• امروز : شنبه, ۲۷ بهمن , ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 15 February - 2025
پارس وی دی اس
0

تجمعاتی که فقر مقبولیت و محبوبیت را عیان کرد!

  • کد خبر : 11356
  • ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۵
تجمعاتی که فقر مقبولیت و محبوبیت را عیان کرد!
صدای خاوران-بسیاری از تحلیل‌گران بر این باورند که برگزاری این تجمعات تندروها، یکی از قطعات پازل حمله به دولت پزشکیان است و حملات چهره‌های سیاسی به ظریف قطعه دیگر را تشکیل می‌دهد. این عده معتقدند که پشت این هجمه‌ها به ظریف، نوعی تسویه‌حساب سیاسی ناشی از شکست تندروها در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نهفته است و این تجمعات از سوی سعید جلیلی هدایت می‌گردد. آیت‌الله محسن غرویان استاد حوزه می‌گوید: «من کاملاً حس می‎کنم که هجمه‌ها به آقای ظریف از روی اغراض شخصی، نوعی حسادت و هواهای نفسانی رقبای ایشان و از ناحیه طرفداران رقیب انتخاباتی آقای پزشکیان یعنی آقای جلیلی و حامیان ایشان صورت می‌گیرد.» لذا وی به سعید جلیلی توصیه می‌کند که اگر کفن‌پوشان از سوی او به خیابان‌ها نرفته‌اند، در اطلاعیه‌ای این موضوع را به‌طور شفاف بیان کند

در سال‌های اخیر بسیاری از کارشناسان این نکته را یادآوری نموده‌اند که مسائل ایران باید با آمریکا حل شود و بهتر است توان خود را برای حل مسائل با آمریکا به کار ببریم. البته همچنان که برخی از مسئولان نیز اعلام کرده‌اند، ایران هیچ‌گاه میز مذاکره را ترک نکرده بلکه به شکل‌های مختلف بر روی مذاکره غیرمستقیم تمرکز داشته‌ و کشورهای مختلفی هم مانند عمان، قطر و عراق نقش میانجی را بین ایران و آمریکا ایفا کرده‌اند ولی نتیجه ملموسی به دنبال نداشته است. هدف اصلی ایران از مذاکره نیز لغو تحریم‌ها، افزایش سرمایه‌گذاری‌های خارجی و در نهایت بهبود وضعیت اقتصادی کشور است، زیرا امروزه بر همگان آشکار گردیده تحریم‌ها عامل اصلی تورّم و گرانی است و تنها راه رفع این تحریمها و برداشتن این فشارها، “مذاکره” است. به عبارت دیگر، عقلای کشور مذاکرات و گفتوگو را بهترین راه‌حل مشکلات کشور میدانند و اگر ما منتظر بنشینیم که آمریکا به افغانستان تبدیل شود و دیگر اَبَرقدرت نباشد تا با او وارد گفت‌وگو شویم، در مسیر اشتباهی قرار گرفته‌ایم. اگرچه برخی در ایران چنین آروزهایی دارند که به نظر نمی‌رسد محقق شود.

البته هم‏چنان‏که آقای پزشکیان در مصاحبه با شبکه ان بی سی آمریکا اعلام کرد، تصمیمگیرنده در مورد مذاکرات، رهبری هستند و تاکنون هم سیگنالی که از مقامهای دولتی به جامعه فرستاده شده این است که هرکاری دولت بخواهد بکند با هماهنگی رهبری انجام خواهد شد. آیت‌الله محسن غرویان استاد حوزه در همین خصوص می‌گوید: «به‌اصطلاح فقهی و اصولی ما، از تقریر مقام معظم‌رهبری کاملاً قابل استنباط است که آقای ظریف این مباحث را با خود رهبری پیش میبرند. آقای پزشکیان هم مکرر گفته‌اند که من با خود مقام معظم‌رهبری هماهنگ هستم و سیاستهای کلان ایشان را چه در مسائل داخلی و چه در مسائل دیپلماسی خارجی پیش میبرم. شرایط منطقه و شرایط زمان طوری است که این افراد با اذن رهبری مسائل را پیش میبرند تا بتوانند مشکلات سیاسی، اقتصادی و امثال این‌ها را در داخل و خارج حل کنند.»

