اینکه همه فقط با شعار و سخنرانی همواره مدعی باشند که باید چنین کرد و چنان کرد، که مشکلات مردم حل نمیشود، همانطور که در این چهلسال حل نشده است. امروز سه مدعی اصلی ریاستجمهوری در سال 96 هرکدام ریاست یک قوه اصلی کشور را در اختیار دارند و اگر معاون ریاستجمهوری و نماینده محترم مجلس را به این جمع اضافه کنیم، میبینیم که 5 نفر از 6 نفر کاندیدا اکنون صاحبمنصب و قدرت در سطح بسیار عالی هستند، آیا واقعاً سران سه قوه نمیتوانند با ولایت و ارشادات رهبری، عاقلانهترین قدم را برای رهایی یک ملت از مشکلات بردارند؟ این بایدها را چه کسی قرار است جامه عمل بپوشاند؟! بهراستی حضور در یک روستایی که میدانیم محرومیت در آنجا بیداد میکند، چه سودی دارد؟ این محرومیت در اثر سوء مدیریت چهلساله در حاکمیت به وجود آمده است. اگر قانون خوب در مجلس تصویب میشد و مجری خوب آن را اجرا میکرد و ناظر خوب قاصرین را مجازات میکرد، امروز از محرومیت مردم، شوی تبلیغاتی نمیساختیم!
برای یادآوری بد نیست یکبار دیگر بزرگواران مناظرههای انتخاباتی خویش را بازخوانی کنند و اکنون که قدرت دارند، به آنچه میتوانند عمل نمایند! ادعای شفافیت برای مردم کفایت نمیکند خود باید شفاف باشند وگرنه هرچقدر هم مردم حافظه تاریخی خوبی نداشته باشند، هستند کسانی که در وقت مناسب آنها را برای مردم بازگو کنند؛ حتی اگر مدعیان جدیدِ قدرت، بنا به مصلحت از بیان آن صرفنظر نمایند.
مثلاً حال که مبادلات خارجی و برجام به پاشنه آشیل دولت روحانی تبدیل شده است، آقای میرسلیم که در جلسه سوم مناظره مدعی بودند؛ دولت روحانی که اینهمه سنگ برجام را به سینه میزند، نتوانسته در امر تجارت خارجی بهخوبی از آن استفاده کند و فرمودند: “ما برنامه داریم از برجام باوجود همه نواقصش به نفع تجارت خارجی استفاده کنیم“. خب الانکه نماینده مجلس هستند و نمایندگان انقلابی کنترل مجلس را در اختیار دارند و چند ماه هم از حضورشان در مجلس میگذرد، چرا برنامههایشان را به قانون تبدیل نکردهاند تا باری از دوش ملت برداشته شود؟ چرا در برابر تجاری که به علت عدم تصویبFatf با مشکلات جدی مواجه شدهاند، راهکار نمیدهند؟ چرا نسبت به رفع انسداد و تسهیل برگشت دو میلیارد دلار پول ایران از دولت عراق که میلیاردها دلار خسارت جنگی بدهکار است و پس از سقوط صدام از انواع کمکهای مالی و جانی ملت ایران بهره برده، راهکار ارائه نمیکنند؟ چرا با شفافیت نتیجه پیگیری ادعاهای خود را نسبت به رئیس مجلس به اطلاع مردم نمیرسانند؟ چرا در خصوص ادعای 190 نفر بدهکار بانکی که آنها را نورچشمیهای دولت روحانی خواندند، نتایج پیگیری خود را به مردم نمیگویند؟ و چرا برای سیستم بانکی که آنها را رباخوار میدانستند، چارهای نمیاندیشند؟
آقای قالیباف که ریاست مجلس را بر عهدهدارند برای کاهش قدرت 4 درصدیها و افزایش مشارکت 96 درصد مردم در اقتصاد و قدرت چه طرحی تدوین و به مجلس ارائه کردهاند؟ مگر نه اینکه همه مدعی بودند و هستند که درد را میشناسند، خب چه فرصتی از این بهتر که با تصویب قوانین مبارزه با فساد و تمرکز قدرت در جهت کاهش بیکاری و رفاه سیاسی و اجتماعی مردم گام بردارید! چرا اکنونکه در قدرت هستید قانونی قوی در حمایت از افشاءکنندگان فساد تصویب نمیکنید؟ و چرا برای رفع بیکاری و امنیت سرمایهگذاری طرح نمیدهید؟ آیا همه شما از ارکان یک نظام محسوب نمیشوید؟ شما که ریشه همه بحرانها را در 4 درصدیها میدانید چرا برای خشکاندن این ریشه آستین بالا نمیزنید؟
ریاست محترم مجلس شما که مهمترین اولویتتان بیکاری، رکود و گرانی بود! آیا صدای شکستن استخوانهای یک ملت را زیر بار این سه عامل نمیشنوید؟ آیا مجلس برای مهار تورم و گرانی طرح و برنامهای دارد؟ آیا عوارض افزایش دلار بر کالاهای مصرفی مردم را نمیبینید؟ آیا بلایی که بر سر قدرت خرید مردم آمده را مشاهده نمیکنید؟ بدانید آنکه در مشکلات ناشی از خود تحریمی و سوءمدیریت به فنا میرود، مردم هستند نه رقیب انتخاباتی!! نکند همه منتظر معجزه باشیم که اگر بنا به معجزه باشد، اولویت با رفع و دفع شر ویروس منحوس کرونا از جهان است!
