کنار در ورودی یک مرکز دانشگاهی در شهر کاشمر، روی یک برگه کاغذ، یکی دو شماره تلفن با فونتی درشت، برای خرید موی طبیعی چشمنوازی میکرد. مشابه این تبلیغات، روی شیشه مغازهها و در محلههای مختلف هم دیده میشود. موضوع تجارت موی طبیعی، برای دختران و زنان دارای جذابیت هست. بهویژه اینکه این روزها فرزندان جوان در خانوادهها خیلی هم توصیه پذیر نیستند و حساسیت خاصی نسبت به حرفوحدیث و گلایه و دلخوری پدران و مادرانشان از انجام برخی کارها ندارند، کوتاه کردن موی سر دختران یکی از آنهاست.
برخی دختران جوان مثل قدیم خیلی به حرف دیگران و خوشایند بقیه کاری ندارند و وقتی تصمیم بگیرند که مویشان را کوتاه کنند هیچچیزی نمیتواند مانع باشد. البته این موضوع زیاد هم بدنیست وقتی بارها از زبان مادران و مادربزرگهایمان شنیدهایم که دختران و زنان دیروزی، بارها دلشان میخواسته، کوتاه کردن موی سرخود را تجربه کنند اما پدر و برادر و همسرشان اجازه این کار را به آنها نمیدادهاند و اگر این اتفاق میافتاده با کجخلقیهای آنان همراه بوده لذا یا مجبور میشدند یا قید کوتاه کردن موی سرشان را بزنند یا اینکه ماهها جلوی آنها در خانه هم روسری به سر داشته باشند تا قدری موهایشان بلند شود و ماجرای کوتاه کردن موی آنها ختم به خیر شود.
به پولش احتیاج نداشتم اما …
در کانال دیوار کاشمر، کاربری پیام داده: “به خانمهایی که از موی بلند خودشان و گل دخترشان خسته شدهاند موی آنها را با بالاترین قیمت خریدار هستیم. موهای طبیعی از 55 سانت به بالا، موهای رنگی و حنا کرده از 60 سانت به بالا، قیمت هم از 2 تا 30 میلیون تومان است. البته باید عکس مو را فرستاد و قبل کوتاه کردن هم مبلغ واریز میشود.”
این تبلیغ را که میبینم، سریع زنگ میزنم. خودم را جای یک فروشنده مو جا میزنم. آدرس میدهد تا به محل موردنظر مراجعه کنم. عکس موی خواهرزادهام را میفرستم و آدرس میگیرم. وقتی از خریدار میپرسم که از این موهای خریداری شده چه استفادهای میشود؟ پاسخ میدهد برای تهیه کلاهگیس از آنها استفاده میشود. آدرس را گرفته و به آنجا مراجعه میکنم.
دختر جوانی، برای کوتاه کردن موهایش به آرایشگاه آمده است. از ردوبدل شدن حرفهای بین او و آرایشگر متوجه میشوم که او هم قصد فروش موهایش را دارد. خانمی، موهای او را ورانداز کرد و گفت: اندازهاش خوب است؛ چون ما موی بالای 50 سانت را میخریم. البته موهایت رنگ هم ندارد و این خیلی عالی است اما موخوره دارد و تارهایش ضعیف است و شکننده و همین باعث میشود قیمت آن کم شود.
او ادامه داد: نمیتواند بیشتر از هفتمیلیون تومان برای خرید موهای خانم جوان بدهد. او از روی صندلی بلند شد و با دختر دیگری که همراهش آمده بود مشورت کرد. نتیجه گفتگوی آنها پشیمان شدن دختر جوان از کوتاه کردن موهایش بود. این را به خانم آرایشگر گفت و از آرایشگاه بیرون رفت. سریع دنبالش رفتم تا دلیل انصرافش را بدانم.
او گفت: روی مبلغی بیشتر از اینکه آرایشگر گفته برنامهریزی کرده است و وقتی قیمت را شنیده منصرف شده است.
او که اسمش فاطمه بود ادامه داد: من به پول فروش موهایم احتیاجی ندارم ولی دوست داشتم حالا که خانوادهام، خیلی موافق موضوع نبودند و اصرار من باعث شده بود بهزور اجازه دهند، موهایم را بفروشم و مبلغی بگیرم.
تعریف خاصی در حوزه بهداشت محیط در خصوص فروش مو وجود ندارد
بههرحال دادوستد موی طبیعی که دختران و زنان فروشندگان اصلی پای معامله هستند؛ داستان پیچیدهای برای نسل امروز نیست. به گفته آنها، کوتاه کردن و نکردن و فروختن و نفروختن مویشان مسئلهای شخصی است که به نظر میرسد باید بزرگترها به آن احترام بگذارند؛ اگر میخواهند احترام خودشان حفظ شود.