غلامعلی رجایی هم در این زمینه می‌گوید: «بسیار گفته شده که سیاست خارجی ایران با رهبری است و دولت‌ها مجری آن هستند و وزیر امور خارجه، فرمان‌بَر است. البته این روند به معنی بی‌اثر بودن نظر مشورتی رئیس‌جمهور و وزیر امورخارجه نیست. از ابتدای انقلاب روابط ایران و آمریکا، اولین مسئله سیاست خارجی بود از این جهت موضوع در هر دوره‌ای با نظر رهبر پیش رفته و امروز اگر صحبتی از مذاکره وجود دارد به این دلیل است که ایشان مخالفتی نداشته است. تصور من این است که دولت چهاردهم یا به‌طور مستقیم مجوز گفت‌وگو را اخذ کرده یا از عدم مخالفت رهبری اطمینان حاصل کرده است، چرا که اگر غیر از این می‌بود دولتمردان از اظهارنظر صریح درباره لزوم مذاکره نهی می‌شدند.»

اکنون و با روی کار آمدن ترامپ، مقامات ایران و آمریکا به شکل‌های مختلف سیگنال‌های مثبتی مبنی بر آمادگی جهت مذاکره برای یکدیگر ارسال کرده‌اند. لذا صاحب‌نظران معتقدند؛ اگر به دنبال این هستیم که مذاکرات به نتیجه برسد و گِرهی از کار باز شود، باید به‌صورت مستقیم با آمریکا مذاکره کرده تا بتوانیم قدرت‌مان را به او تحمیل کنیم.

اما یکی از چالش‌های مذاکره با آمریکا، فشارها و رفتارهای تندروهای کم شمار داخلی است که هرگونه سخن از مذاکره با آمریکا، موجب بلندشدن صدای آنان می‌شود که این روزها شاهد آن هستیم. البته این رفتار تندروها مسبوق به سابقه است و تجربه تاریخی نیز نشان می‌دهد که هر زمان ایران به میز مذاکره نزدیک گردیده، به همان نسبت صدای تندروها بلندتر شده است.

اخیراً نیز که در محافل گوناگون سخن از احتمال مذاکره با آمریکا جهت رفع تحریم‌ها مطرح است، شاهد بروز تحرکاتی از سوی تندروها هستیم و آنان تجمعاتی کم شمار برگزار کردند. برخی از معترضان نیز برای تأکید بیشتر بر اعتراضات خود، به‌طور نمادین با پوشیدن کفن در این تجمع حضور یافتند. آنها اميدوار بودند كه رهبری در خصوص احتمال مذاکره به گونه‌اي سخن بگويند كه موضع آن‌ها تقويت شود. اما رهبری با بيان زيركانه كه از یک‌طرف بر لزوم هوشياري در برابر خصومت و خباثت آمريكا تأکید و از جانب ديگر به‌كار‌گيري لفظ “معامله” كه به‌وضوح راهگشا بود، آب سردي بر پيكر افراطيون ریخت. پس از آن بود که تندروها به دنبال بهانه دیگری بودند و سخنان محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور را دستمایه اعتراض خود قرار دادند زیرا آقای ظریف در اجلاس داووس گفت‌وگوهایی داشت که به بهانه جدید تندروها برای هجمه به وی تبدیل شد و حتی سعید جلیلی که برخی او را به‌نوعی هدایتگر فکری دلواپسان می‌دانند، به میدان آمد تا علیه ظریف سخن بگوید. برخی نمایندگان مجلس هم اعلام کردند که نباید مسائل و مشکلات داخلی در فضای بین‌المللی مطرح می‌شد و ظریف باید از فرستادن سیگنال مذاکره با آمریکا خودداری می‌کرد.

حسین شریعتمداری هم نسبت به سخنان ظریف واکنش نشان داد و نوشت: «اظهارات نابجا، غیرمتعارف ولی مسبوق به سابقه ظریف در نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد داووس، مخابره پیام ضعف و جلوه‌ای از دیپلماسی ملتمسانه بود که واکنش نمایندگان مجلس را در پی داشت. اظهارات اخیر محمدجواد ظریف در داووس نه‌تنها با شعار دولت سنخیّت نداشت بلکه مخابره پیام ضعف بود.»

