پیش از هر مطلبی، در آستانۀ ۱۷ مردادماه و روز خبرنگار، فرصتی وجود دارد تا به مسئله «رسانه» و دیگر موضوعات مرتبط با آن مانند «مطالبهگری»، «نقد»، «دموکراسی و آزادی بیان»، «حقوق مطبوعات» و «رسالتهای رسانه» بپردازیم. هرچند پرداختن به این مباحث از حوصله مخاطبان خارج است و نیازمند نگاهی تخصصی به موضوع است، اما اینک که در منطقه ترشیز، نشریات محلی متعددی با گرایشهای مختلف فعالیت دارند، به صورت خاص تحلیل و تامل در مورد رویکرد این نشریات محلی و رفتار خبرنگاران مورد توجه است.
به ویژه آنکه در دو سهسال اخیر، حیطه فعالیت رسانهها و خبرنگاران نشریات محلی متأسفانه خلاصه شده به پوشش برنامهها و مراسم رسمی در جامعه با حضور تعدادی مخاطب و سخنرانیِ تعدادی از مسئولان! نکتۀ جالب و عجیب اینکه نه مخاطبان حوصلۀ سخنرانی و نه مسئولان معمولاً صلاحیت یا اطلاعات لازم را برای صحبت در آن موضوع دارند.
همین تناقض باعث ایجاد فضایی کاریکاتوری میشود که بعضی کلیپها و انتشار برخی اخبارِ محصول آن، در فضای مجازی بارها باز نشر شده و همین میشود کار خبری و رسالت حرفه خبرنگاری در این میان گم میگردد! چه بسا روزِ خبرنگار هم، یکی از همین مناسبتهاست که همواره مسئولان خود را ملزم به سخنرانی دانسته و این واقعیت را متوجه نیستند که مخاطب آنها «رسانه» است و اگر بخواهد رسالت واقعی خود را انجام دهند نباید از کنار حرفهای عزیزان به سادگی و بیتوجه عبور کند!
بدیهی است؛ در سخنرانیهای مسئولانِ منطقۀ بارها شنیدهایم که درکِ اغلب آنها از رسانه یا مطبوعات، چیزی است شبیه همان «روابطعمومی»! زیرا بسیاری از آنها به تأکید و تکرار میگویند که «رسانه پلی است بین مسئولان و مردم»! در حالی که این پلِ نه چندان پرفایده، در واقع بخشِ روابطعمومی ادارات یا نهادهاست که با بودجۀ عمومی اداره میشود، نه رسانۀ مستقل به عنوان نمایندۀ مطالبهگرِ افکارعمومی! این در حالی است که معمولا خبرنگارانِ منتقد نیز مورد بیمهری هستند و در جلسات مسئولان دعوت نمیشوند یا اگر هم دعوت شوند تریبونی در اختیار ندارند، از همین تریبون و به بهانۀ روزِ خبرنگار به همه عزیزان مسئول باید اعلام کرد؛ “خبرنگاران، نه روابطعمومی هستند و نه پلِ میان شما و مردم!“ لذا مسئله مطبوعات و رسانه بسیار اساسیتر و مهمتر از این حرفهاست! و اگر عزیزی، با چنین تفکری به سراغ اهالی رسانه میرود، لطفاً در تصمیم خود تجدیدنظر کند، زیرا مطبوعات و رسانه باید با رویکرد صحیح خود به بیان مسائل مبتلابه جامعه بپردازد و به عنوان رکن چهارم دموکراسی در عرصه اجتماع نقش آفرینی کند نه آنکه دائما به دنبال سرپوش گذاشتن بر مشکلات و نشان دادن اوضاع گل و بلبل باشد! از این رو ماهیتِ رسانه و روزنامهنگار یا خبرنگار، با آن مفهومِ حقیری که در ذهن برخی ساختهشده متفاوت است!
خبرنگار، مطالبهگرِ افکارعمومی است نه روابطعمومی! در این میان البته رفتار خبرنگاران هم باید مطابق با اصول حرفهای باشد و هیچگاه آنها از ترس عقب افتادن از قافله موقعیتهای مادی و معنوی به مسابقه خوشامدگویی مسئولان تن ندهند زیرا این برای یک خبرنگار خیلی خطرناک است که به خاطر عقب نماندن از دیگری، به تولید خبرهای فیک و دروغ و بزرگنمایی برخی مسائل کوچک و برعکس بپردازد. به ویژه آنکه در شرایط فعلی خیلیها معتقدند؛ دوران رسانههای مکتوب سر آمده است که البته به یک دلیل بسیار مهم، آیندهای برای رسانههای مکتوب نمیتوان متصور شد و آن همان خطوط قرمزی است که برای نشریات وجود دارد، چیزی که عملا در فضای مجازی معنا ندارد. به عبارتی، در شرایطی که فرهنگ مطالعه مردم به سمت فضای چند رسانهای تغییر پیدا کرده و نشریات درگیر سختیهای سانسور و محدودیت هستند و اقتصاد رسانه با مشکلات جدی مواجه است و گاه برای چرخیدن چرخ یک مطبوعه و باز ماندن در نشریهای، دستاندرکاران آن حاضرند گنجشک را جای قناری رنگ کنند و به خلقا… عرضه کنند، میبینیم افراد جامعه قبل خرید یا حتی ورق زدن یه نشریه رایگان (مثلا در مطب پزشک، اداره یا مغازهای) اساسا درگیر این سوال میشوند که واقعا قرار است دراین نشریه چه گیرشان بیاید که توی گوشی همراهشان نمیشود؟ لذا متاسفانه این یک بازی از پیش باخته برای نشریات محلی کاغذی این دیار است و شاید بهتر باشد روز خبرنگار، فرصتی باشد برای فعالان رسانه که خود از گزندهای کار حرفهای خبرنگاری و تنگناها و مشکلاتشان بگویند تا مردم بدانند در ایجاد این فضای کاریکاتوری رسانه در منطقه چه دستهایی دخیلند و همه کاسه و کوزهها را بر سر فعالان این حوزه نشکنند!.