوار آن نیست ولی در همین دوره پنجم، برخی از اعضای شورای منتسب به طیف اصولگرا، متاسفانه جایگاه این نهاد را بعضا با رفتارهای زننده و توهین به سایر اعضا زیر سئوال بردند و با ایجاد بینظمی در جلسات، شهر و شهروندان را متضرر کردند. برخی هم با شکایتهای واهی و نابجا از شهردار در طی سه سال که هیچ نقطه ضعفی هم متوجه شهردار نشد، هزینه مادی و حیثیتی متوجه خود و شهر نمودند. مضاف بر آن، کسانی هم که دم از شفافیت زدند، از هرگونه سنگاندازی بر سر راه مدیریت شهری دریغ نکردند و از جمله با احداث کارخانه آسفالت، احداث جاده ورودی شهر و ایجاد خط اعتباری برای دریافت مطالبات50 میلیارد تومانی شهرداری از ادارات دولتی مخالفت کردند و ضررهایی جبران ناپذیر به شهر وارد نمودند. عجیب آنکه این افراد همچون کبک سر در برف فرو کردند سخن از شفافیت میراندند.
برخی از اعضای شورا پنجم در این دوره چهارساله، حتی به اندازه انگشتان یک دست خود، طرحی برای آبادانی شهر ارائه ندادند و نتوانستند با همدلی و در سایه پیگیری، اعتبار ویژهای برای شهر جذب نمایند. از اینروست که برخی شهروندان بر این عقیدهاند که اگر در شورای پنجم بعضی اعضا اساسا حضور نمیداشتند، هیچ فرقی نمیکرد زیرا در تمام مدت حضور خود در جلسات شورا، با گوشی خود بازی میکردند و بدون شرکت در مباحث، در پایان هم رای سفید میدادند. بررسی فیلمهای جلسات متعدد شورا گواه این ادعاست.
و اما با توجه به آغاز فرایند ثبتنام برای انتخابات شورایشهر، این پرسش به ذهن میآید که اعضاي شورا از جنبههاي مختلف مديريتي، روانشناختي، جامعهشناسي و… بهتر است چه مشخصاتی داشته باشند و عضو موثر در شوراي تاثيرگذار دارای چه كاركرد و ويژگي باید باشد؟
به نظر نگارنده، شورايشهر تنها محلي براي انجام برخی امور اداری، انجام كمكهاي بلاعوض، نوشتن توصیه نامه برای شهروندان و اينطور موارد نيست. اگرچه بررسي مشكلات مردم، امري مهم و از وظايف انساني و عرفي شوراست اما هيچ يك از اعضا حق ندارند وقت خود را فقط صرف اين موارد كنند، بلکه لازم است اعضاي شورايشهر با تمام ظرفيتهاي قانوني موجود آشنا و به نحو مطلوب در جهت برنامهریزی برای اداره مطلوب شهر از آن استفاده نمايند. در این میان، برتري ندادن منافع شخصي و رفاقتي بر منافعشهر در تصميمگيريها و انتخابها، حفظ استقلال و عزت نفس در شرايط گوناگون از جمله ويژگيهاي مهم يك عضو شوراست. اينكه بگوييم يك عضو شورايشهر حتما بايد داراي يك تخصص مشخص باشد، سخن صحيحي نيست زیرا برای موفقیت شورا، تلفيقي از تواناییهاي مختلف به ویژه، “مدیریت” لازم است تا توانایی برنامهریزی و بهرهگیری از پتانسیلهای موجود و حتی ایجاد ظرفیتهای جدید را داشته باشد. بنابراین شخصي كه ميخواهد عضو شورايشهر شود بايد در درجه اول به قوانين و وظايف و اموراجرايي شهر احاطه داشته باشد. همچنين در مورد مشكلات متفاوت شهر بتواند با استفاده از مطالعه و تخصص خود و نيز استفاده از نظر مشاوران و صاحبنظران، تصميم صحيح اتخاذ نمايد.
در واقع شورايشهر بهمثابه پارلمان شهري است و باید این نهاد مدنی با استفاده از تجارب و نظر صاحبنظران، افقي براي توسعه شهر ترسيم و البته راههاي دستيابي و رسيدن به آن را طبق واقعيتها پيشبيني كند. لذا در چشمانداز و برنامه مطلوب کاندیداهای شورا، برنامههاي دهان پر كن، تقليدي و به اصطلاح تخیلي و غیرواقعی نباید جايي داشته باشد.
تعالي و اعتماد به نفس و داشتن روحیه کارجمعی، از دیگر ويژگيهای مهم براي عضو شوراست. چنين فردي به راحتي ميتواند به كار و تصميم جمعي پايبند باشد. اين پايبندي تنها به پذيرش راي جمع نيست كه اين از بديهيات است، بلکه آن چه مهم است حفظ همگرايي و روحيه همكاري در كنار پايبندي به اصول و عقايد منطقي و شخصی است.
بدون شک برای ایجاد یک جامعهیِ دموکراتیک، همانقدر که وجود ساختاری دموکراتیک تعیینکننده است، اهمیت وجود شهروندانی دموکراتمنش که فرهنگ تساهل، تسامح و تحمل عقاید دیگر را در درون خود نهادینه کرده باشند نیز احساس میشود. وقتیکه افراد آموزش ندیده، غیر فرهیخته و مستبد در ساختاری دموکراتیک قرار میگیرند میتوانند ساختار دموکراتیک را نیز تحت تاثیر قرار داده و حتی میتوانند آن را به “ضد خود” تبدیل کنند. نمونههای روشن زیادی را میتوان در همین رابطه در هرکدام از دورههای شورایشهر کاشمر مثال زد که اگر برخی «رسانهها» نبودند و مساله را پیگیری نمیکردند، وضعیت اسفناکتری برای شهر و شهروندان میشد متصور بود. امید که سال 1400، بهترین انتخاب برای مدیریت کشور و اداره شهرمان رقم بخورد و ورودمان به سده نو با حال نو و تحول در امورمان رقم بخورد.