وجود فساد در ساختارهای سیاسی و اقتصادی کشور در سالهای اخیر، باعث شده است “شفافیت” از جمله موضوعاتی باشد که این روزها در صحبتهای رئیسجمهوری و دولتمردان جایگاه ویژهای پیدا کند. با این حال در سالهای اخیر و با گسترش رسانههای جمعی و قابلیت دسترسی همگان در هر زمان و مکان به این رسانهها، سبب بروز پدیدهای در کشور با عنوان “افشاگری” بودهایم که با “شفافیت” خلط مفهومی پیدا کرده است به گونهای که هر زمان صحبت از “شفافیت” و مبارزه با فساد به میان میآید، افکارعمومی منتظر افشای مواردی از فساد مسئولان هستند. هنوز مرز بین “افشاگری” و “شفافیت” در کشور ما مشخص نشده است و خلط مفهوم و معنای آن باعث شده زیانهای زیادی به جامعه در رابطه با مبارزه با فساد وارد شود. در واقع، مخلوط کردن مرز بین “شفافیت” و “افشاگری” به آشفتگی دامن میزند و موج مثبت شفافیت را در حد رفتار عوامگرایانه کاهش داده و به انحراف میکشاند.
اگرچه “افشاگری” را میتوان یکی از گونههای “شفافیت” دانست، اما از جهتی نیز نمیتوان آن را کاملاً بر شفافیت منطبق کرد به گونهای که در سالهای اخیر به یک بازی سیاسی و ابزاری برای فشار بر نیروها و جناحهای مختلف تبدیل شده است.
“افشاگری” و “شفافیت” دو مقوله بسیار شبیه به هم با تفاوتهای اندک است ولی تأثیرات و نتایج گوناگون و مختلفی را بر جامعه میگذارد.
مرز بین «شفافیت» و «افشاگری»
“شفافیت”، به اطلاعرسانی و آزادسازی اطلاعات گفته میشود که در زمان مناسب، با کیفیت مناسب و با مخاطب مشخص داده شود و به دنبال اثرگذاری و هدفی خاص است که این هدف معمولاً جلوگیری از فساد، افزایش مشارکت مردم و یا بهبود ساختارهای حاکمیتی است. ولی “افشاگری” معمولاً به نوعی از افشای اطلاعات گفته میشود که در آن افشاکننده هدف تخریب دارد و معمولاً دادهها و اطلاعات با استانداردها و کیفیتهای مشخصی ارائه نمیشود. معمولاً در “افشاگری” حجم بسیار زیادی از مطالب به صورتی که برای کسی قابل استفاده و تحلیل مجدد نیست، افشا میشود.
همچنین در “شفافیت” معمولاً نهاد رسمی حاکمیتی مسئول دادن اطلاعات رسمی حاکمیت است و کیفیت و استانداردهای آن را تضمین میکند و از مردم بازخورد میگیرد و امکان اصلاح اطلاعات وجود دارد در حالی که محل افشای اطلاعات داده شده در “افشاگری” مشخص نیست و ممکن است این اطلاعات از نهادهای گوناگون و افراد مختلف ناشناس درز کند و امکان اصلاح این دادهها هم وجود ندارد چرا که کسی خود را در این زمینه مسئول نمیداند.
بنابراین اولین پایه فساد سیستمی در یک کشور را میتوان در نبود شفافیت اطلاعاتی و اداری آن سیستم دانست چرا که این ابهام به راحتی عرصه را برای سوءاستفادهگران از نقاط تاریک و مغفول نظام اداری و اقتصادی فراهم کرده و عدالت اجتماعی را زیر سؤال خواهد برد. در سایه “شفافیت”، روشهای پوپولیستی و تخریبکننده اعتماد عمومی رنگ میبازد و رفتار مسئولانه جایگزین آن میشود. “شفافیت”، اطلاعرسانی پیشدستانه و مسئولانه است که مشارکت اجتماعی را بالا میبرد. شفافیت اگر نگوییم تنها راه، لااقل یکی از مؤثرترین علل افزایش سرمایه اجتماعی است. نبودِ شفافیت، در مرحله اول به مردم ضربه میزند، اما در بلندمدت باعث میشود حکومت نتواند اعمال حاکمیت کند.
شفافیت یا بازی سیاسی؟
متاسفانه در سالهای اخیر برخی با افشاگری به دنبال اهداف سیاسی و شخصی خود هستند و معمولاً این افشاگریها در فضای مجازی انجام میشود. باید حیطه شفافیت مشخص شود و آن را از حالت بازیچه سیاسی خارج کرد چرا که به وسیلهای برای تخریب حیثیت دیگران تبدیل شده و کسی به دنبال شفافیت برای روشنگری عملکردها نیست بلکه به دنبال اهداف سیاسی و جناحی و شخصی هستند.
از سویی دیگر، عدم شفافیت در زمینههای سیاسی نیز موجب بیاعتمادی مردم شده است. “شفافیت سیاسی” زیربنا و زیرساخت تحقق اقتصاد مقاومتی است. شفافیتِسیاسی با فراهم کردن اطلاعات عمومی حکومتی به عنوان حق اطلاعاتی مردم، امکان تصمیمگیری را برای مردم مهیا میکند. تصمیمگیری مردم به طور عام میتواند شامل انتخاب، مشارکت، نظارت، سرمایهگذاری و… باشد. در این صورت مردم قادر خواهند بود با داشتن اطلاعات صحیح دست به انتخاب نمایندگان خود بزنند و بر عملکرد آنان نظارت کنند. همچنین امکان استفاده از ظرفیتهای مردمی در بهبود فرایندهای حکومتی اعم از مشاوره، گزارشگیری، مشارکت در قانوننویسی و تدوین سیاستها، نظارت عمومی و گزارشگری تخلفات، مشارکت در اجرا و ارزیابی سیاستها و… فراهم میشود.
در این صورت است که مردم به حکومت اعتماد پیدا خواهند کرد و حاضر خواهند بود اطلاعات اقتصادی خود را راحتتر و بدون پنهانکاری در اختیار حکومت قرار دهند. در این صورت “شفافیت اقتصادی” میسر خواهد شد و امکان بهرهبرداری از اطلاعات اقتصادی به منظور برنامهریزی حکومت فراهم خواهد شد. پس میتوان نتیجه گرفت که “شفافیت سیاسی” زیرساخت، تسهیل کننده و مقدم بر “شفافیت اقتصادی” است.
سعید حجاریان، تئوریپرداز و فعال سیاسی، پیش از این با بیان اینکه فساد ایران فقط “فساد اقتصادی” نیست که با شفافسازی اقتصادی مشکل حل شود، گفت: مشکل اساسی ما وجود “فساد سیاسی” است که به وجود آورنده “فساد اقتصادی” شده است. فساد سیاسی «اُمّ الخبائث» است و فسادهای دیگر را پرورش میدهد.