اجرایی شدن قانون شوراها در دهه 70 نقطه عطفی در فرایند گسترش نقش مردم در اداره امور محلی بود، تا جاییکه برخی صاحبنظران از شوراها به عنوان “حکومتهای محلی” تعبیر میکردند.
اما بعد از دو دهه که از عمر شوراها میگذرد، رفتهرفته با عملکرد برخی از شورائیان و تنگ نظریهایی که در زمان انتخابات به وجود آمد همه فهمیدهاند، شوراها کار خاصی انجام نمیدهند و تجربه نشان میدهد که مردم نمیتوانند به تاثیرگذاری مثبت شوراها امیدوار باشند.
شاید به صراحت بتوان گفت یکی از مشکلات در این زمینه، عدم حضور و مشارکت قشر فرهیخته در انتخابات چه به عنوان انتخاب شونده و چه به عنوان انتخابکننده است.
قطعا در جامعه چند دههزار نفری کاشمر دهها انسان فرهیخته داشته و داریم که صاحبنظر و صاحب رای بوده و هستند که اگر این افراد در انتخابات مشارکت بالایی میداشتند قطعا شاهد شکلگیری یک شورایشهر توانمندتری بودیم.
اما در خصوص راهکار موقت رفع مشکلات شورایشهر تا زمان رفع ریشهای مشکلات، “شفافسازی” فعالیتهای شورا است. اگر “شفافیت” در عملکرد شورایشهر لحاظ شود و مردم در جریان جلسات و مصوبات و عملکرد تمام اعضا قرار گیرند، قطعا چالشهای شورا کمتر خواهد شد.
در حال حاضر اگر با تأمل بیشتری به کارنامه شورای فعلی دقت کنیم، این سئوالات مطرح میشود که؛
شورایششم در مقام نهاد قانونگذار و سیاستگذار، در مدتی که از عمر آن میگذرد کدام قوانین و مصوبات اعم از ارائه طرحها در صحن شورا یا الزام شهرداری به ارائه لایحه که معطوف به اولویتها و وعدههای این شورا باشد را به قانون و مصوبه لازمالاجرا تبدیل کرده است؟ نتیجه بررسیها گویای این است که عمده تصمیمات صحن شورا، ادامه طرحها و لوایح دوره قبل است.
شورایششم با وجود اینکه اکثریت مطلق آن از جناح سیاسی اصولگرا شکل گرفته، اما از انسجام درونی در پیشبرد رویکردهای معطوف به مصلحت عمومی شهر برخوردار نیست. این شورا در خصوص رویکردها و اولویتهای اعلامی مانند شفافیت، هوشمندسازی و مبارزه با فساد که در زمان تبلیغات، شاه بیت کلامشان بود، چه کرده است؟ آنچه بازخورد این روزهاست بسیار نگرانکننده است. (مصاحبه یکی از اعضای شورایشهر را در شماره 526 آوایکاشمر مطالعه نمائید)
شورایششم که بارها مخالفت خود را با بسیاری از سیاستهای شهردار قبلی و شورایپنجم اعلام نموده و آنها را موجب کاهش رونق اقتصادی و ایجاد مشکل برای مردم دانسته است، تاکنون برای رونقبخشی به لااقل حوزه ساختوساز چه کرده است؟ آمارها و مستندات و فضای حاکم بر شهر، نشان از افت قابل توجه میزان ساختوساز نسبت به روزهای ابتدایی شروع به کار این شورا دارد.
اعضای شورایششم در ایام انتخابات و پس از آن، بارها وعدههایی در رابطه با وضعیت پایین شهر، محله حسینآباد و به ویژه رفاه مردم داده است، حال که بیش از یکسال از عمر شورا میگذرد، کدامیک از این شعارها تحقق پیدا کرده است؟ به راستی تاکنون چه میزان بودجه ملی را با رایزنیهای انجام شده خودشان جذب کردهاند؟
اعضای شورای ششم در ایام انتخابات و بعد از آن بارها شورای پنجم را متهم به عدم استفاده از ظرفیت تمام و کمال نهادهای مدنی شهر و کارشناسان زبده کرده است، حال پاسخ دهند تاکنون چه اقدامی برای حضور تمام ظرفیتها در کمیسیونهای مختلف انجام گرفته است؟
اعضای شورایشهری که در ایام انتخابات وعده داده بودند هرکدام به نحوی سهمی در شکوفایی و ارتقا عمرانی و فرهنگی و… شهر خواهند داشت، حال به نظر میرسد برخی از اعضا به شکل انفرادی کار میکنند و دایما در تقابل با یکدیگر و حتی شهروندان هستند.
اعضای شورایشهری که قول داده بودند تحولی شگرف در این سامان ایجاد کنند، میبینیم حالا در خدمترسانی به مردم لنگ میزنند! چرا شورایشهر که توان ایجاد درآمد پایدار برای شهرداری ندارد، پیگیر مطالبات میلیاردی شهرداری کاشمر از دستگاههای دیگر نیست و از طریق دستگاههای قضایی پیگیری نمیکند؟ امیدواریم در این دوره از شورا لااقل “ویلای خرمشهر“ش را از دست ندهد!
هنوز ابهامات و دغدغههای زیادی در خصوص استراتژی شورای دوره ششم وجود دارد، از جمله اینکه به چه میزان در تبدیل شهر کاشمر به عنوان دومین شهر زیارتی استان به شهری توریستی موفق بودهاند؟ آیا ترجمان این فعالیتها صرفا در برگزاری یکسری مراسم در هیئتهای انقلابی، همایشهای سطحی و… محدود مانده است؟ و البته دهها سؤال دیگر که فرصت برای مطرحکردن آنها در این مطلب نیست.
بر این اساس، بنده معتقدم شورایششم، با وجود نیات خیری که قطعا برای کمک به شهر و شهروندان دارد و با وجود تلاشهای فردی و موردی که داشته است، با چالشی مهم روبهروست و آن هم سیاستگذاری منسجم، اولویتبندی برنامهها و رسیدن به رویکردهای مشترک و معطوف به مصلحت عمومی است. لذا ضرورت دارد با تمرکز بر این سؤال که «شورای ششم به دنبال چیست؟» استراتژی خود را برای اداره شهر در مدت باقیمانده مشخص کند.