کار آقای روحانی و دولت ایشان نیز دیگر از نقد و توصیه و سفارش گذشته است! کرامالکاتبین خودش به حال ایشان رحم کند! وقتی رئیس کمیسیون امنیت ملی تکلیف را بر رهبری مشخص کرده است که: “رهبر انقلاب باید دستور دهند هزار بار شما را اعدام کنند تا دل مردم عزیز راضی شود.” دیگر چیزی برای گفتن باقی میماند؟ فقط نمیدانم اینها که اینقدر بیمهابا از جانب مردم حکم اعدام صادر میکنند، چرا یکبار در خصوص خودشان نظر مردم را جویا نمیشوند؟ نه برای اعدام بلکه برای تشخیص میزان محبوبیت بین مردم! بهراستی چرا برخی با دادوبیداد و تخریب از جانب مردم سخن میگویند؟ مردم که نمردهاند و یا مردم که همان 4 درصد موردنظر نیستند، خب یکبار همنظر مردم را به روشهای آزاد بپرسید. چرا فکر میکنید فقط شما میفهمید و بقیه، اکثر هم لایعلمون و یا لایعقلون هستند؟! خدا را چه دیدید شاید نظر آنها نیز با نظر شما یکی بود!
حتماً برخی خوانندگان عزیز منتظرند تا ببینند در رابطه با رقیب بعدی و وعدههای ایشان که اکنون ریاست قوه قضاییه را بر عهده دارند چه خواهم گفت؟!
ایشان در خصوص فساد و مبارزه با آنکه به لطف الهی بالاترین منصب آن را اکنون بر عهدهدارند، فرمودهاند که: “امنیت کشور امنیت سازمان اداری کشور در گروی مبارزه با فساد و ساختارهای فسادزا است که دولت باید آن را اصلاح کند، فساد در کشور فراجناحی شده چرا مدام میگوییم این دولت یا آن دولت فساد کرده. فساد زیبنده نظام اداری ما نیست. اگر یک دستگاه نظارتی گزارش فساد دارد باید با حساسیت برخورد کرد فرقی نمیکند این فساد زیر عمامه من یا آقای روحانی یا کت آقای جهانگیری یا قالیباف باشد باید حساسیت داشته باشیم. اولین کسی هم که باید حساسیت داشته باشد، رئیس دولت است”. البته تلاشهای قوه قضاییه برای جامه عمل پوشاندن به این مهم قابلتقدیر است و از چشم تیزبین و حساس مردم مخفی نمیماند هرچند این عدالت در مبارزه با فساد زمانی شیرینتر خواهد شد که مردم نتیجه ادعاها و یا تهمتهای بزرگان نظام را نسبت به یکدیگر را ملاحظه کنند. مثلاً حساسیت موردنظر باید در خصوص بررسی ادعاهای رئیسجمهوری قبلی در خصوص خاندان لاریجانی که بخشی از آن در صحن علنی مجلس و نزد افکار جهانی مطرح شد در کنار ادعاهای سایر نامزدهای انتخابات دوره قبلی ریاستجمهوری نسبت به یکدیگر نیز وجود داشته باشد، تا افکارعمومی قانع شود.
ختم کلام اینکه کشور در برهه حساسی است و فقط همدلی و همافزایی تمامی قوای کشور میتواند این کشتی طوفانزده را به ساحل آرامش برساند. عدم موفقیت دولت بهپای کل نظام جمهوری اسلامی سیاهه خواهد شد. والسلام.