پیروزی و موفقیت آرزوی هر جوان است و هر کس در پی کامیابی و سعادت است، اما وقتی سخن از مرز پیروزی به میان میآید شاید ذهن جوانان متوجه اسرار و رموز غیرقابل دسترسی شود، رازهایی که در انسانی نمیتواند آنها را کشف و به کار گیرد.
شاید همین توهم بیجاست که گروهی از جوانان را از تلاش برای رسیدن به قلههای بلند موفقیت و کامیابی باز میدارد و آنها در آرزوی پیروزی فرصت جوانی را بهراحتی از دست میدهند. غافل از اینکه پیروزی در چند قدمی آنها است.
بدون تردید همه بزرگان تاریخ در دوران جوانی از این رموز بهخوبی بهره بردند. راههای پر پیچوخم موفقیت را تنها با همین اسرار معجزه آفرین پشت سرنهاده و کارهای بزرگ را به نام خود در تاریخ ثبت کردند.
البته قسمتی از این موفقیتها مرهون استعدادهای باطنی و نبوغ فکری و هوش سرشاری است که از طریق وراثت به آنان رسیده است، ولی عوامل قدرتمند دیگری چون ایمان، امید، اعتمادبهنفس و اراده بر عواملی که از طریق وراثت به شخص میرسد، پیروز گردیده و مسیر زندگیاش را تغییر میدهند.
ناگفته نماند که خصوصیات ارثی نظیر استعداد باطنی، نبوغ فکری و هوشمندی در صورتی باعث موفقیت انسان میشود که توسط خود شخص یا دیگران شناسایی و تقویت شود وگرنه شاید تا پایان عمر همچنان پنهان بماند.
عوامل دیگری چون ثروت و خانوادهی شایسته و مناسب تأثیری ناچیز در رشد و پیشرفت فرد دارد، چهبسا فقیرزادگانی که سرآمد روزگار شدند و بزرگزادگانی که در نهایت خواری چشم از جهان فرو بستند.
(امیرکبیر) آشپززاده بود، که توانست پلههای ترقی را پیموده و آن خدمات ارزشمند را به جامعه و کشور ارائه نماید.
(ابونصر فاربی) یکی از بزرگان علم و فلسفه است. با نهایت فقر و تنگدستی به درجات عالی رسید چون نمیتوانست چراغی تهیه کند، از چراغ کوچه استفاده میکرد و بیشتر شب را به مطالعه میگذراند از این قبیل افراد در تاریخ کم نیستند.
عوامل و رموز اساسی موفقیت را میتوان بهطور خلاصه چنین برشمرد؛
ایمان به هدف، اعتماد به نفس، خودشناسی، اراده استوار، کار و کوشش، استقامت و پشتکار، نظم، برنامهریزی و استفاده از فرصت.
یکی از رموز موفقیت، داشتن روحیه خودباوری و “اعتمادبهنفس” است. اعتمادبهنفس به معنای خوداتکایی است و نقطه مقابل اعتماد به انسانهای دیگر است. کسی که اعتمادبهنفس نداشته باشد، زبون، بیچاره و ناتوان است و نمیتواند از امکانات و استعدادهای درونی خود بهرهبرداری کند. از دست دادن اعتمادبهنفس موجب فلج شدن فکر و روح انسان میشود.
جوان خودباخته و فاقد اعتمادبهنفس، همیشه از خود مأیوس و به دیگران متکی و وابسته است، او در زندگی پیشرفت چندانی نخواهد کرد و همواره سایه ناتوانی و شکست بر زندگیاش حکمفرما خواهد بود.
مردان بزرگ تاریخ با دریافت این نکته در همان اوان جوانی ارزش خود را یافتند، تواناییهای درونی خویش را کشف کرده و با اتکا و اعتماد به همین تواناییها راه پیروزی را سریعتر پیمودند.
راههای تقویت اعتمادبهنفس
1ـ موفقیتهای روزانه خود را هرچند کوچک و کماهمیت، یادداشت کنید. علل آن را بررسی کرده و به دنبال کسب موفقیتهای بزرگتر باشید.
2ـ پس از کسب موفقیتها هیچگاه منتظر تأیید دیگران نباشید.
3ـ سعی کنید استقلال فکری داشته باشید مشکلات خویش را خود حل کرده و کمتر از کسی کمک بگیرید.
4ـ در انتخاب مدل و رنگ لباس، وسایل زندگی و تحصیل و آرایش سر و صورت و ظاهر و… هرگز به مد روز توجه نکرده و مقلّد دیگران نباشید.
5ـ سعی کنید در واکنش به چیزی که نمیدانید، راحت بگویید (نمیدانم) یا تحقیق خواهم کرد. در غیر اینصورت دارای اعتمادبهنفس دروغین خواهید بود.
6ـ این باور را به خود القاء کنید که خصوصیات اخلاقی داشتن استعداد یا کمبود آن همیشه ارثی نیست و با کوشش میتوان همه آنها را به دست آورد.
7ـ هنگام ارتکاب خطا شهامت به خرج داده به خطای خود اعتراف کنید. در سرپوش گذاشتن بر اشتباهات نکوشید و دیگران را مقصر ندانید. در عین حال خود را به خاطر کاری که در آن مقصر نبودید، سرزنش نکنید.
8ـ در همه کارها به خداوند متعال توکل کنید و از او یاری بجویید. کسی که توکل بر خدا دارد هرگز یأس و نومیدی به خود راه نمیدهد، زیرا تکیه او به خداوندی است که قدرت بینهایت دارد و شکستناپذیر است. توکل به خدا انسان را از انواع وابستگیها، که سرچشمه ذلت و بردگی است نجات میدهد و به او آزادی و اعتمادبهنفس میبخشد.
9ـ سعی کنید از منفیبافی و منفینگری در امور زندگی و تحصیل دوری کنید و با نگرش مثبت به مسائل در کسب موفقیت بکوشید.
10ـ در امور روزمره (تحصیل، کار و…) بیش از اندازه خود را خسته نکنید و بهاندازه توانایی و ظرفیت خود کارها را انجام دهید.
11ـ از سستی، تنبلی، بیحوصلگی و سرهمبندی کارها بهشدت پرهیز کنید چرا که نتیجهای جز سرخوردگی و باختن اعتمادبهنفس ندارد.
12ـ هرگز از شکستها و ناکامیها نهراسید و به خود به باورانید که میتوانید شکستها را جبران کنید