اما تندروها که جملاتی از سخنان ظریف در داووس را دستمایه قرار داده‌اند، به عقیده عزیز غضنفری جانشین معاون سیاسی سپاه «ظریف در داووس نه‌تنها برخلاف منافع ملی صحبت نکرد، بلکه در چارچوب سیاست‌های نظام نیز بحث کرد. فرید زکریا مدعی شد زنان سعودی گفته‌اند که حقوق ما در عربستان بیشتر از زنان در ایران است، اما ظریف پاسخ داد که اگر به خیابان‌های تهران بیایید، برخی خانم‌ها موهای خود را نپوشانده‌اند. با یک نگاه منصفانه و بی‌طرفانه این مصاحبه را ارزیابی کنید.» و حجت‌الاسلام مجید انصاری معاون حقوقی رئیس‌جمهور هم در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری تصریح کرد: «ظریف در آنجا افتخارآمیز برخورد کرد؛ از دید من اگر این غبارها و تنگ‌نظری‌ها کنار برود حتماً در کنار دیگر شخصیت‌های ملی ما، ظریف از افتخارات و قهرمانان ملی خواهد بود.»

علی جنتی، وزیر پیشین فرهنگ نیز درباره تجمعات غیرقانونی تندروها می‌گوید: «نتیجه تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی این است که خودی‌ها خود را‌ در حاشیه امن می‌بینند و با ایراد اتهامات ناروا و هتک حرمت شخصیت‌های افتخارآفرین نظام، دادگاه خیابانی راه می‌اندازند و حکم اعدام صادر می‌کنند! اگر نظام برای مهار عناصر خودسر چاره‌ای نیاندیشد باید منتظر حوادث تلخ در آینده باشیم.»

حسام‌الدین آشنا، مشاور حسن روحانی و استاد دانشگاه هم با کنایه به کسانی که حملات به ظریف را مدیریت و اجرا می‌کنند، نوشت: «‌کسی را داریم که دشمنانش می‌گویند می‌تواند به اسکیموها هم یخ بفروشد. می‌خواهند او را بفرستند به خانه تا یخمک بمَکَد.»

غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب هم با اعلام اینکه مخالفان ظریف می‌خواهند انتقام شکست در انتخابات ریاست جمهوری را از شخص پزشکیان و اصلی‌ترین حامی‌اش محمدجواد ظریف بگیرند؛ اعلام کرد: «ظریف مورد حسَد جبهه پایداری است. اتاق فکر آن‌ها که من نامش را اتاق جنگ می‌گذارم،… از همان زمان انتخابات که ظریف نقش‌آفرینی گسترده‌ای داشت، سخنرانی‌های متعددی کرد و هرجا نتوانست شخصاً حضور پیدا کند، پیام می‌فرستاد مشخص شد که نقش تاثیرگذاری ایفا خواهد کرد. ظریف زحمت زیادی کشید که شکست تندروها رقم بخورد. ظریف تاوان عملکردش را می‌دهد. چراکه اصولگراها آورده‌ای به ظرفیت ظریف ندارند. او چهار دهه است که آمریکا را می‌شناسد. در میان چهره‌های داخلی و منطقه‌ای در این حوزه سرآمد است. در مذاکرات دیپلماتیک توانایی بسیار بالایی دارد. از ابتدا در حوزه آمریکا و عرصه سیاست خارجی کار کرده و از این شاخه به آن شاخه نرفته است. در حوزه کاری خود صاحب دستاورد است. این‌ها کم آورده‌هایی نیستند. وقتی این غبار به زمین بنشیند، مشخص خواهد شد که او چه جایگاهی از لحاظ ملی دارد.»

البته داد و قال تندروها از گذشته وجود داشته و رفتار و گفتار آن‌ها در مقاطع مختلف برای کشور هزینه‌های زیادی ایجاد کرده و باعث شده فرصت‌های زیادی از دست برود. نتیجه تندروی‌ها و خالص‌سازی‌ این گروه در سال‌های اخیر زمین‌گیر شدن توسعه کشور و افزایش فقر در جامعه بوده است. جالب آن‌که در سپهر سیاسی ایران، گویی یک اتحاد نانوشته هم میان برخی جریان‌های داخلی و خارجی در قبال مسئله مذاکره با غرب، به‌ویژه ایالات‌متحده، وجود دارد و هرگاه بحث مذاکره با غرب و امکان حصول توافقات جدید میان ایران و آمریکا مطرح می‌شود، دو جریان، یکی در داخل ایران و دیگری در میان برخی گروه‌های خارجی، در برابر این روند ایستادگی می‌کنند و هدفشان در جلوگیری از هرگونه گشایش در روابط ایران و غرب مشترک است. گویی درآمدها و منافع كلان تندروهای داخلی اقتضا مي‌كند حتي به قيمت فقيرتر شدن ميليون‌ها ايراني، فرآيند مذاكره را به بُن‌بست بكشانند. آن‌ها حتي اگر موفق به منتفي شدن مذاكرات نشوند، تلاش‌شان اين است كه روند آن را كُند سازند چرا که حتي يك روز تعويق نتايج مذاكره، براي آن‌ها عايدي چند هزارميلياردي دارد.

