به بهانه برگزاری گردهمایی زنان تأثیرگذار در کاشمر
زنان و دغدغه مشارکت آنان در عرصههای مختلف
در یکی دو هفته گذشته، تعدادی از زنان فعال در عرصههای فرهنگی، هنری، اجتماعی و… به دعوت فرمانداری شهرستان کاشمر دور هم جمع شدند و بیش از دوساعت در جلسهای که معاونت سیاسی اجتماعی فرماندار شهرستان مسئولیت آن را بر عهده داشت؛ حضور یافتند. اگرچه هنگام تماس تلفنی بابت دعوتم، موضوع جلسه، انتخابات و بررسی راههای افزایش مشارکت زنان در این رویداد مطرح شد، اما در جلسه از میهمانان خواسته شد؛ ضمن نگاه ویژه به موضوع انتخابات، تنها به این حوزه اکتفا نکرده و به بیان مسائل مبتلابه زنان شهرستان و مشکلات آنان در حوزههای مختلف بپردازند. در این جلسه شاهبیت سخنان شرکتکنندگان را وجودِ شکاف بین نسلی و تفاوتهای آشکار و فاحش بین دو نسل مادران و دختران و برخی مسائل تربیتی دریافتم. البته جنس بخشی از مسائل و مشکلات مطرحشده زنان همچون پیشترها، با تبعیضها و ناعدالتیها گره میخورد.
این در حالی است که دستیابی به توسعهی پایدار و پیشرفت واقعی جامعه، با بهکارگیری و استفاده از توانمندیهای زنان بهعنوان نیمی از جامعهی انسانی ارتباط دارد و مشارکت آنان در عرصههای مختلف به معنای شرکت و تأثیرگذاری بر فرآیند تصمیمگیری و تصمیمسازی در جامعه بهعنوان یک ضرورت هم برای زنان و هم برای جامعه بهحساب میآید. اما آنچه مشاهده میشود این است که زنان بهرغم اینکه در دهههای اخیر در حوزه آموزش و تحصیل علم به نحو احسن عمل نموده و درخشانترین عرصه را عرضه نمودهاند، اما باز هم شاهد وجود فرصتهای برابر نیستند. چهبسا نگاه پدرسالارانه حاکم بر روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه و تفکر مدیریتی مردانه و مرد سالارانه منجر به آن شده که سهم زنان از فرصتهای مختلف ناچیز باشد.
با این حال در این جلسه، با رویکرد تجربه زیستی خودم، جای خالی مطالبهگری زنان بهصورت تخصصی و متناسب با نیازسنجی این بخش از جامعه را خالی دیدم. اما این بارقه امید در دلم روشن شد شاید در آینده با دعوت از زنان پرشمار فرهیخته، نسبت به شناسایی و بررسی نیازها و مطالبات آنان و یافتن چاره و راهکار برای رفع آن نیازها اقدام شود؛ تا در این حوزه از مباحث شعاری و نمایشی فاصله گرفته شود و در عمل برای کاهش مشکلات این بخش از جامعه همتی مضاعف صورت گیرد، بهطوریکه معضلات در مقام نظر و اندیشه شناسایی و در مقام عمل راهکار اجرایی ارائه شود.
اما پیش از هر مطلبی باید بر این نکته دقت داشت؛ که امروز بیش از هر زمان دیگری باید برای زنان، یک تعریف جدید ارائه و آموزش مهارتهای نو تألیف کرد. لذا وظیفه مسئولان این است که زمینه حضور کارآمد و مشارکت آگاهانه تمامی منابع انسانی از جمله زنان و ضرورت تقویت هدفمند و مدبرانه این مشارکت و رفع هر مانعی که در برخورداری و بهرهمندی کامل از آن خلل ایجاد کند، فراهم نمایند. زیرا افزایش توانمندی زنان، آنان را قادر خواهد ساخت با مشارکت در تصمیمگیریها و دفاع از حق و حقوق خود بهعنوان یک فرد از جامعه، با دید وسیعتر به مسائل و مشکلات جامعهی خود بنگرند. از اینرو رسیدن به حد مطلوب مشارکت زنان، به افزایش قابلیتها و توانمندیهای آنان از طریق فراهم آوردن و در اختیار قراردادن کلیه امکانات لازم جهت بهفعل درآمدن استعدادهای آنان، از طریق آموزش و ارتقای سطح آگاهیهای همهجانبهی آنها امکانپذیر است. یادمان باشد؛ این دارایی انسانی زمانی منبع توسعه است که قابلیت و توانایی شرکت و تأثیرگذاری بر فرآیند تصمیمگیری و تصمیمسازی در جامعه را داشته باشد. امید که شرایط لازم برای افزایش میزان مشارکت زنان در حوزههای مختلف فراهم شود.