در اولین شماره نشریه در سال 1404 با آرزوی بهتر شدن اوضاع این دیار و مردمانش و امید به همراهی مسئولان و مدیران منطقه در سامان یافتن امور آغاز کردهایم، اما از باب مسئولیت اجتماعی و انعکاس خواستههای مردم و در راستای رسالت خویش که روشنگری است، در این مسیر با ذکر ضعفها و مشکلات در پی آن هستیم که با طرح مسائل، راهی برای برون رفت از مشکلات یافته و گِرهی از کار مردم بگشایند.
اپیزود اول: بود و نبود فرماندار در کاشمر
در هفتههای پایانی سال گذشته فرماندار کاشمر پس از حرفوحدیثهایی، با قبول مسئولیتی در استانداری از این سمت کنار رفت. اگرچه نحوه این رفتن همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. البته در این مدت، معاونت سیاسی فرمانداری، مسئولیت سرپرستی فرمانداری کاشمر را به خوبی بر عهده گرفت و اینک اسامی افرادی بهعنوان کاندیداهای سپردن این مسئولیت شنیده میشود که امید است هرچه سریعتر به سرانجام برسد. این در حالی است که تغییرات مدیران در شهرستان گاه با فضاسازیها و دخالتها و یا ارسال پیامکهایی به مسئولان ردهبالا، بدون هیچ دلیلی گرفتار فرآیندی طولانی میشود و گویی عدهای کاسبکارانه در این تغییرات مدیریتی به دنبال صید ماهی مقصود خود هستند. در این میان البته هرچند وقت یکبار شاهد پخش مطالبی در برخی کانالها و شبکههای مجازی هستیم که با تخریب و تهمت و انگزدن به افراد، تلاش دارند جو شهر را بر له یا علیه عدهای تغییر دهند. اگرچه مسئولان امنیتی و اطلاعاتی شهرستان، از شناسایی مسئولان این کانالهای و برخورد با آنها قبلترها خبر داده بودند، اما هنوز هم این کانالها بیپروا دست به تهمت و تخریب میزنند و دریغ از حتی شناسایی آنها چه رسد به برخورد!! مردم توقع دارند جهت امنیت روانی جامعه هم شده مسئولان دستگاه قضا با این مطالب تخریبگرایانه در فضاهای مجازی، دست به شفافسازی بزنند و درباره راست و دروغ بودن ادعاهای بعضی از این کانالهای تلگرامی موضعگیری جدی نمایند.
اپیزود دوم: بدعت معرفی!!
در هفته پایانی سالی که گذشت، شهرمان میزبان وزیر ورزش بود. این در حالی است که هنوز مشخص نشده چقدر این سفر برای شهر و مردمانش دستاورد داشته و آیا مسئولان توانستهاند از اوضاع پروژههای نیمهتمام ورزشی منطقه، از فرسوده شدن بنای استخر ورزشی که سالها نیمهتمام رهاشده، از تکمیل نشدن پیست تارتان و عدمحمایت از تیمهای ورزشی، احداث سالن ورزشی و… برای مقام عالی وزارت ورزش حرفی به میان آورند یا عزیزان این اولویتها را فراموش کردند و با از یاد بردن توانمندیهای این حوزه و عدم معرفی نمونههای موفق ورزشی منطقه و بیان مشکلات و جذب حمایت برای آنها، معرفی بلاگرهای شهر! در اولویت قرار گرفت. جالب اینکه بلاگری در شبکههای اجتماعی و جذب مخاطبین موضوع جدیدی نیست و در هر روز به شکل قارچگونهای تعداد آنها در حال افزایش است و این مسئله در نبودِ سواد رسانهای، روابطعمومیچیهای دستگاهها و نهادها در منطقه و فعالیت مشاوران رسانهای! با کمترین تخصص در حوزه ارتباطات اجتماعی مشهود است. امید آنکه بهزودی خبرهایی از دستاوردهای حضور وزیر ورزش در منطقه و تخصیص اعتبار به دهها پروژه نیمهتمام ترشیز انعکاس یابد. در این میان متولیان هم تصمیم و ارادهای مبنی بر سروسامان بخشیدن به نحوه انعکاس اخبارشان مدنظر داشته باشند.
اپیزود سوم: زور کسی به شورایشهر میرسد؟!
اگر مسئله سقوط بالگرد رئیس دولت سیزدهم و انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری پیش نمیآمد، این روزها اعضای ششمین دوره شورایشهر به روزهای پایانی عمر فعالیت خود در پارلمان محلی رسیده بودند و هیاهوی انتخابات شورایهفتم در شهر میپیچید اما اینک کاش با افزوده شدن بر عمر فعالیت این نهاد مدنی، اعضای شورایشهر به افکارعمومی احترام گذاشته و لااقل در آستانه روز شورا به سئوالات بیشماری که درباره فعالیت شورائیان در این دوره هست، پاسخ دهند؟
اعضای محترم شورایشهر در نظر داشته باشند که مردم دوست دارند به عنوان مثال بدانند نحوه تفاهم و محاسبات توافق در پروژههای مختلف از جمله پروژه حمام کارون چگونه اتفاق افتاده و نحوه واگذاری آن به چه کسی، چه مقدار و چگونه بوده است؟ یا در چند سال اخیر نحوه واگذاری قراردادها در زمینه بیلبوردها و یا سایر توافقات انجام شده با چه عدد و مکانیزمی بوده است؟ اگرچه متاسفانه با گذشت قریب چهارسال از عمر این دوره شورا، بسیاری به شدت از عملکرد شورائیان گلهمند هستند و در بیخبری به سر میبرند و شورائیان عملکرد خود را پشت طرحهای اجرایی شهرداری پنهان کردهاند. اگرچه کاهش مشکلات شهری نیازمند عزم جدی است و میطلبد اعضای شورایشهر پای کار رفع مشکلات شهر باشند.
کاش آنان فرصت باقیمانده خدمتگزاری را غنیمت بشمارند و حاشیهها را کنار گذاشته و سعی کنند با خوشنامی این دوره را به پایان برسانند تا افزایش عمر شورا، مشکلی از مشکلات شهر حل کند!.