این در حالی است که بنا به نظر کارشناسان حوزه سلامت دربارۀ خریدوفروش موی طبیعی زنان، کودکان و نوجوانان به شکلی که در شهر کاشمر معمول است، در نظام صنعت و معدن هیچ تعریف مشخصی وجود ندارد. حتی در واحد بهداشت محیط هم تعاریف خاصی در خصوص خریدوفروش موی طبیعی زنان و کودکان نداریم.
حامد سلیمانی با بیان اینکه آرایشگاهها مورد بازرسی بهداشتی قرار میگیرند اما به نظر میرسد چون برای خرید مو، شاخصهایی وجود دارد از جمله اینکه مو آسیبدیده، رنگشده و موخوره نداشته باشد و… لذا خریداران دقت لازم را بر سلامت موی خریداری شده باید داشته باشند وگرنه پولی بابت آن نمیپردازند.
حساسیت جامعه نسبت به خریدوفروش مو
این روزها خریدوفروش موی طبیعی در عرف و فرهنگ مردم کاشمر و در بازار آرایشی و بهداشتی آن، چه در محیطهای فیزیکی سطح شهر و چه در بستر مجازی آن پذیرفتهشده است. اگر از منظر ضوابط بهداشت به آن نگاه کنیم، تعریف و حدومرز خاصی ندارد، هرچند بر کار آرایشگاهها در حوزه بهداشت نظارت میشود. اما از جنبۀ قانونی هم هیچ ماده و تبصرهای در این باره وجود ندارد و مانند دیگر اعضای بدن دادوستد آن رواج دارد.
البته وقتی پای حقوحقوق پیش میآید؛ بدنیست موضوع از منظر حقوقی هم موردتوجه قرار گیرد. دختران و زنان حق خود میدانند؛ آزادانه در مورد مویشان تصمیم بگیرند و تا اینجا مسئله بغرنج نیست اما وقتی پای فروش موی زنان و دختران پیش میآید؛ قضیه فرق میکند. خانواده شاید نیاز مالی دارد و میخواهد موی دخترش را بفروشد و همین مسئله چالشبرانگیز است که خانوادهای از سر نیاز اقدام به فروش موی دخترش نماید.
وکیل پایهیک دادگستری در همین خصوص گفت: مالکیت انسان بر بدن، حق انتفاع انسان از اعضا بدن خود است این حق ممکن است تکوینی ، ذاتی و یا اعتباری باشد.
“شیما علینیا“ با بیان اینکه با پیشرفت علم پزشکی، بهرهبرداری از اعضا انسان نظیر پیوند اعضا، انتقال خون، کشف بیماری و آموزش امکانپذیر شد، افزود: از سویی دیگر در چندسال اخیر موضوعی تحت عنوان فروش موی زنان رایج شده و مسئله مالیت و مالکیت بر بدن خود بهعنوان موضوعی فقهی و قانونی موردتوجه قرار گرفته است.
وکیل پایهیک دادگستری با اشاره به آیه ۵۳ سوره نحل خاستگاه و منشأ همه داراییهای ما حتی وجود خودمان همان خدای سبحان است، افزود: بر اساس همین آیه شریفه برخی از فقها عدم مالکیت انسان بر بدن را پذیرفتهاند و در مقابل عدهای از فقها نیز قائلاند که مالکیت اعضا بدن از نوع ذاتی است و بر این اساس انسان حق تصرف بر اعضا خود را دارد و میتواند از تمام منافع آن استفاده کند و عقیده دارند انتقال اعضا بدن نوعی تصرف است و مادامیکه موجب اضرار به نفس نشود از نظر فقهی و حقوقی بلامانع است.
وی با بیان اینکه در قوانین موضوعه ایران انتقال اعضا بدن با رضایت انسان جرمانگاری نشده است و از نظر فقهای معاصر و مراجع تقلید از جمله مقام معظم رهبری خریدوفروش مو فینفسه اشکالی ندارد، افزود: البته برخی مراجع تقلید از جمله مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی بهصورت مشروط فروش موی زنان را جایز دانستهاند و فرمودهاند اگر موی زن منفعت حلال و عقلایی داشته باشد و بهقصد استفاده حلال و مشروع بوده و ایجاد مفسده نکند جايز است.
هرچند از لحاظ شرعی و طبق فتوا تمامی مراجع تقلید خریدوفروش مو اشکال شرعی ندارد، هرچند قبح بریدن گیس سالهاست که ریخته شده است و برخی کوتاهی و بلندی مو را برحسب مد انجام میدهند، اما هرچه هست زیرپوست شهر خانوادههای آبرومندی زندگی میکنند که سعی دارند با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارند و پایشان را کج نگذارند. پس هربار دختر یا خانمی را دیدیم که موهای بلندش را کوتاهِ کوتاه کرده است حواسمان باشد که ناغافل نگوییم: حیف شد چرا موهایت را کوتاه کردی؟ شاید دلیل دیگری بهجز مد داشته باشد که دلش نخواهد به ما بگوید.