به قلم لیلا قرایی
در این هشتروز هفته در حالیکه بیش از یکماه ازجنگ عزه میگذرد، اما همچنان شاهد به خاک و خون کشیده شدن غیرنظامیان در این نوار پُرآشوب هستیم، در حالیکه بنا به تاکید مجامع بینالمللی بهتر است از آتشبس بشردوستانه استقبال کنند. در این میان رئیسدولت سیزدهم به کردستان سفر کرد و ۵ طرح انجام شده در دولت دوازدهم را دوباره افتتاح کرد. در این گیر و دار اما از خالصسازی سیاست به خالصسازی مملکت هم رسیدیم و مهمان صداوسیما ادعا کرد؛ مملکت برای حزباللهیهاست که این اظهارات واکنشها و انتقادهای گستردهای در پی داشت و ما به قدر مجال این ستون، بدانها خواهیم پرداخت.
ملت صاحب مملکت، عدهای صاحبتر!
در این اوضاع و احوال که باز هم جمیله علمالهدی و ماجرای نامهاش به همسران روسایجمهور کشورهای اروپایی سر و صدا به پاکرد و او را برای بار چندم حاشیهساز و دوباره به کانون حواشی دولت پرحاشیه همسرش تبدیل کرد، مهمان صداوسیما با انتقاد از حضور چهرههای اصلاحطلب و معتدل در برنامههای صداوسیما، این ادعا را کرد که مملکت برای حزباللهیهاست البته در این خصوص وزیر ارتباطات دولت روحانی مدعی شد؛ “مملکت” که فقط متعلق به «حزباللهیها» نیست؛ در این کشور عزیزانی از سایر ادیان و مذاهب هم زندگی میکنند، علاوه بر آن جمعی از مسلمانان هم به آنچه که عدهای خود را حزبالهی خوانده، اعتقاد ندارند. یک فعال سیاسی هم در این خصوص اظهار داشت؛ عدهای میخواهند با این شعارها همه چیز را قبضه کرده و سند شش دانگ قدرت را به نام خودشان بزنند. حال آنکه مملکت متعلق به ملت است و همه آحاد ملت با هر دین و عقیده و تحصیل و درآمد و جنسیت و قومیت و… به یک اندازه صاحب مملکتاند، هرچند خیلی وقت است یک عده با دستاویز کردن ارزشهای محترمی مانند مفاهیم دینی، خودشان را صاحب مملکت یا صاحبتر میدانند. در این میان یک فعال سیاسی دیگر هم از این خانم به دلیل بیان واقعیت تشکر کرد و گفت: “ما که این حرف را میزنیم، آقایان رو ترش میکنند که چرا سیاهنمایی و نشر اکاذیب میکنیم!
افتخارآفرینی رئیسی با پروژههای روحانی
در این گیر و دار که تعداد روزهای پرگرد و خاک در سیستان به دوسوم روزهای سال رسیده و از موضوع دادن حقابه ایران از هیرمند توسط طالبان هم بعد ششماه خبری نیست! و خط و نشانهای رئیسجمهور کشورمان به حاکمان افغانستان که اخطار کرد؛ “اگر حقابه ایران از هیرمند را ندهند، با آنها برخورد خواهد شد”، تاثیری نداشته؛ با خبر شدیم مسئولین کشورمان نه تنها طالبان را از طریق اقدامات سیاسی و اقتصادی تحت فشار قرار ندادند که هر روز باجهای بیشتری به آنها میدهند و حکومت خودخوانده طالبان در برابر نرمشها و تواضع مسئولان ایرانی احساس طلبکاری هم میکند و حاضر نیست به مقررات تن در دهد و به وظایف قانونی خود عمل کند. جالب اینکه به گواه کارشناسان این روزها سفر هیات ۳۰ نفره تجاری و اقتصادی حکومت طالبان به تهران، جز امتیاز دادن به گروهی که حاضر نیست برای مشروعیت یافتن در داخل به آراء مردم مراجعه کند و در روابطخارجی نیز در برابر حق قانونی کشورمان باج میگیرد و این به نفع منافع ملی ما نیست، خبرگزاری دولت و رسانههای همسو با آن خبرهایی از افتتاح چند پروژه عمرانی توسط رئیسدولت سیزدهم در برخی استانها دادند؛ به عنوان مثال خبر رسید، پروژه راهآهن همدان ـ سنندج پس از گذشت۱۸ سال و با حمایتهای دولت سیزدهم در تزریق به موقع اعتبار به شبکه راهآهن کشور پیوسته اما مشاور حسن روحانی در دولتهای یازدهم و دوازدهم در مطلبی به این ادعاها واکنش نشان داد و نوشت: عملیات اجرایی راه آهن همدان ـ سنندج به طول ۱۵۱ ک. م از سال ۹۶ آغاز و تا مهرماه ۱۴۰۰ نیز ۱۴۴ک. م آن تحویل شد. دولت جدید موظف بود ۷ ک. م باقیمانده را تا پایان آذر ۱۴۰۰ تکمیل و بهرهبرداری از کل پروژه را تا پایان سال آغاز کند. از دو سال تاخیر و ۱۹۰۰ میلیارد تومان اضافه پرداخت، گلایهای نیست. اما نفهمیدم این افتخارآفرینی دولت سیزدهم با پروژههای دولت دوازدهم چه حکمتی دارد؟
تا هشت روز بعدی خدانگهدار