حکایت “لات“ یا “گُنده لات“ حکایتی عجیب نیست. روزگاری لاتها جایی و مکانی مخصوص به خود را داشتند و عربدههای گاه و بیگاهشان را در چاله میدان یا سر گذر و یا چهارراه میکشیدند. اما گذشتِ زمان و تحولات اجتماعی بر این قشر هم تاثیرات خاص خود را گذاشت. بگذریم از تعبیر غلط عدهای از “لات“، که با یَل و پهلوان اشتباهش گرفتهاند و باید ارجاعشان داد به تاریخ سیصدسال گذشته ایران. نام “لات“ در قرآن سوره نجم به همراه دو بُت دیگر به نامهای “عزّی“ و “منات“ که به عنوان دختران الله مورد ستایش اعراب بودند، ذکر شده است و نیز در سوره فجر به قوم عاد اشاره شده که مطابق کاوشهای باستانشناسی به عمل آمده، عوام برای حفاظت از قومشان از لات مدد میجُستهاند.
در زمان کودکی یادم است که در محلهمان یک گُنده لات داشتیم. راستش یادم نیست که چرا همه اهل محله پذیرفته بودند که این بابا، گُنده لات است. آن موقعها کلمه یا موضوع “لات“ ، یک حالت دوگانه سوزی داشت. یعنی مواقعی در ذهن مثبت و مواقعی منفی بود! یکی از شاخصهای مثبت بودن گنده لات این بود که با ضعیفتر از خودش هیچوقت درگیر نمیشد. گنده لات محله ما شکمی بزرگ و سری کچل و قدی کوتاه با چشمهایی تیزبین، مثل گاو پیشونی سفید بود! تمام شاخصهای یک گنده لات را داشت. اینکه اساساً چرا تبدیل به یک گنده لات شده بود برمیگردد به شرایط اجتماعی آن روزها! یک روز وسط چهار راه محله که پاتوق لاتها بود جوانکی با یک چاقوی فَکَسنی به جای عربده، جیغ میزد و سراغ گنده لات محله را میگرفت جهت درگیری. از کاراکترش هم معلوم بود که اینکاره نیست. با این همه، گنده لات محله ما از رویارویی با جوانک امتناع کرد و روز بعد در جواب نوچههایش گفت: «من دیروز شاهد اعمال این جوانک بودم ولی هیچوقت با این جماعت روبرو نشوید. دلیلش هم ساده است روبرو شدن با آماتورها جز دردسر و بیآبرویی نتیجهای ندارد.»
چیزی که در طول حیات پدیده لاتیسم حائز اهمیت است، نوع بهرهبرداری افراد و اقشار مختلف از این قشر بوده است. در دوره ظهور لاتیسم، افراد لات تقریباً با کاراکترهای منفی به حال خود رها بودند و گهگاه داروغهای پیدا میشد و از آنها به نفع خود سود میبرد اما با نزدیک شدن به اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی، لاتیسم عنصری سیاسی اجتماعی شد و حربهای در دست عدهای تاجر و سیاستمدار برای ترور و غارت و یغمای حریفان.
البته نوعی “لات“ هم وجود دارد به نام “لات ریقو“! لاتهای ریقو خودشان حرفی برای گفتن ندارند، آنها فقط هستند و حداکثر بازیچه دست دیگران! خصلت لاتهای ریقو، رجزخوانی برای گندهلاتها بوده و است، ولی هیچوقت خودشان گنده لات نمیشوند. زمینههای گنده لات شدن برایشان وجود ندارد و یا ظرفیت گنده شدن ندارند!
در مورد لاتهای ریقو، فقط در یک فصل مشترک دیدنی میشوند. از هر زاویهای میتوانند گیر بدهند یا انتقاد داشته باشند، البته باید منافعشان تأمین شود. ادای روشنفکران نِقنقویی را در میآورند که فقط سر مردم را میخورند! تا به خواستههایشان برسند.
لاتهای ریقو، این روزها کم نیستند به یُمن فضای مجازی تیزیهایشان را جمع کرده و با بیسوادی تمام رسانهای، با گزافه پراکنی هر کلام و رفتاری که از زبان و قلم هر کسی که با آنها نباشد، بیان شود با شدیدترین الفاظ برخورد میکنند و هیچ اعتقادی به آزادی بیان و کثرتگرایی و تحمل بقیه ندارند! و البته مشخص نیست چرا در حاشیه امن هم قرار دارند؟!
خیلی ساده نگری و بلاهت بار و کودکانه است که باور کنیم اینگونه افراد خیلی مستقل جانشان شش قبضه برای منافع مردم در میرود و به خاطر مردم فریاد میزنند! این عده با شواهد موجود و اتفاقاتی که افتاده، سالهاست با مردم و منافع مردم بیگانه هستند و فقط با تبلیغات کذاییشان، خودشان را به مردم میچسباند.
زبانم لال شما “لاتهای ریقو” مدعی نمایندگی مردم نیستید و به خاطر مردم موشی نمیگیرید. شاید به دلایلی قدرتی به دست آوردید و در پشت اربابانتان لاتهای کوچه خلوت شدید و در دنیای مجازی جولان میدهید ولی در دنیای واقعی موجودیتی ندارید! پس تنها حرف جدی، پیچیدن به بازی در زمین سیاست است! موضوع نگرانی شما برای آلترناتیو، مشکل خودتان است و به من ربطی ندارد، ولی جداً پیشنهاد میکنم که قبل از هر ساخت و سازی، حتماً یک سری به خودتان بزنید.