بسیاری از تحلیل‌گران بر این باورند که برگزاری این تجمعات تندروها، یکی از قطعات پازل حمله به دولت پزشکیان است و حملات چهره‌های سیاسی به ظریف قطعه دیگر را تشکیل می‌دهد. این عده معتقدند که پشت این هجمه‌ها به ظریف، نوعی تسویه‌حساب سیاسی ناشی از شکست تندروها در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نهفته است و این تجمعات از سوی سعید جلیلی هدایت می‌گردد. آیت‌الله محسن غرویان استاد حوزه می‌گوید: «من کاملاً حس میکنم که هجمه‌ها به آقای ظریف از روی اغراض شخصی، نوعی حسادت و هواهای نفسانی رقبای ایشان و از ناحیه طرفداران رقیب انتخاباتی آقای پزشکیان یعنی آقای جلیلی و حامیان ایشان صورت می‌گیرد.» لذا وی به سعید جلیلی توصیه می‌کند که اگر کفن‌پوشان از سوی او به خیابان‌ها نرفته‌اند، در اطلاعیه‌ای این موضوع را به‌طور شفاف بیان کند
برخی از صاحب‌نظران هم معتقدند که هدف‌ تندروها از این حرکات، واردکردن فشار روانی به رئیس‌جمهور و ایجاد چنددستگی، اختلاف و برهمزدن وفاق ملی است که آقای پزشکیان از آن صحبت میکند. این‌ها میخواهند جوّ جامعه را متشنج کنند تا شاید از این شلوغکاریها بتوانند ماهی مقصود صید کنند. لذا آقای پزشکیان و آقای ظریف باید برنامه خودشان را پیش ببرند و هیچ اعتنایی به این‌ها نکنند چرا که این افراد در قد و قواره کسانی نیستند که دارای یک فکر سیاسی باشند. هم مردم و هم آن‌هایی که به‌عنوان اکثریت در انتخابات به آقای پزشکیان رأی دادند، به این افراد بیاعتنا هستند. البته برخی هم می‌گویند که برگزاری این تجمعات یا حملات به ظریف و دولت، از سوی رقبا با هدف فرار از پاسخگویی آقای جلیلی در مذاکرات هستهای و ماجرای کرسنت انجام می‌شود.

اما تندروها که مصداق همان کاسه داغتر از آش هستند و می‌خواهند از رهبری هم جلوتر بیفتند و نشان داده‌اند آنچه مطابق میل و نظرشان نباشد، با آن به مخالفت بر می‌خیزند و حتی ممکن است با نظام هم تقابل پیدا کنند، در قد و قواره‌ای نیستند که دارای یک فکر سیاسی باشند. لذا تجمعات آنان بعضاً کمتر از یک جمع فامیلی است! تا آنجا که حتی نمی‌شود برای آن‌ها عنوان “جمع مخالفان” را به کار برد. نمونه‌اش این‌که تجمع‌شان در اصفهان ۱۷ نفر بوده، در مشهد هم به همین شکل و حتی آخرین تجمع‏شان در کنار مجلس گفته می‌شود حدود 100 نفر بوده است. انگار یک جمع فامیلی هستند که دسته‌جمعی برای تفرّج به خیابان می‌آیند و عده‌ای هم پلاکارد‌هایی دست‌شان داده‌اند. آنان با این تجمعات، فقر مقبولیت و محبوبیت‏شان را بر همگان عیان نمودند. آن‌ها به‌نوعی با اراده خودشان وارد وزن‌کشیِ سیاسی‌ای شدند که مشخص بود بازنده خواهند بود و چنین هم شد و تجمعات اخیرشان به ضد هدف‌شان تبدیل شد. آن‌ها می‌خواستند نشان دهند که ظریف مخالفانی دارد، اما مشخص شد اتفاقاً مخالفانِ اعتدال و میانه‌روی و عقلانیت در کشور به‌قدری در کشور کم است که به‌اندازه یک جمع فامیلی هم در هر شهری نیست.

 

لینک کوتاه : https://sedayekhavaran.ir/?p=11356
  • نویسنده : علی محمد خزاعی
  • منبع : صدای خاوران
پارس وی دی اس

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.